کنفرانس «دو سده مذاکره در تاریخ دیپلماسی ایران: قواعد، دستاوردها و ابتکارات ایرانی» برگزار شد/3
احتراق در اسلامبول اسناد قنسولخانه ایران را خاکستر کرد/دیپلمات ایرانی که مقروض بقال و عطار شد
نصرالله صالحی گفت: صدراعظم تنها وعدههای خود به دیپلمات ایرانی را محقق نمیکند بلکه در اثر پرداخت نشدن مقرری میرزا محبعلی خان به چغال و بقال اسلامبول مقروض میشود تا بتواند امورات خود را بگذراند! این مشکلات در زمانی روی میدهد که صدارت ایران به عهده میرزاحسین خان سپهسالار است و پس از امیرکبیر یکی از سیاستمداران برجسته ایران به شمار میآید.
او افزود: دومین کمیسیون در 1293 تشکیل شد که بناست بیش از هزار کیلومتر مرز در عرض پنجاه کیلومتر مربع مشخص شود. این کمیسیون بسیار مهم است و در اثنای این کمیسیون اتفاقی میافتد که این اتفاق توجه هیچ پژوهشگری را به خود جلب نکرد. من نیز به صورت تصادفی در جستوجوی اسناد در آرشیو وزارت خارجه به آن دسترسی پیدا کردم. وقتی به بررسی این اسناد پرداختم به نکاتی جالبی دست یافتم.
این سندشناس با اشاره به اتفاق تاسفبار سوختن اسناد ایرانی در آتشسوزی قنسولخانه ایران در عثمانی اظهار کرد: این کمیسیون شش سال در اسلامبول ادامه داشته است در اواسط این کمیسیون قنسولخانه ایران آتش میگیرد و هر چه در آنجا بوده، میسوزد. اسلامبول قدیم به دلیل سازه ساختمانها و بناها، مستعد حریق بود. این شهر، در دوره عثمانی شاهد وقوع حریقهای بزرگی بود. درباره حریقهای اسلامبول آثار زیادی نوشته شده است. همچنین در روزنامههای ایران نیز خبرها متعددی از آتشسوزی در اسلامبول به چاپ رسیده از جمله در نشریه وقایع اتفاقیه.
نصرالله صالحی گفت: متاسفانه در سال 1293 ه.ش آتشسوزی در اسلامبول دامن قنسولخانه ایران را گرفت و اتفاقی روی میدهد که نباید میافتاد. در حقیقت نماینده ایران که عازم کمیسیون تحدید حدود ایران و عثمانی بود، اسناد زیادی را با خودش به اسلامبول برده و همین طور اسنادی که در آنجا گردآوری کرده بود، در آتشسوزی از بین رفت. نماینده ایران در این ماجرا، میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو است که من در طی هفت هشت سال چهار اثر به قلم او را منتشر کردم. او یکی از زبدهترین و توانمندترین دیپلماتهای ایران است که 50 سال خودش و 50 سال نیز پسرش مسئول تحدید حدود ایران و عثمانی بودند.
او ادامه داد: در این دوره میرزاحسینخان سپهسالار یکی از مهمترین شخصیتهای هم در راس وزاتخارجه است هم در راس صدارت. من طی پژوهشهایی که درباره تاریخ سیاسی ایران داشتم به این نتیجه رسیدم که در مذاکرات سیاسی در طی تاریخ، در دفاع از منافع ایران تشکیلات تعطیل است و آنچه که در این میان مهم است شخصیت مذاکرهکننده است. زیرا این شخصیتهای سیاسی هستند که با هوش و توانمندی و گرفتن تصمیمهای حساس و درست مذاکره را اداره میکنند و پیش میبرند. چون ایران کشور تشکیلاتناپذیر و قائم به شخص است. اگر شخص قَدر و قوی در راس مذاکرات قرار بگیرد، موفقیتآمیز است در غیر این صورت تشکیلات تعطیل است.
این تاریخنگار با انتقاد از قوی نبودن ایران به لحاظ تشکیلات در مذاکرات خارجی بیان کرد: چنانکه در مذاکرات ارزنهالروم قائم به شخص است؛ شخص امیرکبیر که در مذاکرات چهار ساله موفق میشود از منافع ایران دفاع و عهدنامهای را امضا کند که این عهدنامه علیرغم میل انگلیس و عثمانی است. انگلیس و عثمانی به دلیل بعضی مناسباتی که میانشان هست پنهانی زد و بند میکنند و پیش از امضای عهدنامه، زد و بند این دو منجر به یادداشت محرمانهای میشود که بعدا تبدیل به ایضاحات اربعه میشود که آن ایضاحات اربعه چاه ویلی است که صد سال ایران را درگیر میکند. اکنون نیز که با شما صحبت میکنم مرزهای ما با عراق بلاتکلیف است! جنگ تمام شده و وضعیت شطالعرب و بقیه مناطق جنوبی مشخص نیست.
نصرالله صالحی گفت: وقتی میرزا محبعلی خان به اسلامبول میرود سه ماه از مذاکره کردن طفره میرود تا منابع بیشتری درباره مذاکرات پیدا کند. برای همین سه ماه در کتابخانه اسلامبول به جستوجو میپردازد تا با استناد به منافع عثمانی بتواند از پس حقانیت ایران در اختلافات مرزی بربیاید. او در بخشی از یادداشتهای خود مینویسد: «پس از ورود به اینجا قریب سه ماه از شروع مذاکره بهانهجویی و تعویق کرده باطنا به تحصیل اسباب لازمه مشغول گردیده در کتابخانههای استلامبول جستوجو نموده همه جور تواریخ دولت عثمانی از اول تا آخر و تواریخ بغداد و شرفنامه اکراد و منشات فریدونبیگ که همه حاوی اسناد و مکاتبات تاریخی است جستوجو نموده حتی خریطیه یا نقشه سلطان سلیم و جهاننمای کاتب افندی را یافته و جمعآوری کرده و تک تک اینها را مطالعه کرده و بیروننویس کرده باز به اینها اکتفا نکرده دنبال آثار دیگری رفتم. از جمله روضهالصفا ناصری، حبیبالسیر و ... همه را یافته به تحصیل و مطالعه نموده...» این کارها را میرزا محبعلی خان به تنهایی انجام داده و تیمی در کنارش نبوده است.
او افزود: بنابراین فرستاده ایران به اسلامبول انبوهی از کتابها و منابع را تهیه کرده به اضافه منابعی که از ایران با خود میبرد و با مطالعه آنها دو سال شروع به مذاکره میکند و یک لایحه در دفاع از مرزهای ایران مینویسد که من این لایحه را منتشر کردم. در ادامه مذاکرات در اوایل 1293 قنسولخانه آتش میگیرد که این اتفاق، موضوع مکاتبات میرزا محبعلی خان با تهران (میرزا حسین خان سپهسالار) است که میان این دو بیش از پنجاه نامه مبادله شده است. موضوع نامهها نیاز فرستاده ایران در اسلامبول به منابع و اسنادی است که در آتشسوزی از میان رفته و ابزار کار او بوده است.
این عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان با برشمردن مشکلات دیپلمات ایران در عثمانی عنوان کرد: میرزا محبعلی خان در نامههای خود به صدراعظم در عین حال وزیر خارجه وقت ایران مینویسد منابع مورد نیاز را که به تک تک آنها اشاره کردم، تهیه کنید و برایم بفرستید. وزیر خارجه در جواب تمام نامههای فرستاده خود در اسلامبول پاسخ میدهد: «سپردم بشود.» نه تنها بخش اعظم این وعدهها محقق نمیشود بلکه میرزا محبعلیخان حتی مقرری خود را دریافت نمیکند به چغال و بقال اسلامبول مقروض میشود تا بتواند امورات خود را بگذراند! این مشکلات در زمانی روی میدهد که صدارت ایران به عهده میرزاحسین خان سپهسالار است و پس از امیرکبیر یکی از سیاستمداران برجسته ایران به شمار میآید.
نصرالله صالحی گفت: دکتر رضا شعبانی در سر کلاس درس به ما که دانشجوی او بودیم همیشه درباره نادرشاه به شکل اسطورهای تدریس میکرد .حالا میخواهم به او بگویم ما نادرشاهای زیادی در ایران داریم که ناشناخته ماندند یکی از آنها میرزامحبعلی خان است که پنجاه سال برای مشخص شدن حدود ایران تقلا کرده است. بیش از 50 رساله نوشته اما پنج سطر ما درباره این شخصیت کار نکردیم!
نظر شما