جلالی در ابتدای صحبتهایش گفت: چشمانداز ادبیات کودک معرف وضعیت مطلوب آرمانی و توانایی ماست. ادبیات کودک با استقلالش هویت مییابد و دارای ساحت و ظرفیتهای متنوعی است که میتواند چشمانداز آن را ترسیم کند.
این نویسنده با بیان اینکه بیش از 30 کشور جهان از جمله ایران دارای تحصیلات دانشگاهی ادبیات کودک و نوجوان هستند، افزود: برای ترسیم چشمانداز آرمانی ادبیات کودک و نوجوان کشورمان باید به بررسی وضعیت موجود و نقاط ضعف و قوت بپردازیم.
این پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان با اشاره به اینکه ادبیات کودک و نوجوان به شکل سنتی تاریخ خاصی ندارد و از زمان شکلگیری مدرنیته، مطرح شده است، گفت: شکلگیری تاریخ آکادمیک ادبیات کودک و نوجوان به زمان مدرنیته مربوط میشود، البته به صورت تجربی این ادبیات وجود داشته و عمر نیم قرنی آن به بخش آکادمیک اختصاص دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی یکی از نقاط قوت ادبیات کودک و نوجوان را آزادی عمل عنوان کرد و افزود: البته این آزادی عمل صددرصدی نیست و بیشتر در بخش پژوهش محسوس است. از سوی دیگر دسترسی محدود نویسندگان به دادههای ادبیات جهان یک نقطه ضعف است و اصحاب قلم کشور ما پیش از خلق کتاب در حوزه کودک و نوجوان به مطالعه و کنکاش در آثار موجود در جهان با همان موضوع اقدام نمیکنند.
جلالی با تاکید بر اینکه برای روشنشدن چشمانداز ادبیات کودک فرصتها و ظرفیتهایی نیز موجود است که نباید از آنها غفلت کنیم، توضیح داد: از جمله این فرصتها میتوان به همکاریهای علمی و پژوهشی و نیز داد و ستدهای فرهنگی با کشورهای دیگر، برگزاری دورههای اطلاعرسانی برای بهروزرسانی اطلاعات نویسندگان و وجود سازمانهای مردم نهاد اشاره کرد. تا وقتی کودکان هستند، ادبیات کودک نیز داریم و باید توجه داشت کودک 11 ساله امروز با کودک 11 ساله سه سال قبل تفاوت دارد.
نباید دور ادبیات دیوار بکشیم
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به ضرورت استفاده از ظرفیتهای موجود در سازمانهای مردمنهاد و غیر دولتی تصریح کرد: اگر دیوار محکمی دور ادبیات کودک بکشیم رشد نخواهد کرد. این ادبیات میراثی است که باید به نسل بعد منتقل شود و کشورمان میتواند پیشگام در مطرح شدن به عنوان مرجع ادبیات کودک و نوجوان در کشورهای شرقی باشد.
جلالی افزود: برای رسیدن به چشمانداز مطلوب در ادبیات کودک و نوجوان با تهدیدهایی روبهرو هستیم که یکی از مهمترین آنها تهاجم فرهنگی با هجمه ترجمههاست. باید مراقب باشیم که ارزشها و سبک زندگی اسلامی و ایرانی ما زیر چرخ جهانیشدن له نشود. همچنین هرگز نباید ادبیات کودک را حزبی و آغشته به فعالیتهای سیاسی کنیم؛ چراکه هدف اصلی شکلگیری این ادبیات حضور مخاطبانش بوده است.
وی با تاکید بر ضرورت برطرف شدن خلاهای موجود در مبانی نظری ادبیات کودک و نوجوان گفت: تاکنون برخی از موضوعات پژوهشی در فضای آکادمیک ادبیات کودک و نوجوان مغفول ماندهاند که از جمله آنها میتوان به سبکشناسی، تاریخ نگاری، ادبیات تطبیقی و روش تحقیق اشاره کرد.
ایران میتواند مرجع علمی ادبیات کودک و نوجوان باشد
جلالی با اشاره به ظرفیتهای بالای ادبیات کودک و نوجوان کشورمان تاکید کرد: ایران میتواند با بهرهگیری از ظرفیتهای موجود دارای مرجعیت علمی در ادبیات کودک و نوجوان شود و برای تحقق این مهم به تثبیت و روزآمدسازی محتواهای ادبی و برطرف کردن تهدیدها و موانع نیاز داریم.
نمیتوان و نباید مانع جریان جهانیشدن شد
همچنین در این نشست، علیرضا کرمانی، پژوهشگر علوم اجتماعی و نویسنده و مترجم حوزه کودک و نوجوان در سخنانی با تاکید بر اینکه جهانیشدن ادبیات کودک دارای روندی کلی است، گفت: این جهانشمولی مختص به ادبیات نیست و تمام حوزههای مرتبط با کودکان از جمله پوشاک، فیلم و بازی را شامل میشود. اکنون در بازار کتاب تعداد آثار تالیفی از ترجمه بیشتر است ضمن اینکه نمیتوان و صحیح نیست جلوی جریان جهانیشدن را بگیریم.
کرمانی افزود: ترس از وفور ترجمه ناشی از ناتوانی است و بالا رفتن ترجمه مانع از گسترش تالیفهای باارزش نیست.
آینده ادبیات کودک همان آینده کودکی است
وی همچنین از کودکی به عنوان پدیدهای گفتمانی و از ادبیات کودک نیز به عنوان مفهومی گفتمانی یاد کرد و توضیح داد: تغییر و تحولات کودکی آینده ادبیات کودک را نیز تحتتاثیر قرار میدهد و میتوان گفت آینده ادبیات کودک همان آینده کودکی است. به عبارت دیگر کودکی و ادبیات کودک در یک مسیر هستند و میتوان ادبیات کودک را بخشی از پدیده گفتمانی کودکی دانست.
کرمانی افزود: ادبیات کودک پدیدهای مدرن محسوب میشود و بر اساس نظریه فوکو گفتمان، آداب و رسوم سخن گفتن است و بیان میکند، درباره چه موضوعاتی میتوان یا نمیتوان سخن گفت؟ چه پرسشهایی قابلیت طرح دارند و چه پاسخهایی معنادار هستند؟ گفتمان منطق طبقهبندی مفاهیم و ابزار ایجاد معنا و نظم است. دنیای ما قبل مدرن بر اساس تشابه نظم میگیرد و مدرنیته با تکیه بر تفاوتها به ایجاد نظم میپردازد. محور مدرنیته نه قدرت بلکه اقتصاد است.
وی تاکید کرد: دغدغه انسان مدرن اقتصاد بوده و برای کسب سود و کارایی بیشتر باید عناصر ناکارا از جمله نادانان، ناتوانان و افراد اوباش حذف شوند؛ بنابراین قدرت مدرن به اتکای علوم پزشکی و علوم انسانی نادانان را روانه تیمارستان، ناتوانان را عازم بیمارستان و اوباش را رهسپار زندان کرد تا تنها عاقلان، متعهدان و توانایان در عرصههای گوناگون فعالیت کنند.
کرمانی با اشاره به اینکه در عصر مدرنیته با بهرهگیری از روانشناسی رشد و صنعت چاپ ایده کودکی شکل گرفت و پیش رفت، افزود: در دوران پسا مدرنیته و عصر حاضر با ورود فناوریهای جدید مواجه شدیم که کودکی را تحتتاثیر قرار داد. کودکان توانستند با اسرار مگوی بزرگسالی آشنا شوند و به تدریج آخرین میخها بر تابوت دوران کودکی بهعنوان دوران ناتوانی و دانایی در مقابل دانش و توان بالای بزرگسالان کوبیده شد.
این جامعهشناس تصریح کرد: اکنون دیگر ادبیات کودک، مطالعات کودک و برخاسته از روانشناسی رشد است و میتوان ادعا کرد که در دنیای کنونی ادبیات کودک ابزار کمک آموزشی شده است. گفتمان مدرن تلاش داشت تمایزهایی را بین کودک و بزرگسال بیان کند که فناوریهای جدید آن تفاوتها را از بین برده و امروز با فروریختن کودکی، ادبیات کودک نیز در حال فروپاشی است.
این منتقد ادبیات کودک و نوجوان افزود: در عین حال چشمانداز ادبیات کودک و نوجوان روشن است و به تدریج شاهد شکلگیری موج نوی ادبیات ایران توسط نویسندگان دهه 60 و پس از آن هستیم. نسل جدیدی وارد عرصه شدهاند که در فضای غلبه ترجمه رشد کردهاند و شروع فعالیت حرفهای آنها مصادف با ترویج اینترنت و تحولات عصر جدید بوده است.
وی در پایان گفت: به تدریج شاهد گسست بین نویسندگان گذشته و نسل امروز خواهیم بود و میتوانیم شاهد خلق مفاهیم جدید و تباری تازه باشیم. شرایط نوزایی در ادبیات کودک و نوجوان فراهم شده و ناشران بخش خصوصی نیز در کنار نویسندگان توانمند و به روز میتوانند به این تحول کمک کنند.
نظر شما