جمعه ۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۴
خلق داستان و شعر بدون خیال شدنی نیست

جعفر توزنده‌جانی نویسنده حوزه کودک و نوجوان، معتقد است: خلق جهان، داستان، شعر و خلق یک اثر مکانیکی، بدون خیال شدنی نیست. وقتی نویسندگان از خیال سخن می‌گویند، آن‌را به‌عنوان یک ماشین الکترونیکی خیال قلمداد می‌کنند. ماشینی که دست به خیال زده و آنچه را که اضافه است برداشته و در نهایت منجر به خلق آثار هنری می‌کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان، نشست‌های مجازی شعرخوانی و قصه‌خوانی کودکان و نوجوانان از سوی دبیرخانه جام باشگاه‌های کتابخوانی در اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در گستره سراسری، از اواخر اردیبهشت ماه آغاز شده و تا پایان خردادماه ادامه خواهد یافت.

سومین جلسه از این سلسله نشست‌ها با حضور جعفر توزنده‌جانی؛ نویسنده کودک و نوجوان، غلامرضا بکتاش؛ شاعر حوزه کودک و نوجوان و اعضای باشگاه‌های کتابخوانی و سایر کودکان گروه سنی 6 تا 17 سال برگزار شد.

توزنده‌جانی با بیان اینکه هر اثر هنری بدون خیال خلق نمی‌شود، بیان کرد: هر اثر هنری مانند داستان، شعر، نقاشی، مجمسه‌سازی و...، بدون خیال خلق نمی‌شود و  بسیاری از اختراعاتی که در زندگی روزمره استفاده می‌کنیم، همه ناشی از جهانِ خیالی است. در داستان‌نویسی نیز به همین شکل باید عمل کنیم.

وی رکن اصلی در داستان‌نویسی را خیال دانست و افزود: شما باید در داستان‌نویسی توانایی و این قدرت خیالی را داشته باشید و وقایعی که در پیرامون‌تان می‌بینید، آن‌ها را کنار هم چیده و تبدیل به اثر داستانی کنید. هر اندازه که داستان و رمان می‌نویسید، باید دو برابر آن داستان بخوانید.
 
مولف «میهمانی دیوها» بهترین کارگاه برای نویسنده را خواندن داستان برشمرد و گفت: بهترین کارگاه برای یک نویسنده خواندن داستان است چه کوتاه و چه بلند. من در سال 56 در مقطع تحصیلی اول دبیرستان، اولین داستانم را نوشتم و سر کلاس خواندم. همه دانش‌آموزان از داستان من خوششان آمد و به شخصه تا آن روز در هیچ کارگاهی شرکت نکرده بودم. اما از دوم ابتدایی که خواندن و نوشتن را آموختم تا آن سن 16 سالگی که اولین داستانم را نوشتم، مرتب داستان می‌خواندم . در یک دوره‌ای کتاب‌هایی که از «مهدی آذری» چاپ شده بود، همه را مطالعه کردم.

داور چهار دوره جام باشگاه‌های کتابخوانی کشوری، ادامه داد: اگر قرار است یک داستان بنویسید، باید در مقابل 10 داستان بخوانید. وقتی یک داستان می‌خوانید، ذهن شما به‌صورت ناخودآگاه شیوه‌ نوشتن را یاد می‌گیرد؛ هرچند طریقه‌ خواندن کسی‌ که می‌خواهد داستان بنویسد با یک خواننده معمولی زمین تا آسمان تفاوت دارد. با تمرکز بیشتر بخوانید و اگر به آغاز، میانه و پایان داستان خوب دقت کنید، پس از یک مدت قادر خواهید بود داستان‌های زیبایی بنویسید.

توزنده‌جانی در ادامه پس از خوانش داستان «سراب» از مهرانه نصیری از رامهرمز به نقد و بررسی آن پرداخت و گفت: داستان با دیالوگ شروع می‌شود و در داستان‌های مبتنی بر دیالوگ، نویسنده خودش را کامل کنار کشیده و اجازه می‌دهد ساختار داستان از طریق دیالوگ‌هایی که بیان می‌کند، ماجرا را  پیش ببرد.

وی افزود: داستان‌های ساخته شده براساس دیالوگ کار دشواری هستند. در برخی داستان‌ها، فقط از خط تیره استفاده می‌کنند و اسامی شخصیت‌ها در داستان آورده نشده و یا حذف می‌شوند، اما خواننده باید آن‌قدر زرنگ باشد که بتواند از طریق دیالوگ‌ها، شخصیت‌ها را پیدا و حوادث داستان را دنبال کند.

توزنده‌جانی مشکل داستان «سراب» را دوگانگی و تناقض آن دانست و بیان کرد: از میانه‌ داستان «سراب» دیالوگ تبدیل به روایت شده و زبان تغییر می‌کند اما پایان داستان تراژیک و قشنگ است.

وی با مروری بر ساختار داستان کوتاه، ادامه داد: داستان کوتاه داستانی است که یک محور دارد و بر حول یک شخصیت یا ماجرا می‌چرخد. ویژگی این نوع داستان، داشتن طرح ساده و سریع، مبتنی بر دیالوگ و بدون شخصیت‌پردازی است. اما در رمان و داستان بلند، نویسنده این فرصت را دارد که چند فصل دیالوگ‌محور و فصل‌های دیگر براساس روایت را پیش ببرد.

ادبیات چه گفتن نیست، چگونه گفتن است
غلامرضا بکتاش؛ کارشناس شاعر کودک و نوجوان، در بخش دیگری از این نشست، گفت: علاقه به نوشتن در بچه‌ها از راهنمایی و دبیرستان شروع می‌شود. قطعه ادبی و انشاء به‌خودی خود یک قالب محسوب نمی‌شوند، بلکه باید به سمت داستان‌نویسی پیش رفته یا تبدیل به شعر شود. بچه‌ها باید با زبان معیار بنویسند و تحت‌تأثیر ترانه‌های امروز قرار نگیرند.

بکتاش با بیان اینکه «ادبیات چه گفتن نیست، چگونه گفتن است»، توضیح داد: درباره‌ هر موضوعی آنطوری که دوست دارید صحبت کنید. نوع نگاه‌تان خاصِ خودتان باشد و از  تقلید دوری کنید. بچه‌ها باید تقلید خودشان را پیدا کنند، مثل اثر انگشت. نوشتن مثل ردپایی است که مخصوص خود شماست. هرچند ممکن است در یک مرحله‌ای تقلید کنید، ولی باید کم‌کم از قید تقلید رها شده و خودتان را پیدا کنید.

کارشناس شعر کیهان بچه‌ها، افزود: هیچ شاعر و نویسنده‌ای بدون کتاب خواندن نمی‌تواند موفق شود. هر شب باید بنویسید و نباید انتظار داشته باشید خام‌های اولیه را که می‌نویسید چاپ شود. البته کار خوب حتما چاپ می‌شود و نیز کار خلاق جای خودش را پیدا می‌کند.

وی ادامه داد: نوجوانان خیلی عشق چاپ کتاب را دارند که کتابی در دستشان بگیرند و با کتاب پَز دهند، اما بعد پشیمان می‌شوند، چون کتاب برای پز دادن نیست. وقتی در چاپ کتاب پخته می‌شوید که آن کتاب بتواند به‌عنوان پل ارتباطی نویسنده و شاعر، مخاطب خودش را پیدا کند.

نویسنده کتاب «آفرین بر آفتاب» در ادامه به نقد اشعار سردوه شده در نشست پرداخت و گفت: شعر فردوسی برای بچه‌های 9 سال خیلی سنگین و زبان فردوسی برای شما سخت، پس بهتر است در این سن، شعر شاعران کودک و نوجوانی همچون افسانه شعبانی، مصطفی رحماندوست و ناصر کشاورز را بخوانید و در کنار آن اشعار حافظ، فردوسی و سعدی را هم اضافه کنید. تلاش کنید در این سن با چیزهایی که می‌توانید تجربه کنید، خیال‌پردازی کنید.

بکتاش ادامه داد: درباره کفشدوک، یک برگ درخت، گیاه اکالیپتوس، شعله‌ بزرگ فندک پالایشگاه آبادان و... یک شعر بنویسید. سراغ مفاهیم بزرگسالان نروید، چون سخن گفتن مثل شاعران بزرگسال، سخت و شما را از هدف‌تان دور می‌کند. می‌توانید هر روز از خودتان سوال کنید و برای سوال‌هایتان شعر بنویسید و یا از هزاران هزار موضوع استفاده کنید.

این شاعر کودک و نوجوان گفت: بچه‌ها باید نوع نگاه‌شان را دقیق‌تر کنند و از کیس‌شان که همان مغزشان است، مانیتور صورت‌شان و پنجره‌های روی مانیتور یعنی چشم‌هایشان، بتوانند خوب ببینند، با گوش‌هایشان خوب بشنوند، با بویایی بهتر حس کنند و با چشایی‌شان مزه‌ انواع غذاها را شعر کنند. استفاده از حواس، مهم‌ترین اتفاق زندگی بچه‌ها است.

بکتاش در بخش دیگری از سخنان خود با بچه‌ها، تأکید کرد: بچه‌ها باید با طبیعت ارتباط برقرار کنند و آنچه که خودشان دارند را به طبیعت ببخشند. مثلا دخترخانم‌ها روسری را به آسمان بدهند که می‌شود «روسری آسمان»، به همین سادگی با روسری آبی آسمان یک شعر متولد می‌شود. روسری دریا، پیراهن آبی دریا، پیراهن سرخ گیلاس‌ها، پتوی سبز چمن، استفاده از این کلمات جان‌بخشی به طبیعت و اشیاء و جان‌پنداری، شما را زودتر به شعر می‌رساند.

نویسنده اثر «حال غنچه خوب است» در پاسخ به این پرسش که کودکان و نوجوانان چه شعری را چگونه بخوانند؟ اینگونه توضیح داد: شعر برای سرگرمی نیست. هر شعری یک موجود است که باید کالبدشکافی شود و در آن یک هسته و معنا وجود دارد. شعر دری به روی جهان تازه برای ما باز می‌کند. تلاش کنید شعرهایی را که می‌خوانید، حفظ کنید و با شعرها لذت ببرید. حفظ شعر کمک می‌کند که وزن را یاد بگیرید و در آن موقع شما مثل یک جراح می‌توانید شعرها را نقد کرده و لذت ببرید.

بکتاش در پایان با نوید این قول به بچه‌ها گفت: برای تشویق علاقه‌مندان به شعر، اگر شعر برای من ارسال کنید در کیهان بچه‌ها بخش شعر به چاپ می‌رسانیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها