شاید بتوان از ظرفیتهای فراوان قلمرو نوظهور جامعه مدنی برای مهار کرونا ویروس یا هر مسئله عمومی استفاده کرد. این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که در شرایط فعلی، جامعه جلوتر از دولت و نهادهای رسمی حرکت میکند.
این روی سکه، برکنار از تبلیغات گسترده، چندان بیبهره از واقعیت نیست. بالاخره از میان اقشار مختلف جامعه آنکه مستقیم و چهره به چهره با بیماران کرونایی روبرو میشود، همین کادر پزشکی است. اما این تمام واقعیت نیست. بالاخره نظام پزشکی کشور، در کمال فداکاری فعلی و رنجی که از خود و از مردم میبرد، همان نظام پزشکی دیروز است؛ با خطاهای به ارث رسیده و با به جا گذاشتن خاطرات ناخوشایند و تلخ فراوانی که همه خانوادههای ایرانی به نحوی آن را مزه کردهاند. اما اگر این نظام نه چندان کامل و حرفهای که حتی هم اینک از تأمین اقلام پیشرفته مورد نیاز کادر خود ناتوان است و مظلومانه در مقابل هجوم این بیگانه وحشی، در پستهای شبانهروزی انتظار آلوده شدن خود را میکشد، چرا اینهمه موضوع تبلیغ است؟ آیا برای دولت این قلمرو، تنها قلمرو نمایش فعالیت است؟ آیا با این سطح از تبلیغ میخواهند خطاهای گذشته از جمله عدم کنترل رفت و آمدها، پنهانکاریها و حتی سیاسی کردن موضوع را مخفی کنند؟ یا علاوه بر همه اینها، انگیزه یا انگیزههای دیگری در میان است.
به خاطر داشته باشیم که قدرت خبررسانیهای جامعه مدنی و کنشگران اجتماعی در حوادث سال اخیر و سالهای اخیر، این پیام را به سمع مسئولان رساند که در کنار نهادهای رسمی قدرت، جامعه مدنی خود به قدرتی غیرقابل انکار تبدیل شده است.
شاید قدرت پنهان و آشکار همین جامعه خودجوش بود که وزارت بهداشت را به اقرار رسمی حضور کرونا در قم و فوت دو نفر واداشت. همین جامعه مدنی بود که خیلی قبل از تأیید حجم و میزان خطرآفرینی کرونا ویروس توسط دولت، هشدارهای جدی خود را به خانههای مردم رساند و از تجربه جهانی برای مبارزه با این بیماری کمک گرفت و دستورالعملها و کلیپهای آموزشی متعددی ساخت. همین جامعه مدنی بود که با ارائه وضعیت رو به وخامت شهرها و بیمارستانها، تصمیم هیئت دولت را برای عادی جلوه دادن امور، تغییر داد و با تشکیل کمپینهای متعدد از جمله کمپین نفرستادن کودکان به مدرسه و یا کمپین ماندن در خانه، سمت و سوی تصمیمها را عوض کرد و هنوز هم ایفای نقش میکند.
به واقع، در اکثر این اتفاقها، جامعه مدنی یک گام جلوتر از دولت و صدا و سیما حرکت کرده و میکند.
اینک قدرت ارتباطی در این جامعه به رسمیت شناخته نشده به حدی رسیده است که شاید کمتر از گذشته نیازی به، به رسمیت شناخته شدن از جانب دولت داشته باشد. این کنش ارتباطی کار خود را میکند و قدرتمندانه درباره تصمیمهای رسمی، تصمیمگیری میکند.
شاید این روزها تبلیغات رسمی و گسترده برای صف جهاد و مبارزه پزشکان این مرز و بوم، که الحق در برابر این شرایط مظلومانه ایستادگی میکنند و در مواردی خود نیز قربانی کم و کاستیهای همان نظام دیروز هستند، برای تحت الشعاع قرار دادن اقدامات قدرتمندانه جامعه همچنان به رسمیت شناخته نشده مدنی باشد. شاید بتوان از ظرفیتهای فراوان این قلمرو نوظهور برای مهار کرونا ویروس یا هر مسئله عمومی استفاده کرد. این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که در شرایط فعلی، جامعه جلوتر از دولت و نهادهای رسمی حرکت میکند.
بیایید شرایط را حرفهایتر تصور کنیم؛ یک جامعه مدنی تشکل یافته و آموزش دیده، که در شرایط بحران، کارشناسهای قابل اعتماد و تیمهای تخصصی دارای تجربه، مدیریت اوضاع را برعهده میگیرند. خوشبختانه مصادیق موفق بسیاری برای این فرض و تصور در جهان وجود دارد و تجربه عملی آنها توانسته باری که دولتها برداشتن آنها را به صورت ناتمام متعهد میشوند، تکفل کنند. بدین گونه هم امور با کیفیت مطلوب انجام میگیرد و هم سویههای نقد و حمله به دولت، کم میشود.
مدیریت اجتماعی آتی کشور میتواند عاقلانه به این سمت سوق داده شود چرا که سودی دو سویه حاصل میآید. در ازای آمریت و اقتدار کم شده هم میتوان به قدرتمندتر شدن جامعه و مزایای این قدرت برای مدیریت باکیفیت جامعه فکر کرد؛ قدرتی که در نهایت به قدرتمندتر شدن دولت میانجامد.
نظر شما