یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۹
بررسی نقش نویسندگان در جهانی‌شدن ادبیات کودک و نوجوانِ ایران

ادبیات کودک و نوجوان ایران برای حضوری فعال و مثبت در جهان امروز، نیازمند نویسندگانی است که ذهنی پژوهشگر، چشمی تیزبین و گوشی شنوا داشته باشند، جسارت عبور از مرز تجربه‌های شخصی را پیدا کنند و دغدغه‌های واقعی و جهانی کودکان ایران و جهان را با زبانی تازه و فراگیر روایت کنند.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - هاجرخاتون قدمی جویباری؛ پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان: ادبیات کودک و نوجوان، سنگ‌بنای تربیتی، فرهنگی و هویتی هر جامعه‌ای به شمار می‌آید و در دوران معاصر، بیش از هر زمان دیگری به‌عنوان پلی میان نسل‌های جدید و تحولات جهانی مطرح است. شناخت مخاطب امروز و بازتعریف نقش نویسنده در این سپهر، اهمیت کلیدی دارد، چنان‌که تنها راه ارتقای کیفی و جهانی‌شدن ادبیات کودک ایران، از مسیر بازاندیشی نقش نویسنده و پرداختن به چالش‌ها و دغدغه‌های بین‌المللی می‌گذرد.

یکی از آسیب‌های جدی ادبیات کودک ایران، تاکید بیش از اندازه نویسندگان بر بازآفرینی خاطرات فردی و تجربه‌های زیسته گذشته است. بسیاری از آثار به جای پرداختن به تحولات و نیازهای واقعی کودک امروز، منعکس‌کننده دنیای ذهنی نویسنده و ارزش‌های سنتی است. این رویکرد، موجب محدودیت در مضامین، فقر نوگرایی و فاصله گرفتن از دغدغه‌های اجتماعی و زیستی نسل جدید شده است. درحالی‌که کودک معاصر ایرانی، همانند همسالان خود در سراسر جهان، با موضوعات متنوع و جدیدی چون محیط زیست، تنوع فرهنگی، مهاجرت، بحران هویت و… مواجه است؛ موضوعاتی که ادبیات کودک جهانی به آن‌ها می‌پردازد.

امروزه انتظارات از نویسنده کودک و نوجوان فراتر رفته است. نویسنده موفق باید واجد سه ویژگی اساسی باشد:

نخست، پژوهشگری جدی درباره دغدغه‌ها و نیازهای روز کودکان؛ دوم، مشاهده‌گری دقیق درباره سبک زندگی و آسیب‌ها و تحولات محیط پیرامونی کودکان و نوجوانان؛ و سوم، شنونده بودن فعال و همدل نسبت به روایات و نگرش‌های کودک امروزی. این ویژگی‌ها نویسنده را قادر می‌کند که به جای تکرار دنیای شخصی خود، جهان پیچیده و چندلایه کودکان امروز را به تصویر بکشد.

وظیفه نویسنده کودک و نوجوان در این عصر، نه فقط تخیل و قصه‌پردازی، بلکه پژوهش، تعامل بینارشته‌ای و بهره‌گیری از دستاوردهای روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، آموزش، مطالعات فرهنگی و حتی فناوری‌های نوین است. چنین رویکردی موجب خلق داستان‌هایی می‌شود که واقعی‌تر، تأثیرگذارتر و همسو با زیست جهانی کودکان است.

غفلت از این نکات، پیامدهای متعددی دربردارد. عدم ارتباط مؤثر آثار با کودکان امروز، کاهش قدرت هم‌ذات‌پنداری و جذابیت داستان‌ها، عقب‌ماندگی ادبیات ایران از صحنه بین‌المللی و تکرار کلیشه‌های فرهنگی، فقط بخشی از این عوارض به شمار می‌آید. در نتیجه، کودک ایرانی کمتر می‌تواند خود را و دنیای واقعی پیرامونش را در آینه این آثار بازشناسد.

برای نزدیک‌تر شدن به استانداردهای جهانی و پاسخ‌دهی به تحولات حال و آینده، تحول بنیادین در ادبیات کودک ایران ضروری است. این تحول باید از تأمین آموزش‌های به‌روز در حوزه نویسندگی، تقویت تعامل با کودکان، ایجاد بانک داده‌های پژوهشی و نشر روایت‌های واقعی و چندصدایی آغاز شود. همچنین تعامل مستمر با بازارهای جهانی کتاب و بهره‌گیری از تجربیات موفق بین‌المللی در مسئله‌محوری و تنوع‌بخشی به داستان‌ها ضروری است.

در پایان، ادبیات کودک و نوجوان ایران برای حضوری فعال و مثبت در جهان امروز، نیازمند نویسندگانی است که ذهنی پژوهشگر، چشمی تیزبین و گوشی شنوا داشته باشند، جسارت عبور از مرز تجربه‌های شخصی را پیدا کنند و دغدغه‌های واقعی و جهانی کودکان ایران و جهان را با زبانی تازه و فراگیر روایت کنند. تنها در این صورت، ادبیات کودک ما می‌تواند همپای تحولات جهانی رشد کند و سهمی شایسته در فضای نشر بین‌الملل داشته باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین