علیرضا بهرامی معتقد است؛ در شرایطی که قیمت کاغذ افزایش چهار برابری داشته اما قیمت کتاب، حداکثر دو برابر شده است؛ بنابراین تاکید براینکه کتاب گران شده نوعی خودزنی، منفیبافی و یا اقدامی سودجویانه است.
وی افزود: کتاب در مقایسه با سایر هزینههای زندگی امروزه ازجمله سفر، خوراک و یا پوشاک، نهتنها گران نشده؛ بلکه ارزان هم شده است. بهعنوان مثال ما در نشر آرادمان، کتاب «شام خانوادگی» ایشیگورو را در سال 1397 با کاغذ بندی 85 هزار تومان و قیمت 15 هزار تومان و کتاب «پرنده کوکی و زن سهشنبه» موراکامی را با تعداد صفحات تقریبا برابر، سال 1398 با کاغذ بندی 400 هزار تومان منتشر کردیم. علم ریاضی ثابت میکند با توجه به افزایش پنج برابری قیمت کاغذ و سایر ملزومات چاپ، قیمت کتاب موراکامی باید 75 هزار تومان باشد درحالیکه قیمت این کتاب 25 هزار تومان است.
به گفته بهرامی، این مثال نشان میدهد ناشران از سهم سود یا میل اقتصادی خود کاهش دادهاند و با پنج برابر شدن قیمت مواد اولیه همچنان تولید داشتند و قیمت تمام شده برای مشتری را حداکثر، دوبرابر کردهاند؛ بنابراین ناشران حداقل 300 درصد در مقایسه با تورمی که متقبل آن شدهاند، در جریان فروش عقب میمانند.
مدیر انتشارات آرادمان گفت: در شرایطی که قیمت اقلام مختلف حداقل چهار برابر شده و قیمت کتاب، حداکثر افزایش دو برابری داشته، کتاب گران نشده است.
تکرار جمله «کتاب گران شده» به نفع هیچ کس نیست
بهرامی با بیان اینکه تاکید بر گران شدن کتاب، بر راهبردهای فرهنگی تاثیرگذار است، ادامه داد: غفلت از کیفیت محتوا، ترجمه و نوشتار از آسیبهای دیگرِ تاکید مداوم بر گرانی کتاب است؛ کمااینکه افزایش قیمت کتاب همواره وجود داشته و اینبار فقط شاهد افزایش ناگهانی آن بودهایم.
این فعال رسانهای بیان کرد: تکرار جمله «کتاب گران شده» منفیبافی و خودزنی است که به نفع هیچکس نیست؛ علاوهبراین فزاینده و بلعنده است و مانند مرداب ما را به درون خود میکشد. برای مخاطبان نیز توجیه ایجاد میکند تا سراغ کتاب نیایند و به فرافکنی دست بزنند؛ بهعبارت دیگر استدلال میآورند وقتی کتابفروشان، ناشران، مولفان و مسئولان از گرانی کتاب میگویند، حجت را بر خود تمام میداند تا کتاب نخرند.
نباید انتظار داشت مردم کتاب بخرند
به گفته وی، در نهایت به این جمله کلیشهای میرسیم که مردم حاضرند 50 هزار تومان برای ساندویچ پول بدهند اما حاضر نیستند 20 هزار تومان، برای مطالعه خرج کنند. سوال اینجاست؛ درحالیکه محتوا، شکل، نوع عرضه و تبلیغات دافعه ایجاد کردهاند، اصلا چرا مخاطبان باید کتاب را انتخاب کنند؟
بهرامی افزود: گویا یکی از اصول اساسی بازار تولید و ثروتآفرینی همیشه نالیدن است. بهجای اینکه در شرایط فعلی با آرامش، دنبال شناخت سره از ناسره باشیم و از شرایطی که تا حدودی شناخت ناشر واقعی را ممکن کرده، استفاده کنیم، مدام دنبال نق زدن و ناله کردن هستیم. حداقل میتوان به یک جمله از کتابهای مثبتاندیشانه عمل کرد: «خودزنی نکنیم.»
ورود دولت به حوزه قیمتگذاری کتاب، هدر رفت سرمایه است
مدیر انتشارات آرادمان درباره نقشآفرینی سازمانهای دولتی به موضوع تعیین قیمت کتاب اشاره کرد و گفت: براساس تجربه معتقدم، هرگونه تولیگری و ورود نهادهای رسمی به عرصه قیمتگذاری کتاب نهتنها سازنده و زایینده نیست؛ بلکه اختلال ایجاد میکند و هدررفت سرمایه است. سازمان حمایت از مصرفکننده حداقل تا زمانی که شرایط مهیا نشده، نباید به موضوع قیمتگذاری کتاب ورود کند.
بهرامی ادامه داد: یادآور میشوم؛ براساس اصل عرضه و تقاضا در علم اقتصاد، ناشران با گران کردن کتاب منتفع نمیشوند؛ چراکه کتاب از ضرورتهای زندگی انسان محسوب نمیشود و ناشر باید به بازاریابی و جذب مشتری توجه کند.
به گفته وی، با توجه به مثال قیمت دو کتاب موراکامی و ایشیگورو، اگر کتاب موراکامی 75 هزار تومان قیمتگذاری میشد، اندک امید ناشر برای فروش از بین میرفت، بنابراین تعادل در چرخه عرضه و تقاضا وجود دارد؛ البته این تعادل به این معنا نیست که برخی ناشران، بیش از توان بازار به قیمتگذاری اقدام میکنند. این ناشران دارای جایگاه قابلتوجهی بین مخاطبان هستند و بهاصطلاح پول برندشان را میگیرند و این اعتبار با پشتوانه سالها زحمت و حتی تحمل ضرر به دست آمده است.
برخی ناشران سندسازند
بهرامی گفت: برخی ناشران اما کتاب را ابزار گرفتن تسهیلات میدانند و با هدف سود بیشتر به واسطه خرید کتابهایشان در هیات خرید، قیمتگذاری را بیش از توان بازار تعیین میکنند. این ناشران سندسازند و در واقع به دنبال پولشویی هستند؛ البته معتقدم در چند سال اخیر اقدامات قابلتوجهی برای به حداقل رسانده این نوع سوءاستفادهها انجام شده است.
وی افزود: روش استاندارد برای تعیین قیمت کتاب، مبتنی بر جریان و عرف بازار است و ضریب تعداد صفحات کتاب با قیمت تعیین شده، با توجه به قیمت کاغذ تغییر میکند اما این ضریب زمانی که قیمت کاغذ چهار برابر افزایش پیدا کرد، حداکثر دو برابر شد. استاندارد تعیین قیمت کتاب از بیرون بر تولیدکنندگان تحمیل نمیشود؛ بلکه تولیدکنندگان کتاب برای تداوم فعالیت، ضریبهایی در نظر میگیرند که معمولا از فشار بازار کمتر است و فشار کمتری را به مخاطب میآورد.
مدیر انتشارات آرادمان بیان کرد: با تفسیر رسانهها مبنی براینکه افزایش قیمت کتاب را مخاطبان تحمل میکنند، موافق نیستم؛ چراکه اگر مخاطبان، مجبورند بار سنگینتری را به دست بگیرند، ناشران این بار را بر گُرده گرفتهاند؛ بنابراین از ناشران، بهویژه از ناشران کوچک میشنویم که باید امسال را حتی بدون سود گذراند.
نظر شما