مغز هنگام مصرف مواد مخدر، تحت تغییرات بلندمدتی قرار میگیرد. فرد معتاد به عملکرد شناختی دچار خواهد شد. ممکن است آهستهتر از معمول پاسخ دهد یا واکنش خود را به تاخیر بیندازد. مواد قسمتهایی از مغز را تغییر میدهند که چیزهای مهمی مثل قضاوت را کنترل میکند. تصمیمگیری، کنترل رفتار و چیزهایی مانند حافظه یا تواناییهای یادگیری همگی تحتتأثیر قرار خواهند گرفت. وقتی همه این بخشها تغییر میکنند، مصرفکننده مواد مخدر بیشتر و بیشتر مواد مصرف میکند، حتی اگر این کار خطرناک باشد.
کتاب «اعتیاد؛ در مغز معتاد چه میگذرد؟»، تالیف پرفسور تاد ای. پالک؛ استاد دانشگاه میشیگان است که سید نادر آزادصفت و فرحانگیز نادمی آن را به فارسی ترجمه کردهاند.
مباحث این کتاب در 12 فصل با عنوانهای «اعتیاد»، «مبانی روانشناختی و عصبشناختی پاداش»، «اعتیاد چگونه مغز را تحت کنترل خود درمیآورد؟»، «آیا اعتیاد جنبه ژنتیکی دارد؟»، «نحوه عملکرد و تأثیرگذاری مواد مخدر در مغز»، «دلیل اشتیاق به مصرف قهوه و سیگار چیست؟»، «یک تسهیلکننده اجتماعی یا یک ماده مخدر؟»، «علم ماریجوانا»، «محرکها - از کوکائین تا ریتالین»، «علم خشخاش، لذت و درد»، «مغز قمارباز» و «غذای ناسالم، هرزهنگاری و بازی های ویدئویی - آیا اینها اعتیادآور هستند؟»، تدوین شده است.
مغز چگونه دچار تغییر میشود؟
مصرف مکرر مواد مخدر اعتیادآور مثل کوکائین و هروئین، چه کاری با مغز انجام میدهد که فرد به آنها معتاد میشود؟ مغز چگونه دچار تغییر میشود؟ سه تغییر عمده به ایجاد اعتیاد کمک میکند: تحریک مفرط و مکرر سیستم پاداش مغز باعث بیحس شدن پاسخ در مرکز لذت مغز یعنی هسته اکومبنس میشود، تحریک مفرط پیوندها با سرنخهای وابسته به اعتیاد را نیز تقویت میکند، بهطوری که چنین چیزی اشتیاق را افزایش میدهد و قدرت بازداری در قشر پیشپیشانی را تضعیف میکند که این امر خودکنترلی را از بین میبرد... همانند پاداشهای روزمره، مواد مخدر هسته اکومبنس را خیلی مستقیمتر از حالت عادی تحریک میکنند و در نتیجه احساس لذت شدیدی ایجاد میکنند. مواد مخدر هسته اکومبنس را بیش از حد تحریک میکنند، بدین معنا که فعالیتی که در این ناحیه ایجاد میکنند، فراتر از دامنه نرمال است. درصورتیکه این نوع تحریک افراطی بهطور مکرر اتفاق بیفتد، سرانجام میتواند باعث بیحس شدن پاسخ لذت شود.
مصرف مزمن کافئین منجر به پیامدهای منفی نمیشود
دانشمندان بر این باور هستند که افراد غالبا کافئین را به خاطر اجتناب از نشانههای منفی خستگی و تحریکپذیری مصرف میکنند، نه به این دلیل که سیستم پاداش مغز را تحریک میکند. چنین چیزی شباهت بیشتری به وضعیت تقویت منفی دارد که در آن مصرف مداوم ماده مخدر به واسطه تمایل به اجتناب از تأثیرات منفی انجام میشود. در مقایسه با تقویت منفی، احتمالا تقویت مثبت، مدل بهتری برای اعتیاد به مواد مخدر جدی محسوب میشود. تفاوت مهم دیگری که بین کافئین و سایر مواد مخدر اعتیادآور وجود دارد این است که مصرف مزمن کافئین، معمولا منجر به پیامدهای منفی نمیشود. به همین دلیل کافئین بهعنوان ماده مخدری که مورد سوءمصرف قرار میگیرد، شناخته نمیشود. استفاده مکرر درواقع میتواند منجر به تغییراتی در مغز شده و در نهایت به وابستگی جسمی بینجامد. با وجود این، مصرف آن معمولا منجر به پیامدهای منفی چشمگیر یا پریشانی نمیشود. در مقابل، برای اکثر افراد، مصرف نکردن منجر به پیامدهای منفی و پریشانی خواهد شد.
نخستین چاپ کتاب «اعتیاد؛ در مغز معتاد چه میگذرد؟» در 184صفحه با شمارگان 500نسخه به بهای 21هزارتومان از سوی انتشارات آوای نور راهی بازار نشر شده است.
نظر شما