گزارش ایبنا از شب هادی خانیکی: مسافر گفتوگو/2
مسجد جامعی: خانیکی چریکی نیست که همه افقها رویش بسته باشد/ تاکید بر رسالت پیشبرد اندیشه یاریگری حقیقت
احمد مسجدجامعی در شب هادی خانیکی گفت: خانیکی چریکی نیست که همه افقها رویش بسته باشد. او از زندگی چریکی پیش از انقلاب تا روزنامهنگاری، مشاوره، استادی و ... همه را در یک رسالت پیشبرد اندیشه یاریگری حقیقت جمع کرده است.
احمد مسجدجامعی در این مراسم با اشاره به سابقه نخستین آشنایی خود با واژه خانیک که محل زادگاه هادی خانیکی است گفت: نخستین بار زمانی که با سیدمحمد خاتمی دیداری با رئیس جمهوری قرقیزستان داشتیم، رئیسجمهور کشور به شخصیتی در کشور قرقیزستان با نام ماناس اشاره کرد که یکی از قهرمانهای ملی قرقیزستان است و برای آنها شخصیتی مانند رستم ماست، او گفت که در نزد ماناس یک زن ایرانی بوده که همسرش است. او اهل حکمت و تدبیر بوده و نام خانوادگیاش خانیکه است اینجا بود که آقای خاتمی هادی خانیکی را صدا زدند و گفتند که شما با ایشان نسبت دارید نه ما. بعدها من در تحقیقاتی که کردم متوجه شدم که خانیکه یک زن ایرانی در افسانههای قرقیزی است و معنای کلمه خانیک در پهلوی نیز به معنی جوشش است و شاید به دلیل اینکه آن منطقه یکی از مناطق ییلاقی بوده نام آن را خانیک گذاشته باشند.
او ادامه داد: در خراسان که زادگاه خانیکی است کمتر روستایی را میبینیم که از آن بزرگی برنخاسته باشد و خراسان مهد بزرگانی چون فروزانفر و ... بوده است.
مسجدجامعی با بیان اینکه خانیکی طی سالهای گذشته عوض شده است ادامه داد: او دیگر آن آقای خانیکی نیست که اسلحه برمیداشت امروز او اهل گفتوگو انتقادی شده و آن را مشی خود کرده است اما همچنان بخشی از وجودش عوض نشده و این بدین معنی نیست که دست از تلاش در زندگی و دانشپژوهی برداشته است. او در زمانه خودش روایت خاصش را دارد که شاید از منظر او حاصل برخوردش با افراد متعارضی باشد که در زندگی او وجود داشته و البته در همه اینها به تعادل رسیده است.
عضو شورای شهر تهران در همین باره توضیح داد: خانیکی در دهه 40 و 50 در مشهد زندگی میکرده آن هم مشهدی که آن زمان مهد بزرگانی چون یوسفی، ابراهیمی دینانی، صدر نبوی، محمدتقی شریعتی، علی شریعتی و ... بوده است ما در آنجا روحانیونی داشتیم که با روشنفکران ارتباط داشتند. همچنین در مشهد شعرایی مانند اخوان وجود داشته و حتی در مشهد تاثیر شاعرانی چون شفیعی کدکنی را با اشعاری چون در کوچههای نیشابور میتوان دید. بنابراین خانیکی در چنین فضایی زیست کرده است. او چریکی است که متأثر از شفیعی کدکنی و اخوان ثالث است درحالی که سیانور زیر زبانش دارد در کیفش گزیده اشعار شمس، قرآن، رساله امام و ... حمل میکند و این وضعیت متعارضی است. بنابراین خانیکی چریکی نیست که همه افقها رویش بسته باشد او حتی با روحانیون سنتی مشهد در ارتباط است و حشر و نشر دارد.
مسجدجامعی افزود: همانگونه که خودش هم اشاره میکند وقتی مدیر مدرسهاش در مشهد فوت میکند مدتها در مرگ او گریه میکند. وقتی هم که به شیراز میرود مشابه این وضعیت را تجربه میکند چراکه شیراز آن دوره کانون ایران باستان است و در آنجا با محافل و خاندانهای متعددی چون محلاتیها، ملکحسینیها، حائریها و دستغیبها در ارتباط است. او با بهمن بیگی هم ارتباط نزدیکی دارد و میبینید که چگونه اینها فضای متعارضی داشتند اما همین فضا موجب نمیشود که چریکی مانند او در آن روزگار استقلال خود را حفظ نکند و در عین حال با همه ارتباط نداشته باشد.
به گفته این عضو شورای شهر تهران، هادی خانیکی بعد از انقلاب اسلامی به ساحت اندیشهورزی میآید و وارد مطبوعات میشود. ورود او و برخی دیگر به حوزه مطبوعات موجب شکلگیری بدنه مطبوعاتی در کشور میشود که اگرچه امروز بسیاری از آنها در مطبوعات فعالیت نمیکنند اما نقش مهمی در شکلگیری هسته نخستین داشتند. از آن گروه بخش دیگری هم وارد عرصه دانشگاهی و موجب شکلگیری هسته ارتباطی جدید و تاسیس رشته ارتباطات میشوند.
مسجدجامعی افزود: من همواره تحت تاثیر ادب خانیکی بودم و مشاهده کردم که چگونه در برابر اساتیدش مانند کاظم معتمدنژاد با فروتنی خاصی برخورد میکردم. رابطه استاد و شاگردی برای او شکل دیگری داشت و در مرگ اساتیدی چون محمد قانعیراد نقش مهمی ایفا کرد و من تاکنون ندیده بودم که کسی اینهمه برای یک دوست استاد انرژی و زمان بگذارد از این لحاظ او برای من آینه عبرت است. بعدها نیز که وارد حوزه اجرایی شد نقش موثری ایفا کرد و تاسیس نشریه نامه فرهنگ که یکی از موفقترین نشریات آن دوره بود از جمله کارهای درخشان خانیکی در حوزه ارتباطات است. همچنین راهاندازی مرکزی برای آموزش رسانهها توسط او یکی دیگر از اقدامات مفید بود چراکه ما نیازمند مطبوعات جدید و رسانههای تازه در آن دوره بودیم و آموزش لازم داشتیم.
او ادامه داد: فعالیتهای خانیکی در حوزه مشاوره نیز از نوع کمک به مردم و کاهش آلام و رنجهای آنها بود و حتی اگر در این راه متهم هم شده دست از فعالیت خود برنداشته است. او طی این سالها تجربه و دانش را کنار هم جمع کرده و مبارز چریکی است که با گروههای مختلف از جمله روحانیان نواندیش، اهل رسانه، اهل سیاست و ... زیسته و در این حوزه اقدامات موثری را انجام داده است. در همه این سالها تکاملپذیری تدریجی داشته و در حالی که در گذشته چریکی بوده که سیانور با خود داشته در ادامه به عقلانیت انتقادی رسیده و آن را مبنای کار خود قرار داده است.
به گفته مسجدجامعی خانیکی به مثابه پل ارتباطی میانجی بوده و برای وصل کردن آمده و در این راه از ظرفیتهای وجودی و دانش و تجربه خود بهره گرفته است. او از زندگی چریکی پیش از انقلاب تا روزنامهنگاری، مشاوره، استادی و ... همه را در یک رسالت پیشبرد اندیشه یاریگری حقیقت جمع کرده است. برای او یاریگری در خودیاری، دگریاری و همیاری است که خانیکی را متمایز میکند و در هر سه حوزه بهدنبال حقیقت است. باید بدانیم که رستگاری فردی ما با رستگاری گروهی و رستگاری با دیگران گره میخورد و همه سوار بر یک کشتی هستیم و یک تاریخ و آینده مشترک داریم.
این عضو شورای شهر تهران در پایان با اشاره به ادب شنیدن هادی خانیکی نیز بیان کرد: بارها دیدهام که افراد مختلف دور او جمع شدهاند و حتی اگر نتوانند برایشان کاری کنند با شنیدن حرفهایشان حداقل به آنها آرامش میدهند این از ویژگیهای نادر جامعه ماست چراکه ادب شنیدن مقدمه گفتوگوست.
محمدمهدی فرقانی، عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی نیز در ادامه به خاطرات همکاری خود با هادی خانیکی در روزنامه کیهان اشاره کرد و گفت: در سالهایی که کیهان گاهی محل رفت و آمد تندروها میشد هادی خانیکی وارد این روزنامه شد ما در طی این سالها به ساحتهای اخلاقی و شخصیتی هم آشنا شدهایم در دورهای که همه میدانید در دانشگاه در محاق بودیم و تنها همنشینی و همصحبتی این امکان را به ما میداد که از ملال روزانه خلاص شویم.
او با بیان اینکه خانیکی انسانی چندوجهی است و از مصادیق کسانی است که جهانی فکر میکند و محلی عمل میکند افزود: خانیکی در هر مسأله به بستر و زمینههای اجتماعی آن میرود و بر همین اساس تحلیل میکند. او یک امین برای مشورت است و خالصانه و دلسوزانه برای حل مشکلات نظر میدهد. همچنین به غایت خوشبین و امیدوار است و همین ویژگی او در این سالها و روزهایی که غوطهور در ناامیدی و بدبینی هستیم بسیار با اهمیت است و تلاش میکند در بستر ناامیدی امید خلق کند.
به گفته این استاد ارتباطات، خانیکی یک جهان روابطعمومی است و شبکه ارتباطی متکثر و متنوعی از افراد که توسط او جمعآوری شده او را متفاوت میکند. همچنین عقلگرایی، اعتدال، تعامل و گفتوگو ویژگیهای دیگری است که خانیکی در خود دارد هرچند که در آخر میخواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند اما در همین راه هم عاقلانه و معتدل به مسائل نگاه میکند.
فرقانی با اشاره به اینکه به پرکاری خانیکی در آستانه 70سالگی حسادت میکند یادآور شد: خانیکی به تنهایی یک سرمایه اجتماعی برای کشور ماست.
حسین سراجزاده، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه سابقه آشناییاش با خانیکی به دهه 60 برمیگردد گفت: آشنایی نزدیکتر من با ایشان در دهه 70 در معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم است که پس از آن با او ارتباطات دوستانه عمیقی پیدا کردم. خانیکی بسیار فرهیخته، صمیمی، ساده، بیآلایش و عاطفی است و شاید یکی از دلایل همدلی با او دریادلی کویریاش باشد. او زندگی دانشجوییاش را با یک مسئولیت روشنفکرانه اجتماعی شروع کرده که محصول گفتمان غالب آن دوره بوده و خود را محدود به نقش آکادمیکاش نکرده است.
او ادامه داد: خانیکی دانش آکادمیکاش را محصور به محیط دانشگاهی نمیکند و آن را مرتبط با مسئولیت اجتماعیای خودش انجام میدهد. او اعتقاد به کار انجمنی و توجه به فعالیت اجتماعی در نقش دانشگاهی دارد. مهربانی بیش از حد او و سعهصدری که دارد کیمیای کمیاب روزگار ماست. اخلاق انسانی او مبتنی بر یک نوع عامگرایی است بدین معنی که گاهی ما مهربانی را فقط به دایرهای از افراد خودی میکنیم ولی او چنین نمیکند و امروز ضرورت جامعه ما رفتن به سوی اخلاق انسانی عامگرایانه است و در این زمینه میتوانیم او را الگویی قرار دهیم.
سراجزاده در پایان با اشاره به ویژگی غمخوارگی و مهربانی خانیکی که حد و مرزی ندارد یادآور شد: او برای همگان میتواند نقش برادر و پدری دلسوز را ایفا کند و ما نیازمند چنین شخصیتهایی در جامعه خودمان هستیم که الگویی برای اخلاق انسانی عامگرایانه هستند.
نظر شما