یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۲
چطور ناظم حکمت به تئاتر مدرن ترکیه جانی دوباره بخشید؟

نمایشنامه «جمجمه» اثر ناظم حکمت، کسی که او را بیشتر به عنوان شاعر می‌شناسیم، یکی از آثار مهم و جریان‌ساز در شکل‌گیری تئاتر مدرن ترکیه به شمار می‌رود؛ نمایشی پیشگام که همچنان زنده و الهام‌بخش است.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - بهاره گل‌پرور؛ ترجمه دقیق و وفادار به متن اصلی در ترجمه آثار به ویژه نمایشنامه‌ها اهمیت بسیاری دارد تا عمق معانی، ظرایف زبانی و حس دراماتیک اثر حفظ شود و در عین حال به مخاطب منتقل شود. نمایشنامه «جمجمه» اثر ناظم حکمت که ما بیشتر او را به عنوان شاعر می‌شناسیم یکی از نمایشنامه‌های مهم و جریان‌ساز تاریخ معاصر ترکیه است. ساغر مَنِشی، مترجم جوان نمایشنامه «جمجمه» فارغ‌التحصیل دکترای پژوهش هنر از دانشگاه تهران است. او بعد از دوره کارشناسی‌ارشد در حوزه ادبیات نمایشی متمرکز شد و بعد از تألیف یک کتاب، «جمجمه» را به عنوان اولین اثر نمایشی برای ترجمه انتخاب کرد؛ این نمایشنامه مستقیماً از زبان ترکی به فارسی ترجمه شده است.

چطور شد که سراغ ترجمه نمایشنامه «جمجمه» ناظم حکمت رفتید؟

موضوع تزم مطالعه تطبیقی روی نمایشنامه‌های ایران و ترکیه در بازه زمانی نیمه اول قرن بیستم یعنی سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۰ بود و رویکرد روایت شناختی داشت بنابراین من باید تمام نمایشنامه‌هایی که در این مدت در ایران و ترکیه وجود داشت را مرور می‌کردم. از میان آنها آثاری که برجسته و تاثیرگذار بودند را انتخاب می‌کردم که مورد مطالعه باشد. در این میان به نمایشنامه «جمجمه» برخوردم. لزوماً از خواندن نمایشنامه‌هایی که در این دوره بودند لذت نمی‌برید چون گاهی ممکن است مختصات نمایشی نداشته باشند و از لحاظ ساختار دراماتیک ممکن است ضعف‌هایی داشته باشند. این نمایشنامه مربوط به اواخر این دوره است و یک نویسنده بزرگ یعنی ناظم حکمت پشت آن است. حالا هم شعرها و نمایشنامه‌هایی که از او مانده قابل بحث است. این نمایشنامه از آن دسته نمایشنامه‌هایی بود که به عنوان یک خواننده از آن بسیار لذت بردم. کاز تز پایان‌نامه‌ام تمام شد و این کتاب با مشورت استاد مشاورم، حسن حضرتی در نشر یام به عنوان اولین اثر بخش ادبیات این انتشارات منتشر شد.

چطور ناظم حکمت آغازگر تئاتر مدرن ترکیه شد؟
ساغر منشی، مترجم نمایشنامه جمجمه

ناظم حکمت را بیشتر به عنوان یک شاعر می‌شناسیم؛ آیا این تنها کار نمایشی او است؟

اینکه ما ناظم حکمت را بیشتر به عنوان شاعر می‌شناسیم طبیعی است؛ جنبه اشعارش همیشه پررنگ‌تر بوده است. به علاوه بریده اشعار راحت‌تر و زودتر از سایر آثار او مثل رمان‌ها و نمایشنامه‌ها ترجمه می‌شود تا بتوانیم به آن شناخت برسیم. به هر حال ما با واسطه به متن ناظم حکمت دسترسی پیدا می‌کنیم. ناظم حکمت به جز اشعارش، نمایشنامه و رمان نوشته، فعال سیاسی و دست به قلم بوده، آثار مهمی دارد و نمی‌توانیم بگوییم وزن کدام بیشتر است. اتفاقاً آثارش به فارسی هم ترجمه شده است. حتی همین نمایشنامه نیز پیش از این در دهه ۵۰ و پیش از انقلاب به فارسی ترجمه شده و در مقدمه این کتاب هم به آن اشاره کردیم ولی واقعاً نیاز به این کتاب و ترجمه دیگری از آن حس می‌شد؛ کتابی که پوشش بیشتری داشته باشد، به متن اصلی وفادارتر باشد و برخی از اشتباهات اصلاح شده باشد.

آیا شرایط سیاسی حاکم بر زمانی که زندگی می‌کرده و نقد به آن شرایط هم در این نمایشنامه دیده می‌شود؟

بالاخره هنرمند، نویسنده و کسی که اهل ادبیات و هنر است نمی‌تواند از بستری که در آن زندگی می‌کند، فاصله داشته باشد؛ همواره آن ارتباط و تاثیرپذیری وجود دارد. شاید حتی بسیار زودتر و عمیق‌تر مسائل را متوجه شوند و پیش‌بینی کنند. پیش از این نمایشنامه، ناظم حکمت به سفرهای طولانی در روسیه می‌رفت و گرایش چپ نیز داشته است. زمانی که این نمایشنامه را می‌نوشته اواخر دهه ۳۰ بوده است؛ این نمایشنامه بسیار مهم است و در سال‌هایی نوشته شده تئاتر ترکیه دوران پساجمهوریت را می‌گذراند، تئاتر در این کشور می‌خواست خودش را پیدا کند و در آزادی که حاکم بوده، شکل بگیرد. این موارد بسیار مهم است، او کسی بود که جهان بزرگ‌تری را خارج از مرزهای کشورش و تئاترهای بسیار مهم‌تری را دیده بود. تئاتر شوروی زمان خودش ویژگی‌هایی خاصی داشته و بسیار برجسته و صاحب اندیشه بوده است. او این موارد را تجربه کرده و به ترکیه بازمی‌گردد.

پیش از او محسن ارطغرل که او را پدر تئاتر مدرن ترکیه می‌شناسند، نوشته‌ای را به نام «بیماری ما» منتشر می‌کند که در آن می‌گوید که تئاتر ما روزگار بسیار بدی را می‌گذراند و به اقتباس در ترجمه‌های تکراری محدود شده است؛ اتفاق مهمی در آن رخ نمی‌دهد. این نشانه بیماری ادبیات نمایشی ماست و تئاتر ما باید یک دگرگونی را تجربه کند. در همین راستا یکی از نمایشنامه‌هایی که نوید این دگرگونی را می‌دهد و امید را برمی‌گرداند، همین «جمجمه» ناظم حکمت است که گفته می‌شود دوره خودش بسیار سرو صدا کرده است. حتی هنوز هم اجرا و دیده می‌َشود.

ناظم حکمت گرایش چپ داشته، زندان و حبس‌های طولانی را تجربه می‌کند و این نمایشنامه مربوط به پیش از حبس او یعنی اواخر ۱۹۳۰ است. او از زندان آزاد می‌َشود، به شوروی می‌گریزد و همانجا تا پایان عمرش می‌ماند، تابعیت ترک از او سلب می‌شود و جالب است که تابعت ترک بعد از مرگش و در سال ۲۰۰۰ به او برگردانده می‌شود؛ سرگذشت بسیار پرفراز و نشیبی داشته است. البته این موضوع را هم نباید فراموش کرد که در یک برهه زمانی روشنفکر بودن ملازمه‌ای با چپ بودن داشته و قاعدتاً در فضای ذهنی آنها هم تاثیر داشت.

این نمایشنامه چه ویژگی بارزی دارد که مخاطب را به خود جذب می‌کند؟

نه به عنوان کسی که با متن درگیر بود، دوست دارم این نمایشنامه به زبان فارسی هم خوانده و اجرا شود. به نظر من اولین چیزی که نمایشنامه «جمجمه» را متمایز و برجسته می‌کند زبان نمایش و شیوه پرداختی است که دارد. داستان در سرزمینی می‌گذرد که ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است. نه از اسم‌ها می‌شود فهمید کجاست و نه به جایی مرتبط است. مخاطب کاملاً جذب آن می‌شود و می‌خواهد ببیند واقعاً چه به سر شخصیت اصلی داستان می‌آید. هر کدام از شخصیت‌ها از یکدیگر متمایزند و متفاوت از یکدیگر حرف می‌زنند و هر کدام جهان خود را دارند. این یکی از ویژگی‌هایی است که من در ترجمه سعی کردم به آن وفادار بمانم. در متن ترکی شخصیت‌ها بسیار متفاوت از یکدیگر حرف می‌زنند و هر کدام زبان، شیرینی و قلدری و صراحت خودشان را دارند. البته باید بپذیریم که وقتی متنی به یک زبان دیگر برگردانده می‌شود، بخشی از ویژگی‌های زبان اصلی خود را از دست می‌دهد. در این مسیر تلاش کردم نهایت وفاداری و تعهد را به متن داشته باشم. در عین اینکه یک تراژدی می‌خوانیم با شخصیت داستان همراه می‌شویم و جاهایی شاید جایی لبخند روی لبمان بیاورد.

چطور ناظم حکمت آغازگر تئاتر مدرن ترکیه شد؟

او استعاره‌های خوبی در اشعارش به کار می‌برده، آیا در نمایشنامه هم اینطور بوده است؟

اساساً شعرهای ناظم حکمت بسیار برجسته‌اند. نمایشنامه «جمجمه» در یک جهان ساخته و پرداخته می‌گذرد و در نمایشنامه یک شخصیت داریم که شاعر است و احوال ذهنی خودش رو دارد که در سه پرده نمایشنامه قابل تعقیب و مطالعه است. می‌توانیم حتی در آن عمیق شویم و درباره آن حرف بزنیم. قطعاً فضای نمایشنامه با شعر و نامه‌های زندان که نوشته متفاوت است. اما آن قلم‌پردازی‌های منحصر به‌فرد ناظم حکمت را هم در نمایشنامه می‌توانیم ببینیم.

همانطور که اشاره کردید این نمایشنامه هنوز هم در ترکیه اجرا و از آن استقبال می‌شود. از اجراهای این نمایشنامه در جاهای دیگر یا در ایران اطلاعی دارید؟

این نمایشنامه در زمان خودش اجراهای پر سر و صدایی داشته، بازخوردهای زیادی داشته و دوره‌ای ممنوع می‌شود ولی سر زبان‌ها و در حلقه‌های روشنفکری می‌ماند، بازخوانی‌هایی از آن می‌شود. هنوز هم در ترکیه اجرا می‌شود مثلاً در سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ در شهرهای مختلف ترکیه با اقتباس‌های متفاوت اجرا شد. به هر حال این نمایشنامه اتفاقی را در تئاتر مدرن ترکیه رقم می‌زند که به لحاظ کیفی قطعاً جریانساز بوده و زنده باقی مانده است. در ایران هم فکر نمی‌کنم هنوز اجرایی از این نمایش صورت گرفته باشد. «جمجمه» نمایشنامه زنده‌ایست به طوری که وقتی آن را می‌خوانید متوجه نمی‌شوید که حدود ۱۰۰ سال پیش نوشته شده باشد.

این نمایشنامه در تئاتر مدرن ترکیه چه تاثیری داشته است؟

جمهوری ترکیه ۱۹۲۳ شکل می‌گیرد و پس از آن فضای بازتری به‌وجود برای تئاتر می‌آید، حمایت مشخص دولتی دریافت می‌کند و گسترده‌تر می‌شود ولی باز آن اتفاقی که تئاتر ترکیه منتظرش بوده نمی‌افتد. در سال‌های اول جمهوری با وجود تمام شرایطی در حوزه ترجمه و اقتباس آماده است آن رشد و شکوفایی را شاهد نیستیم. تا اینکه محسن ارطغرل خون تازه‌ای به رگ‌های تئاتر ترکیه می‌دهد که نتیجه آن همین «جمجمه» ناظم حکمت است. این نمایشنامه جریانساز و پیشگام بوده و اساساً امید را به درام مدرن ترکیه برمی‌گرداند. این نمایشنامه مختصات تئاتر مدرن را دارد و ساختارش استخوان‌بندی سلامتی دارد. «جمجمه» یک اتفاق در تئاتر مدرن ترکیه محسوب می‌شود که در ابتدای دهه ۳۰ اتفاق می‌افتد. در بحث تئاتر مدرن ترکیه اولین نمایشنامه که به زبان ترکی نوشته شده «ابراهیم شناسی» و اسم نمایشنامه هم «ازدواج شاعر» است. این نمایشنامه به فارسی نیز ترجمه شده ولی آن اتفاق مهمی که در شکل‌گیری تئاتر مدرن تاثیرگذار است نمایشنامه «وطن» یا «سیسترا» از نامق کمال است؛ این نمایشنامه را نیز ترجمه کرده‌ام و به زودی منتشر می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین