هر ساله و با نزدیک شدن به پایان سال میلادی مجلات و روزنامههای مختلف خارجی، فهرستی از بهترینهای آثار داستانی، غیرداستانی و ادبیات کودک چاپ شده در آن سال را معرفی میکنند. در این مطلب نویسندگان بزرگی چون هیلاری منتل، الیف شافاک، آلی اسمیت، کامیلا شمسی بهترین آثار انتخابی خود را اعلام میکنند.
هیلاری منتل، برنده جایزه بوکر و کتاب ملی آمریکا
انتخاب برای من خیلی سخت است اما کتاب «نوماس کرامول: زندگینامه» نوشته دیارمید مککولاچ بسیار استادانه به نگارش در آمده است. علاوه بر این داستان «شاهزاده آمریکایی» نوشته ون دِر جیل و ترجمه میچل هاچینسون را دوست داشتم. داستان شاهزادهای که رویای آمریکایی را به سُخره میگیرد.
آلی اسمیت، برنده جایزه ادبی کاستا
در طول سال جاری به همه کتاب «آمریکا، بپذیر» نوشته سارا چرچوِل را پیشنهاد کردهام که زبان و تاریخ و عواقب ترکیبشان را بررسی میکند. «مردم بیمکان» نوشته لیندسی استونبریج کتاب دیگری است که به خواننده نشان میدهد ادبیات ورای هر ملتی در طول تاریخ ادامه یافته است و تنها وسیلهای است که ظرفیت نجات بشر از دست افسردگی و غم را دارد. مجموعه مقالات «فراخواندن بندرگاه مروارید» نوشته الکساندر نِمِرُو مانند کتابی شعر درباره تاریخ، ملیت، زیباییشناسی، و حافظه است. در بخش داستان هم «در لبه دیدگاه» نوشته هلن مککلوری برایم جذاب بود. «رونوشت» نوشته کیت آتکینسون هم به من پتانسیل بالای داستان بلند را نشان داد.
کامیلا شمسی، برنده جایزه داستان زنان
«مرد شیرفروش» نوشته آنا بِرنز یکی از جذابترین آثار سال 2018 است. البته خواندن این کتاب اصلاً آسان نیست. «مرد شیرفروش» به ما نشان میدهد خشونت چه بلایی بر سر مردم یک جامعه میآورد و زن بودن در چنین جامعهای چه قیمتی دارد. «جنگ نور» نوشته مایکل اونداتیه دیگر کتاب جذاب امسال است. توانایی اونداتیه در ارائه داستان در مسیرهای جدید در قالب داستانی پس از جنگ جهانی دوم و قصه پسر و دختری که توسط پدر و مادرشان رها و توسط دزدها و کلاهبرداران بزرگ میشوند بسیار هنرمندانه و چشمگیر است.
الیف شافاک، داور چند دوره از جایزه من بوکر ونویسنده «ملت عشق»
«برداشت طولانی» نوشته رابین روبرتسون یکی از کتابهای موردعلاقه من است. نویسنده با نوشتن ورای محدودیتهای یک ژانر شعری الهامبخش و تأثیرگذار درباره سربازی بازنشسته مینویسد. مردی غمگین که بین چند دنیای مختلف گیر افتاده است. «برداشت طولانی» کتابی درباره زخمهای نامرئی است که با خود حمل میکنیم اما در هر صورت به صورت غریزی به زندگی خود ادامه میدهیم. «خام»، آخرین مجموعه از سهگانهیِ ریچل کاسک تا مدتها پس از اتمام کتاب در ذهن من باقی ماند. داستان نه تنها برای نفوذ به ذهن یک زن مشهور-کتی آکر- بلکه به دلیل اصالت و خلاقیت در روایت جذابیت دارد. خواندن «در انتظار آخرین اتوبوس» نوشته ریچارد هالووی نیز درست مانند قدم زدن در روستایی سرسبز است؛ سفری که پس از آن دنیا را بهتر درک میکنید و کمتر احساس تنهایی میکنید.
نظر شما