گفتوگو با فردین توسلیان، مترجم کتاب «نیروی شاعرانه؛ شعر پس از کانت»
نیروی شاعرانه در زیباییشناسی فلسفه کانت چگونه است؟
«نیروی شاعرانه» نوشته کوین مکلاکین با ترجمه فردین توسلیان منتشر شد. مترجم میگوید که نویسنده این کتاب سعی کرده به بررسی قوه یا نیروی شاعرانه در چند شاعر برجسته معاصر کانت یا شاعران پسا کانتی و تاثیر فلسفه کانت بر حضور این نیروی شاعرانه در بطن تفکر شاعران مذکور بپردازد.
کوین مکلاکین، آمریکایی است و استاد زبان انگلیسی و یکی از مهمترین پژوهشگران حوزه ادبیات تطبیقی در آمریکاست و این کتاب نخستین اثر اوست که به فارسی ترجمه و منتشر میشود. با مطالعات کتاب «نیروی شاعرانه» او به ضرورت بهرهگیری از دانشهای میانرشتهای در حوزه نقد ادبی نیز بیش از پیش پی خواهیم برد. این کتاب در سال 2015 در اروپا به عنوان کتاب برگزیده در حوزه ادبیات تخصصی و فلسفه انتخاب شده بود.
فردین توسلیان مترجم این کتاب نیز پیشتر آثاری از ادبیات و فلسفه شرق آسیا را به فارسی ترجمه کرده است که از میان آنها میتوان به «قصههای مهتاب و باران» اثر اوئدا آکیناری، «قتل غیر عمد و «کشتی ساکورا» هر دو از کوبو آبه و «آفتاب و فولاد: دیدگاههایی شخصی درباره هنر، عمل و مرگ معنوی» نوشته یوکیو میشیما اشاره کرد.
رویکرد اصلی کوین مکلاکین به نقد شعر چه رویکردی است؟
نوعی رویکرد تحلیلی که بر مبنای آن با مطالعه مکاتب فلسفی تاثیرگذار بر شاعر و شرایط اجتماعی و سیاسی معاصر او به حلاجی آثار منتشر شده از آن شاعر میپردازد. به طور کلی نویسنده در این کتاب سعی کرده به بررسی قوه یا نیروی شاعرانه در چند شاعر برجسته معاصر کانت یا شاعران پسا کانتی و تاثیر فلسفه کانت بر حضور این نیروی شاعرانه در بطن تفکر شاعران مذکور بپردازد.
مکلاکین در این کتاب به دنبال اثبات حضور این نیرو در اشعار شاعران پساکانتی است. نیرویی که اساساً از نوعی فقدان بی نیرویی سرچشمه میگیرد که به اصل تعریف قوه یا نیرو در اندیشه ارسطو مربوط است. این نگاه در ادامه به تفکرات کانت و نئو کانتیهای معروف و بهویژه والتر بنیامین گره میخورد. رد پای تفکرات شعرا در برخورد با نقدهای سه گانه کانت و بهویژه «نقد قوه حکم» مساله اساسی در فصلهای کتاب است که با تحلیل بعضی اشعار مهم شارل بودلر، فردریش هولدرلین و ماتیو آرنولد صورت میپذیرد.
کانت در مباحث زیباییشناسی خود از توانایی در زبان شاعرانه را نیروی فراتر از دانش مبتنی بر تجربه میداند. تحلیل مکلاکین از این امر بهویژه آنگاه که قرار است به اشعاری با محتوای اجتماعی بپردازد، چگونه است؟
از نظر کانت در «نقد قوه حکم» و خصوصا پس از مقدمه متاخرش بر «نقد عقل محض» نوعی توانایی در زبان شاعرانه وجود دارد که بر آگاهی مبتنی بر تجربه غلبه میکند. این توانایی بنا به اصل مسلم ارسطویی نوعی عدم توانایی هم در دل خود دارد که در نتیجه ما در مورد شاعران با نوعی عدمِ ارتباط پذیری یا ارتباط ناپذیری مواجهیم. این مهم از نکات برجسته کانت در تقسیر امر والا و امر زیبا است. امر زیبا با قوه شهود و ارتباط فهمی میسر میشود اما امر والا به ذوق و حس خوش آیندی مربوط است که در آن قوای عقلی به کار میآیند و حکم به والا بودن آن میدهند. ما با آگاهی از این نگاه کانت وارد قرن نوزدهم و شعر آن میشویم. شعری که با انقلاب فرانسه و تفسیر کانت از ایده جمهوریت و نگاه فلسفی-سیاسی او به مقوله حس مشترک و منطق دولت نهفته است. در واقع هدف ما آشنایی با حضور این نیرو و بی نیرویی در بیان شاعرانه است. ارتباط پذیری و عدم ارتباط پذیریای که به اثبات نیرویی میپردازد که مختص شاعران است.
البته با فرض وجود چنین نیرویی میتوان این ادعا را مطرح کرد که مثل سایر قوای درونی انسان، قوه شاعرانه نیز در همه وجود دارد، اما سهم هر فرد به میزان گرایش او در استفاده از این نیرو است. در واقع مثل استفاده آدمی از قوای عقلی یا سایر قوا، استفاده از این نیرو نیز بر اساس اراده شخص است. حالا شاعران توانایی متفاوتی در استفاده از این نیرو پیدا کردهاند. البته این که چگونه و چرا، مساله این کتاب نیست و صرفا مساله اثبات این نیرو است. از نگاه کانت یکی از ویژگیهای زبان توانایی ماتقدم آن در رهاسازی خود از محتوای تجربی است. شاعران با قدرت استعاره میتوانند از زمان و مکان فراتر روند و حدی ورای ابعاد قابل تجربه را وارد حیطه شناختی خود کنند. این توانایی قطعا از نیرویی نشات میگیرد که نویسنده این کتاب در پی بررسی آن است.
مکلاکین منشایی هم برای این نیروی شاعرانه قایل شده است؟
تلاش نویسنده اثبات وجود این قوه در آدمی است. در واقع کلیدواژه بحث با این جمله از ارسطو شکل میگیرد که: «هر نیرویی بی نیروست.» این بی نیرویی در ادامه به تعریف قوه شاعرانه میرسد، چیزی که نویسنده آن را فقدان بی نیرویی مینامد. ما در ادامه با وجود این نیرو در زبان و شکل ارائه آن در اشعار آشنا میشویم و تاثیر تفکرات فلسفی و رویدادهای انقلابی بر جهت دهی به این زنجیره نیروهای زبانی را میبینیم.
مکلاکین این نیرو را فقط در محتوا میبینید یا اینکه در ساختار اشعار هم به جستوجوی آن میپردازد؟
نگاه نویسنده چندان درگیر فرم نیست. گرایشی در تعریف کانت از امر زیبا و امر والا و خصوصا تعریف کانت از والای پویا وجود دارد که ویژگی منحصر به فردی برای شاعران قائل است. این ویژگی توانایی شاعران در برقراری ارتباط با جهان ورای تجربه شناختی است. این قدرت شاعران خبر از وجود قوهای میدهد که مختص آنهاست. بنابراین نویسنده با بررسی محتوای اشعار، به نوعی به حضور این نیرو (و طبیعتاً بی نیرویی) در دل آنها پرداخته است.
علت انتخاب شاعرانی که اشعارشان در کتاب نقد و تحلیل شده از سوی نویسنده چه بوده است؟
مخاطب در کتاب با تحلیل چند شعر مهم از سه شاعر برجسته قرن نوزدهم مواجه میشود که از سه فرهنگ متفاوتِ آلمان، فرانسه و انگلستان انتخاب شدهاند. نیت نویسنده در بررسی نیروی شاعرانه در زیباییشناسی کانت و تاثیر این نگاه بر این سه شاعر نشان دادن گستره این مقوله و اثبات وجود این نیرو است. آن چه کانت در بحث زیباییشناختی هدفمندی بدون هدف یا غائیت بدون غایت معرفی میکند مطلبی است که در انقلاب فرانسه (شارل بودلر)، تماشای انقلاب فرانسه از بیرون (فردریش هولدرلین) و ادبیات پسا ویکتورینی (متیو آرنولد) بررسی میشود. ضمن آن که ما با ارجاعاتی به مطالعات جامع بنیامین و پل دومان در شعر قرن نوزده و تاثیر آن بر فضای ادبی قرن بیستم بر میخوریم. بنابراین انتخاب این شاعران جریانساز انتخابی هوشمندانه برای اثبات مساله مورد نظر نویسنده است.
ترجمه اشعار موجود در کتاب را چگونه انجام دادید؟
ترجمه اشعار در یک نوشتار انتقادی کار بسیار دشواری است، چون نویسنده روی تک تک واژهها و ارتباط و ارجاعات آنها بحث دارد و شما باید در عین حفظ فرم کلی اثر و زبان شاعرانه، ترجمه تحت الفظی را هم مد نظر قرار بدهید. به شخصه با توجه به تجریباتم در حوزه شعر و ادبیات کوشیدم که هر دوی این موضوعات را رعایت کنم.
نظر شما