سیزدهمین دوره جشنواره «نقد کتاب» برگزار شد /2
اسلامی: کمرنگ بودن فضای انتقادی در برخی حوزهها جای تأسف دارد / باید حساب نقد را از تسویه حساب شخصی جدا کرد
سیدحسن اسلامی اردکانی، دبیر علمی سیزدهمین دوره جشنواره نقد کتاب با ابراز خرسندی از افزایش مشارکت منتقدان در این دوره از جشنواره بهویژه در بخش فلسفه، از کمرنگ بودن حضور آثار در برخی بخشهای این جشنواره اظهار تأسف کرد و گفت: کمرنگ شدن فضای انتقادی در برخی حوزههای ما جای تأسف دارد.
سیدحسن اسلامی اردکانی در این آیین با اشاره به برخی تعاریف رایج درباره نقد گفت: منظور از نقد قضاوت سنجیده و خردهگیرانه درباره چیزی است. ما همواره در طول روز در حال نقد و داوری مسائل مختلف زندگی هستیم، اما این نقدها معمولا عاطفی، احساسی و خام هستند. هنگامی که بتوانیم نقد را از مسائل شخصی دور کنیم، میتوانیم به تدریج به نقد حرفهای نزدیک شویم.
دبیر علمی سیزدهمین دوره جشنواره نقد کتاب افزود: ناقدان کسانی هستند که تولیدات فرهنگی و محصولات فرهنگی جامعه را بررسی میکنند و سره را از ناسره میسنجند و کمک میکنند تا ذوق ادبی، هنری و علمی جامعه ارتقاء پیدا کند. اگر نقد در جامعه نباشد، به این معنا است که یا همه چیز بسامان است و یا هیچ چیز بسامان نیست. اینجا است که توجه و تقدیر از ناقدان در جامعه اهمیت پیدا میکند.
باید حساب نقد را از تسویه حساب شخصی جدا کرد
وی با اشاره به اینکه «جامعه ما معمولا در قبال ناقدان یک رفتار دوگانه دارد» عنوان کرد: ما در جامعه از یکسو نقد را میستاییم و از سوی دیگر ظرفیت نقدپذیری را نداریم. اینجا است که باید چند نکته را درباره نقد روشن کنیم. نخستین نکته این است که ناقدان ما باید حرفهای عمل کنند، یعنی اینکه سعی کنند این کار را حرفه و پیشه خود قرار دهند و یا دستکم بخشی از حرفه خود قرار دهند، چراکه نقد نیازمند استمرار و پایداری است.
اسلامی اردکانی ادامه داد: ما در سنتهای اروپایی منتقدانی در برخی از نشریات داریم که 30 سال بهطور مستمر در حال نوشتن نقد هستند و متاسفانه ما چنین سنتی در کشور نداریم و این جشنواره و جشنوارههایی از ایندست میکوشند تا این سنت را پدید آورند. البته منتقدان ما نباید به این جشنوارهها اکتفا کنند، بلکه باید آن را زمینهای برای کارهای بعدی خود ببینند.
دبیر علمی سیزدهمین دوره جشنواره نقد کتاب درباره دومین جنبه حرفهای بودن منتقد نیز توضیح داد: وقتی کسی نقدی را میخواند، باید احساس کند که پشت این مطلب تفکر یک منتقد حرفهای قرار دارد. هنگامی نقد حرفهای است که حداقل سه ویژگی داشته باشد؛ داشتن محتوای پربار، داشتن ساختار منسجم و داشتن زبان درست و مناسب.
وی با خوانش بخشهایی از برخی نقدهای ارائه شده در این جشنواره گفت: باید حساب نقد را از تسویه حساب شخصی جدا کرد. در نقدهای ارائه شده در این جشنواره مقالات خوبی به لحاظ محتوا و ساختار داشتیم، اما متأسفانه به دلیل زبان تند و ناویراستهای که داشت، به اتفاق آراء مردود شد. منتقد نباید به هیچوجه از یک متن انگیزهخوانی کند و به دنبال انگیزههای پیدا و پنهان یک نویسنده برود، چراکه در اینصورت ناخودآگاه به وادی هتاکی میافتد.
دریافت یکهزار و 60 مقاله در جشنواره سیزدهم
اسلامی اردکانی در ادامه به ارائه گزارشی از میزان مشارکت منتقدان در این دوره از جشنواره پرداخت و اظهار کرد: در سیزدهمین دوره از جشنواره نقد، یکهزار و 60 نقد دریافت کردیم که نسبت به سال قبل با 640 مقاله، افزایشی تقریبا دو برابری داشتیم. از این تعداد 249 مقاله به مرحله داوری دوم رسید که در نهایت از میان آنها 23 مقاله برگزیده در گروههای مختلف معرفی شدند.
دبیر علمی سیزدهمین دوره جشنواره نقد کتاب ادامه داد: خوشبختانه در گروه «فلسفه» مقالات زیاد بودند و رقابت تنگاتنگ و فشردهای بین شرکتکنندگان وجود داشت و این موضوع کار داوری ما را در این حوزه بسیار سخت کرده بود که ما سعی کردیم همه شرکتکنندگان به حق خودشان برسند. اما متأسفانه در پنج گروه «علوم قرآن و حدیث»، «ادبیات عرب»، «روانشناسی و علوم تربیتی»، «علوم سیاسی» و «ایران و اسلام» هیچ اثر انتقادی برتری نداشتیم که جای تأمل جدی است؛ در حالیکه ما در این حوزهها دارای تألیفات، پایاننامهها و استادان برجستهای هستیم.
وی با اشاره به تألیفات بسیار در این حوزهها که اتفاقا جای نقد بسیار دارند، گفت: در این حوزهها کتابهای خودیار و کتابهای زرد، آثاری با ترجمههای ضعیف و تألیفات ضعیف و خطاهای اخلاقی بسیار دیده میشود که همگی جای نقد دارند. من در مقام سردبیر مجله نقد کتاب در حوزه اخلاق و روانشناسی، با برخی از دوستان روانشناس تماس گرفتم، اما در نهایت هیچ مقالهای از سوی آنها ارائه نشد. یکی از این دوستان به من گفت که «ما تنها میتوانیم مطب بزنیم و کلینیک داشته باشیم، اما اهل نوشتن نیستیم» و این جای تأسف دارد که فضای انتقادی در برخی حوزههای ما کمرنگ باشد.
نقد آثار جلوهای از گفتوگوی انتقادی است
ابراهیم افشار، منتقد و پژوهشگر حوزه کتابداری و اطلاعرسانی و یکی از برگزیدگان این جشنواره نیز در این آیین طی سخنانی عنوان کرد: متأسفانه یکی از دلایل بیتوجهی دانشگاهیان به نقدنویسی این است که نوشتن نقد برای ارتقاء آنها و رسیدن به مراتب استادی، از دید آموزش عالی هیچ ارزشی ندارد که این نگاه جای تأسف دارد.
وی در ادامه به بیان مطلبی درباره کیفیت نقد پرداخت و گفت: انسان آگاه و جامعه آگاه در پرتو گفتوگوی انتقادی شکل میگیرد. از تولد فلسفه در یونان باستان و گفتوگوهای سقراط گرفته تا شکوفایی تمدن اسلامی در قرون اولیه و ظهور تجدد در قرون جدید در غرب، گفتوگوی انتقادی در پی زدودن نادانیها و پیشرفت شناخت بوده است. پیشرفت شناخت بشری از خود و جهان اطرافش، نه صرفا با افزودن بر ساختههای پیشینیان و تأیید ساختههای معاصران شکل میگیرد، بلکه با اوراق کردن این ساختهها و گاه ویران کردن کاخهای مقوایی آرا و نظریات رخ میدهد.
افشار افزود: اگر این گفتوگوی بیمغز و بیخط قرمز در جامعه جریان نیابد، جهالت، تعصب و ظلم تداوم مییابد. بشری که غرق در اقیانوس جهالت چشم به جهان میگشاید، جز با درگیر شدن در گفتوگوی انتقادی با همنوعان خویش، اسیر بر ساختههایی باقی میماند که دیگر همنوعانش چه از روی صداقت و با نیت خوب و چه در دل و نام قدرت، آنها را بههم بافتهاند و آنها را به خورد ذهن او میدهند.
برگزیده سیزدهمین جشنواره نقد کتاب، نقد آثار را جلوهای از گفتوگوی انتقادی دانست و افزود: نقد آثار هم به کار ترویج آثار خوب میآید و هم به کار حسابکشی از آثاری که خواسته یا ناخواسته مخاطب مخاطب خود را درنظر نمیگیرد. در مورد دوم نقدنویس در مقام مدعیالعموم به حساب نقدنویسی میرسد که با اثر خود ذهن مردم را به خود مشغول میسازد و وقت و پول آنها را هدر میدهد.
حقوق نویسنده و خواننده بر منتقد
وی در ادامه به حقوق نویسنده اثر و خواننده اثر بر منتقد پرداخت و گفت: ما آثار را نقد میکنیم تا ابتدا خواننده اثر را بشناسد و دوم در مورد ارزش آن به قضاوتی روشن برسد. اخلاقا خواننده بر طرز عمل منقد حق دارد، زیرا او نیز ذهن و وقت خود را صرف خواندن نقد میکند و حق دارد انتظار داشته باشد تا از آن چیزهای خوب بیاموزد. خواننده نقد خیلی وقتها اثر اصلی را نخوانده است و نقد را میخواند تا بداند اصلا لازم است آن کتاب را بخواند یا نه. در واقع خواننده نقد، چندان چیزی درباره اثر و پدیدآورنده آن نمیداند؛ از اینرو نقد مثلثی است که یک ضلع آن را موضوع، ضلع دیگر را اثر و ضلع سوم را نویسنده تشکیل میدهد. منقد با تشکیل دانش خود از این سه ضلع و به کمک بیان موثر به خواننده کمک میکند تا شناخت خود را از هر سه مورد توسعه دهد.
افشار تصریح کرد: از منقد انتظار میرود که نخست خواننده خود را با موضوع اثر و اهمیت آن آشنا کند، چراکه بسیاری از خوانندگان نوشتههای ما با موضوع اثر آشنا نیستند. برای آنکه پیام نقد بهصورت اثرگذار به گستردهترین طیف مخاطبان برسد، لازم است کمترین حد از دانش کارشناسی را از آنها انتظار داشت. وظیفه دوم شناساندن پدیدآورنده اثر است؛ اینکه در چه زمینههایی آموزش دیده و کار کرده و اهل نظر در مورد آثارش چه میگویند و چه تأثیری بر جامعه خود اعم از حرفهای و عمومی گذاشته است.
برگزیده سیزدهمین جشنواره نقد کتاب در تشریح سومین وظیفه منتقد، افزود: اما وظیفه سوم، توصیف اثر بدون داوری است. در این بخش به ساختار اثر میپردازند و از یافتههای آن در داوری اثر استفاده میکنند. شناساندن اثر، جایگاه اثر در میان آثار مشابه، نخستین گام در داوری درباره اثر است. اینجا است که دانش موضوعی منقد بهکار میآید. این دانش نیز چیزی نیست که به سرعت و سادگی شکل بگیرد و معمولا حاصل انس عمیق و درازمدت منتقد با ادبیات و موضوع است.
این منتقد تأکید کرد: شایسته است ما خواننده را آگاه کنیم که تا به حال چه چیزی در آن موضوع منتشر شده و اگر شده در مقایسه با اثر در دست نقد از چه جایگاهی برخوردار است. اینها دانش و بصیرتی است که اهلیت نقد را به نقدنویس میدهد و خواننده را با ارتقای شناخت او از ادبیات رشته بهرهمند میسازد.
افشار ادامه داد: بر پایه دانش پیشین و نیز عقل نقاد، داوری اعم از مثبت یا منفی لازم است به صراحت در مورد «ساختار اثر»، «محتوای اثر»، «زبان و بیان اثر» و «ویراستاری و تهیه فنی اثر» بهکار گرفته شود که این مورد آخر وظیفه ناشر است. هر یک از این چهار مورد چنان که اهل نظر میدانند جنبهها و ظرائف خود را دارند و سخن گفتن درباره آن در این مجال میسر نیست.
دوری از هیجانات شخصی در نقد، عمل به یک تعهد اخلاقی است
برگزیده سیزدهمین جشنواره نقد کتاب، درباره اهمیت زبان نقد نیز گفت: اما زبان و بیان ناقد همچون هر نوشته دیگری لازم است بدون زیادهگویی، مقدمهچینی، بدون ابهام، صریح و در عینحال محترمانه باشد. خشونت کلامی و تحقیر که گاه در نقد آثار ادبی از قلم هنرمندان کم حوصله و ادیبان زبانباز میتراود، میتواند سایه سنگین خود را بر استدلالهای متین و محکم بیندازد. آمیختن سخن به هیجان مثبت یا منفی، تلویحا به معنای آن است که جای چون و چرا برای دیگران نمیگذاریم.
وی افزود: پیش گرفتن بیان نیامیخته با هیجانات شخصی، عمل به یک تعهد اخلاقی نیز هست و جنبه مهمی از ادب نقد را تشکیل میدهد. مگر نه آنکه خواننده نقد را میخواند تا چیزی یاد بگیرد، نه اینکه شاهد دعوا، توهین، زد و خورد و تحقیر باشد. بهکار بردن زبان تند و تیز بیش از آنکه رعایت نکردن حرمت دو طرف باشد، بیحرمتی به خواننده و نقض حد او است.
افشار در اینباره با ارائه پیشنهادهایی بیان کرد: در این زمینه از سردبیران نشریات علمی بخواهیم نقدهایی را که مستدل نیستند به آنها برگردانند و بخواهند تا سخنان خود را منطبق با شواهد کنند و در جاهایی که منتقد سواد هیجانی بهویژه از تمسخر و تحقیر استفاده کرده است، نوشته او را ویرایش کند. به همین نسبت، نوشتههای توصیفی و فاقد جنبههای داوری را به نویسندگانش برگردانند و از انتشار آن خودداری کنند.
نظر شما