سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - زهره نیلی: بیوک ملکی یکی از چهرههای برجسته و تأثیرگذار در ادبیات کودک و نوجوان ایران است. او بیش از چهار دهه در حوزه شعر کودک و نوجوان فعالیت کرده و با خلق آثاری ماندگار، سهمی چشمگیر در شکلگیری، غنا و تداوم شعر نوجوان فارسی داشته است. ملکی نهتنها شاعر است، بلکه با نگاهی چندلایه به نیازهای روحی و عاطفی نوجوانان توجه کرده و در دل شعرهایش، دغدغهها، رؤیاها، ترسها و امیدهای این گروه سنی را بازتاب داده است.
او با درک درست از فاصله میان کودک و نوجوان، موفق به خلق زبانی شده که نه سادهانگارانه و کودکانه است و نه خشک و رسمی و بزرگسالانه؛ بلکه زبانی است که نوجوان را به رسمیت میشناسد و برایش احترام قائل است.
یکی از ویژگیهای بارز شعر بیوک ملکی، زبان روان و تصویری اوست. ملکی، استاد تصویرسازی با کلمات است. شعرهای او اغلب پر از تصاویر زنده و ملموساند که ذهن نوجوان را به حرکت درمیآورند و تخیلش را تحریک میکنند. در کنار این زبان تصویری، توجه به موسیقی شعر بیوک ملکی هم بسیار اهمیت دارد. او با استفاده از وزنهای دلنشین و آهنگین، شعرهایی میسراید که بهراحتی در ذهن مینشینند و در حافظه باقی میمانند.
شعر ملکی سرشار از نگاه انسانی است. او نه از بالا به نوجوان نگاه میکند و نه میکوشد خود را بهزور همسن آنها جلوه دهد. صداقتی در نگاه اوست که به شعرش عمق میبخشد. نوجوان در شعر او تنها یک «مخاطب» نیست، بلکه یک «همراه» است؛ کسی که شاعر با او به گفتوگو مینشیند، از دغدغههایش میگوید و به دغدغههایش گوش میدهد.

بیوک ملکی در گفتوگویی نهچندان بلند با ایبنا و در تعریف شعر نوجوان میگوید: بسیاری از شاعران، دوران نوجوانی را حدفاصل دوره کودکی و جوانی میدانند در صورتیکه اینطور نیست. برای نوجوانها که مستقل شدهاند و به تنهایی فکر میکنند، مسائل اجتماعی و سیاسی مهم است. آنها آرمانگرا هستند و میخواهند به اهداف و آرزوهای خود برسند. پس شاعران نوجوان باید به این نکته توجه کنند و ذهن و زبان و دنیای مخاطب خود را بشناسند. بهعبارتی شعر نوجوان، شعری است که چون آینه باشد و نوجوان، چهره خودش را در آن ببیند.
شاعر مجموعه «از هوای صبح» براین باور است که شعر نوجوان با مخاطبش معنا پیدا میکند و تعریف میشود؛ از اینرو شاعر باید جهان ذهنی و واقعی مخاطب خود را بشناسد و با خواستهها و نیازهایش آشنا باشد؛ آن وقت برای او شعر بگوید. اصلاً تفاوت عمده شعر نوجوان با شعر بزرگسال در همین نکته است. در شعر بزرگسال، شاعر مختار است بدون توجه به مخاطب خود، از هرچه دلش میخواهد بگوید و مطمئن باشد که شعرهایش، پس از انتشار راه خود را باز و مخاطبشان را پیدا میکنند؛ اما در شعر کودک و حتی نوجوان، شاعر نمیتواند نگاه خود را داشته باشد و از دلخواه خود بگوید، بدون اینکه مخاطب خود را بشناسد و سلیقه و نیازش را بداند.
ملکی که خود از بنیانگذاران شعر نوجوان است به یکی از آسیبهای جدی در سروردن شعر برای این گروه سنی اشاره و بیان میکند: کسانی هم بوده و البته هنوز هم هستند که موفقیت چندانی در زمینه شعر بزرگسال نداشتهاند و با این تصور اشتباه که شعر کودک و نوجوان سادهتر است وارد این عرصه شده و نتوانستهاند کار درخور و خاصی انجام دهند. چون شعر کودک و نوجوان، بههیچ عنوان، شعر ساده بزرگسال نیست و از زمین تا آسمان با آن تفاوت دارد. البته شعر نوجوان، زمانی موفقتر است که به یک دوره سنی محدود نشود و بتواند بزرگسال راهم جذب کند. روشن است که این ظرفیت به جنبه هنری شعر برمیگردد. اگر شعر نوجوان هنرمندانه باشد، بزرگسال را هم جذب میکند.

شاعر مجموعه «پشت یک لبخند» بهروز شدن را لازمه کار شاعر نوجوان میداند و میگوید: امروز همه چیز تغییر کرده؛ نوجوان امروز بسیار متفاوت با گذشته، فکر و رفتار میکند. بنابراین کسی که میخواهد برای این گروه سنی شعر بگوید چارهای ندارد جز اینکه خود را بهروز کند و همپا و شانهبهشانه این نسل جلو برود.
ملکی به اینکه دهه ۶۰ تا پایان دهه ۸۰، درخشانترین دوران برای شعر کودک و البته نوجوان بودهاند اشاره و بیان میکند: پیش از انقلاب کسانی چون عباس یمینی شریف، پروین دولتآبادی و بهطور ویژه محمود کیانوش در زمینه شعر کودک فعالیت میکردند اما شعر نوجوان، پس از انقلاب شکل گرفت و بالید. ولی در سالهای اخیر، نشانی از آن اوج و درخشندگی بهچشم نمیخورد. طبیعی است که مسئولان و منتقدان باید علتها را بررسی و برطرف کنند.
نظر شما