یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۳
شمرانی: نویسندگان به سبک ادبیات سورئال فانتزی ورود کنند / داستان‌های جادویی غربی تاثیر خوبی بر جوانان ما ندارند

حسن شمرانی که کتاب جدیدش با عنوان «دیدار با لوسیفر در دالان بهشت» به تازگی منتشر شده، اظهار کرد: تاکنون کتابی به سبک ادبیات سورئال فانتزی در ایران ندیده‌ و نخوانده‌ام؛ کتابی که به موضوعات الهیات، فلسفه و ادیان همزمان پرداخته باشد، مگر کتاب‌‌های ترجمه‌‌ای که اساساً از این موضوعات دور هستند. بنابراین نویسندگان باید به این حوزه ورود کنند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «دیدار با لوسیفر در دالان بهشت» نوشته حسن شمرانی به‌تازگی در 324 صفحه از سوی نشر نیایش منتشر شده است. این نویسنده جوان در گفت‌وگو با «ایبنا» به مسائلی مانند تهاجم‌های فرهنگی برخی از کتاب‌ها اشاره داشت و معتقد است که برخی کتاب‌ها با اهداف خاصی منتشر می‌شوند و ما نباید چشم بسته آن‌ها را منتشر کنیم.

حسن شمرانی در معرفی کتاب «دیدار با لوسیفر در دالان بهشت» گفت: کتاب «دیدار با لوسیفر در دالان بهشت» نخستین جلد از چند کتابی است که نوشته‌ام و با توجه به اسم کتاب، محور اصلی داستان به این شکل است که زندگی انسان‌ها از بدو تولد تا زمانی که مرگ سراغ آدمی می‌آید، در ذهن من به دالانی تشبیه شده که ما باید آن‌را طی کنیم و به پایان برسانیم؛ برای برخی این دالان طولانی است و برای بعضی کوتاه است. در این دالان همه چیز وجود دارد، از نور بگیرید تا ظلمت، از سفیدی بگیرید تا سیاهی، از فقر بگیرید تا ثروت، از دانش بگیرید تا کم‌سوادی و مواردی که اگر بخواهم بگویم، یک فهرست بلند می‌شود. از آدم خوب بگیرید تا آدم فاسد، از آدم باوجدان بگیرید تا آدم بی‌وجدان، همگی در این دالان با هم زندگی می‌کنند و با هم در تماس هستند، چراکه یک جامعه را تشکیل می‌دهند و ناخواسته اعمال خوب و بد هر کسی روی زندگی دیگران تأثیرگذار است.
 
وی ادامه داد: حالا در این میان، جنگ بین شیطان و وجدان انسان‌ها آغاز می‌شود و من سعی کردم این جنگ را نمایش دهم تا انسان راهش را در تاریکی دالان پیدا کند و با دستان نامرئی خدا و ایمانش، به پایان دالان برسد. این کتاب به مبارزه بین خیر و شر، حق و ناحق می‌پردازد.
 
این نویسنده جوان با اشاره به دغدغه‌های کتابش اظهار کرد:‌ در این کتاب، مبارزه بین کسانی است که می‌خواهند در زیر سایه پروردگارشان زندگی کنند، اما عوامل شیطانی آن‌ها را از این‌کار بازمی‌دارد. داستان، تلاش انسان‌های مومن برای سربلند بیرون آمدن از آزمایشات الهی است که شیطان آن‌ها را بی‌عدالتی خدا می‌داند و می‌گوید که اگر خدا بندگانش را دوست دارد، چرا به آن‌ها سختی می‌دهد. در حقیقت کتاب به زندگی روزمره انسان‌ها می‌پردازد که انواع آزمایشات الهی و دام‌های شیطانی در آن پهن شده است.
 
شمرانی افزود: البته این بستگی به خود انسان دارد که با عقل و اراده‌ای که خدا به او داده، سربلند از آزمایش‌های الهی خارج شود و وارد دام‌ها نشود و از روی آن‌ها بپرد یا این‌که با جبر و زور شیطانی که در قالب زندگی دنیوی ما انسان‌هاست، سر به‌زیر از آزمایشات الهی خارج شوند و چشم‌بسته درون دام‌ها بیفتند. حالا در اینجا شخصیت‌های اصلی داستان به انسان‌های عادی کمک می‌کنند تا بهترین راه را که با عقل و درایت آن‌ها همراه است، انتخاب کنند و وارد بهشت مجازی و دنیوی شیطان نشوند تا نزد وجدان و انسانیت خود غمگین و ناراحت نباشند.
 
نویسنده «دیدار با لوسیفر در دالان بهشت» در توضیح موضوع داستان گفت: افشین و یاسمن به ماه‌عسل می‌روند که در راه با پیرزنی آشنا می‌شوند و بعد از دیدن همسرش متوجه می‌شوند که او مرده است. بعد وارد گروهی می‌شوند که قرار است با شیطان بجنگند و باید پنج مرحله را برای ورود به گروه طی کنند.
 
وی ادامه داد: این‌دو از آتش عبور می‌کنند و مثل حضرت ابراهیم (ع) از گلستان خارج می‌شوند. وارد معبدی شیطانی شده و موفق می‌شوند شیطان را با ایمان و توکلی که به خدا دارند، شکست دهند و از بهشت مجازی او عبور کنند. آن‌ها بعد از این مراحل باید تبری را پیدا کنند که شیطان از نظرها محو کرده است، در حالی‌که آن تبر همان وجدان گمشده انسان‌هاست.
 
نویسندگان به سبک ادبیات سوررئال فانتزی ورود کنند
 
این نویسنده جوان با اشاره به وجه تمایز این کتاب با سایر کتاب‌های موجود در بازار اظهار کرد: تاکنون کتابی به سبک ادبیات سورئال فانتزی در ایران ندیده‌ و نخوانده‌ام؛ کتابی که به موضوعات الهیات، فلسفه و ادیان همزمان پرداخته باشد، مگر کتاب‌های ترجمه‌ای که اساساً از این موضوعات دور هستند. اگر به چاپ‌ کتاب‌های «هری پاتر» و امثال آن دقت کرده باشید، متوجه می‌شوید که این کتاب‌ها بی‌دلیل به چاپ‌های آنچنانی دست پیدا کرده‌اند. این‌را به این دلیل می‌گویم که عده‌ای داستان‌های جادویی کشورهایی مانند اسکاتلند، انگلستان و شمال اروپا را به خورد جوانان ما می‌دهند که در این کتاب‌ها نشانی از خدا و مذهب، آن‌هم حداقل در قالب مسیحیت دیده نمی‌شود و دنیایی را به تصویر می‌کشند که مال مردم ما و مومنین این مرز و بوم نیست.
 
وی افزود: سعی کردم کتابی را ارائه دهم که حداقل نسبت به چنین ترجمه‌هایی که به‌طور وحشتناک هر روز گسترده‌تر می‌شود، وجه تمایز خاصی داشته باشد. فرق این کتاب با کتاب‌های ترجمه این است که به جای این‌که شخصیت‌های داستان از دیواری رد شوند و وارد محیط و مدرسه جادویی در سرزمینی دور از دسترس انسان‌های عادی قرار گیرند، در همین دنیای واقعی خودمان و در میان مردم کوچه و بازار و اهالی باصفای روستاهای کشورمان ایران به مبارزه با نیروهای شر می‌پردازند. البته کمی ترس و تخیل به داستان تزریق کرده‌ام تا خواننده را مجذوب کند که کتاب را تا پایان بخواند.
 
شمرانی با اشاره به دلایل نگارش این کتاب گفت: با توجه به صحبت‌های مطرح شده باید بگویم که دلیل واقعی نوشتن این کتاب هنوز بر خودم پوشیده است. با توجه به تهاجم فرهنگی که کشورم در آن گرفتار آمده، هر روز جوانانی را می‌بینم که بدون هیچگونه هدف و دلیلی زندگی را پشت‌سر می‌گذراند و قدم به فرداهای نامعلوم می‌گذارد، بنابراین مطمئناً چیزی را که برای خودم خوب می‌دانم باید برای دیگران هم خوب بدانم و اگر چیزی را بد می‌دانم برای دیگران هم بد بدانم. دلیل اصلی نوشتن این کتاب، بیدار شدن جوانان از خواب غفلت است.
 
نویسنده کتاب «دیدار با لوسیفر در دالان بهشت» عنوان کرد: جوانانی که هر روز از ارزش‌های والای زندگی و در حقیقت انسانیت دور می‌شوند و خود را در آغوش چیزهایی آرام می‌کنند که به ظاهر آرامش‌بخش است، ولی در حقیقت بهشت مجازی‌ای است که فقط ما را در آن چند روزی سرگرم می‌کند، درست مانند بچه‌ای که با اسباب بازی سرگرم می‌شود تا گریه نکند. ما گاهی چنان مشغول می‌شویم و یکدفعه به خودمان می‌آییم و می‌بینیم که پایان زندگی فرا رسیده و دالانی که باید در آن حرکت می‌کردیم به انتها رسیده است. اکنون باید برگردیم و به پشت سرمان نگاه کنیم و ببینیم چه کرده‌ایم. جوانان ما با این سرعتی که چشم‌بسته قدم در جای پای غربی‌ها می‌گذراند، در پشت‌سر خود چه می‌بینند؟ صدالبته که همان چیزهایی را می‌بینند که مردم غرب می‌بینند. به‌هرحال شیطان، دشمن قسم‌خورده ما چه دین‌دار باشیم و چه نباشیم و یا از هر دین و مذهبی باشیم، به وعده خود عمل می‌کند. ابلیس نه تنها ما را نزد خداوند، بلکه نزد وجدان و انسانیت خودمان سرشکسته می‌کند. شاهدم هزاران اتفاق عجیب و غریبی است که در کشورمان و در تمام دنیا رخ می‌دهد. پس می‌توانم بگویم دلیل نوشتن این کتاب در ابتدا بیدار کردن خودم از خواب غفلت و بعد دیگران است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها