قیمت پشت جلد کتاب؛ معیارها و اجبارها/3
فریدونی: قیمت پشت جلد کتاب از فرمول مشخصی پیروی میکند/ وقتی عرضه زیاد و تقاضا کم است نظارت بر قیمتها بیمعناست
مدیر انتشارات محراب قلم ضمن ارائه فرمول و اصول محاسبه قیمت کتاب در ناشران حرفهای، گفت: در شرایطی که عرضه کتاب بسیار بیشتر از تقاضا است و مردم علاقهای به کتاب خریدن ندارند، طبیعتا ناشران هم نمیتوانند قیمت کتاب را بالا ببرند.
وی ادامه داد: براساس این اصول، به طور مثال اگر مجموع هزینههای مربوط به تولید کتاب 10 ریال باشد، با قرار دادن این مبلغ در فرمول نامبرده (ضرب 10 در دو و نیم) قیمت واقعی پشت جلد کتاب، 25 ریال میشود که حدود 10 درصد این رقم به حقالتألیف، حدود 30 تا 40 درصد آن به تخفیف برای کتابفروشیها و مراکز پخش، 10 درصد دیگر آن به عنوان هزینههای سربار و سود ناشر (در چاپ نخست کتاب) و 40 درصد دیگر آن به هزینههای تولید کتاب اعم از تایپ، صحافی، لیتوگرافی، فیلم و زینک اختصاص دارد.
مدیر انتشارات محراب قلم توضیح داد: از میان هزینههای تولید کتاب، تهیه کاغذ با توجه به حجم کتاب، رنگ، صحافی و نوع چاپ، حدود 40 تا 50 درصد هزینهها را به خود اختصاص داده است. بنابراین، هرچه قیمت کاغذ افزایش یابد، قیمت کتاب ـ براساس فرمول نامبرده در بالا ـ دو و نیم برابر افزایش مییابد.
فریدونی در خصوص تأثیر افزایش بهای کاغذ در بهای کتاب چاپ نخست نسبت به چاپهای بعدی کتاب گفت: تأثیر افزایش بهای کاغذ در قیمت کتاب چاپ نخست نسبت به چاپهای بعدی کتاب یکسان است؛ به این معنا که با افزایش بهای کاغذ، بهای کتاب نیز به نسبت ـ چه در چاپ نخست و چه در چاپهای بعدی ـ افزایش مییابد اما در چاپهای بعدی کتاب در برخی هزینهها مانند فیلم و زینک صرفهجویی میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که «چرا گاهی در بازار نشر دیده میشود یک کتاب را دو ناشر با بهای متفاوت عرضه میکنند؟» اظهار کرد: اگر بهای یک کتاب از یک انتشاراتی تا انتشاراتی دیگر تفاوت کمی داشته باشد، منطقی است. چرا که هزینههایی که یک ناشر برای چاپ کتاب متحمل میشود کاملاً متفاوت با هزینههایی است که ناشر دیگر در مسیر تولید و چاپ همان اثر صرف میکند. به طور مثال شاید یک ناشر برای تولید کتاب، از کاغذی با کیفیت بسیار بالا، صحافی خوب، حروفچینی منحصر به فرد و چاپ عالی بهرهمند شده است و ناشر دیگر نخواسته باشد این هزینهها را متقبل شود.
مدیر انتشارات محراب قلم در تکمیل سخن خود، عنوان کرد: اما اگر بهای یک کتاب از یک انتشاراتی تا انتشاراتی دیگر تفاوت بسیار زیادی داشته باشد، غیرمنطقی است. در این صورت دولت باید تشخیص دهد که ناشر بیانصافی و گرانفروشی میکند و برای تعدیل قیمت ممکن است به صورت موقت تصمیمهایی را اتخاذ کند.
فریدونی توضیح داد: البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که در شرایط کنونی جامعه، متأسفانه اصلاً کتابی وجود ندارد که دولت بخواهد مانع افزایش قیمت آن از یک ناشر به یک ناشر دیگر شود. به عبارت دیگر اصلاً کسی کتاب نمیخرد که ناشر بخواهد بهای آن را افزایش دهد. متأسفانه اکنون ناشران حرفهای کشورمان کتابهایشان را با شمارگان 200 نسخه راهی بازار نشر میکنند، در چنین شرایطی که ناشر ناچار است خود را سرپا نگه دارد و مخاطب خود را حفظ کند، چرا باید قیمت کتابهایش را افزایش دهد؟ البته ناگفته نماند که من عمومی صحبت میکنم، والا همه جا تخلف و بیانصافی وجود دارد.
وی درباره نقش برند یک ناشر در افزایش قیمت کتاب توضیح داد: بِرند بودن ناشر میتواند در قیمت کتاب مؤثر باشد؛ به عبارت دیگر مخاطبان ترجیح میدهند، کتاب مورد علاقه خود را از ناشری ـ ولو اینکه کتاب را با قیمت بالاتری عرضه کرده باشد ـ تهیه کنند که از مواد اولیه بسیار خوبی برای تولید آن استفاده کرده است.
مدیر انتشارات محراب قلم در پاسخ به این پرسش که «آیا نظارتی بر فرایند قیمتگذاری کتابها صورت میگیرد؟» گفت: نظارت وقتی معنا و منطق دارد که چیزی را به کسی یا نهاد و سازمانی داده باشیم و بخواهیم بر آن نظارت کنیم. از طرف دیگر وقتی عرضه بالا باشد و تقاضا پایین، نظارت معنا ندارد چرا که در این شرایط خودِ مخاطب تعیین میکند از میان دو کتاب یکسان اما با بهای متفاوت کدام کتاب را بخرد و طبیعتاً کتابی را انتخاب میکند که بهای ارزانتری دارد. اما وقتی عرضه کم و تقاضا زیاد باشد، ممکن است قیمت کتابها به صورت نامتعارف بالا رود؛ اینجاست که نظارت به صورت موقت معنا پیدا میکند.
نظرات