میرجلالالدین کزازی در گفتوگو با (ایبنا) عنوان کرد: سعدی بی هیچ گزافه و گمان نه تنها یکی از سالاران سترگ سخن پارسی است که شکوهمند و بلندبالا بر ستیغ فرهنگ ایران ایستاده است.
کزازی متولد کرمانشاه است. او در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دورههای گوناگون آموزشی را گذراند و در سال 1370 در مقطع دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی فارغالتحصیل شد. از مجموعه شعرهای او میتوان به «دستان مستان» اشاره کرد.
مجموعههای چند جلدی «نامه باستان» حاصل شاهنامه پژوهیهای وی است. «بند و پیوند»، «دیر مغان»، «دیدار با اژدها» و «سوزن عیسی» از دیگر آثار اوست. «فرزند ایران» داستانی درباره زندگی فردوسی، «پدر ایران» و «وخشور ایران» تازهترین آثار پژوهشی اوست که به تازگی از سوی انتشارات معین تجدید چاپ شده است. کتاب «دفتر دانایی و داد» وی نیز که خلاصه شاهنامه به نثر است که سال 92 از سوی نشر معین منتشر شد.
جناب کزازی، بسیاری از مثلهای سعدی در گلستان امروز به ضربالمثل تبدیل شده است و امروز ورد زبان مردم است. اگر بخواهید درباره سخنوری و سخنسرایی سعدی برایمان بگویید از کجا شروع میکنید؟
سعدی بی هیچ گمان و گزافه نه تنها یکی از سالاران سترگ سخن پارسی است که شکوهمند و بلند بالا بر ستیغ فرهنگ ایران ایستاده است. او یکی از بزرگترین سخنوران جهان نیز شمرده میشود.
او سخنوری است که آوازه و آفریدهاش مرزهای ایران را درنوردیده است و راه به دیگر سرزمینهای جهان برده است به گونهای که پارهای از سخنوران نامدار از سرودههای او بهرهمندند و اثر پذیرفتهاند.
اگر بخواهید به نمونههایی اشاره کنید قبل هر سخنور ایرانی و خارجی چه کسی را مثال میزنید؟
اگر بخواهم تنها به یک نمونه بسنده کنم میتوانم از سخنور نامدار امریکایی یعنی «امرسون» یاد بیاورم. سرزمین ما در درازنای تاریخ همواره سرزمین سپند سخن بوده است. بزرگترین سخنواران جهان از همین روی در ایران پدید آمدهاند و شگفتی آفریدهاند و بالا برافراختهاند.
چه عوامل و شاخصههایی باعث شد که سعدی به این پایه از سخنوری در ایران و جهان برسد؟
به پرآوارگی و شکوه سخنوری رسیدن در ایران بر پایه آنچه گفته شد کاری است بسیار باریک و دشوار زیرا هر سخنوری که سربر میآورد به نام و آوازه میرسد همالان و همبالایانی بسیار دارد. چه همواره بیم آن میرود که در سایه آنان بماند. خواست من این است که سعدی شدن در ایران کاری خرد و خام نیست. پایگاهی است بلند، ارجمند، بیمانند که تنها بزرگمردی یگانه با توانهای شگرف در اندیشهورزی و سخنوری چون سعدی بدان راه تواند برد و دست تواند یافت.
آنچه سعدی را از دیگر سخنواران متمایر میکند چیست؟
آنچه سعدی را از دیگر بزرگان سخن پارسی جدا میدارد و بازمیشناساند از دید من آن است که سعدی سخنوری است همه سویه و همه رویه. او در هر کالبد از سخن پارسی که سروده است یا نوشته است شاهکار آفریده است. بر همین پایه است که من سعدی را فرزانه آموزگار و یگانه روزگار برمینامم.
سعدی علاوه بر گلستان در غزلیات هم سرآمد است. قدرت و قوت و جان غزلهای سعدی در چیست؟
سعدی در غزلسرایی سرآمد است. اگر ما بخواهیم دو غزلسرا را برگزنیم که برترینان در این کالبد از سخن پارسی باشند هر آینه (بی گمان) سعدی از سرآمدان است. سرآمد دیگر که شیوهای دیگر سان را در غزلسرایی پیگرفته است و از این روی توانسته همال و همبالای سعدی بشود و باشد حافظ است. هنگامی که سعدی چامه میسراید همچنان پارهای از سپندترین، ستوارترین چامهها را در ادب فارسی پدید میآورد. چامههایی که در سختگی و ستواری، در استواری و کوهواری با برترین چامههای استادان بزرگ خراسان پهلو میزند.
سعدی اندرزنامههای زیبایی هم دارد. گلستان و از آن مهمتر بوستان دارای بهترین اندرزهای سخن فارسی است.
سعدی هنگامی که بر آن سر میافتد که اندرزنامه بسراید در کالبد دوگانه (مثنوی) شاهکار این گونه از سخن را میآفریند... بوستان یا سعدینامه را. به گونهای که هر زمان سخن از اندرزنامه میرود نخستین سرودهای که در یاد انگیخته میشود بوستان است. زمانی که در این اندیشه میافتد که به شیوهای نگارین هنزورزانه، آهنگین داستانهای کوتاه بنویسد شاهکاری پدید میآورد، بیمانند، ورجاوند، همچون گلستان. او با نوشتن گلستان این گونه از نگارش پارسی را به فرازنای سختگی و پختگی، پروردگی و پیراستگی میبرد. آن را به ستیغ به برترین جای میکشاند و میرساند. به جایی که هیچ نویسندهای به هر پایه چیره دست و شیرین کار باشد، فراتر از آن نمیتواند رفت. دیگر بزرگان بالا بلند سخن هر کدام در یکی از گونهها و کالبدهای سخن پارسی به سرآمدگی رسیدهاند.
تنها سعدی است که در هر شوره بوم هنگامی که گام میزند از آن شوره بوم پالیزی دلاویز میسازد بیگانه با پژمردگی و پاییز. اگر در بوستانی خرم و باغی دلگشای و جان افسای نیز به گلگشت برود از آن بوستان و باغ بهشتی به آیین و برین میآفریند.
این هنر شگرف و والای سعدی است که او را برازنده این برنام (لقب) بلند و بهینه گردانیده است؛ فرزانه آموزگار و یگانه روزگار.
نظر شما