فصلنامه نقد کتاب میراث (شماره 1 و 2) با هدف معرفی و نقد کتابها و بررسی مسائل و مشکلات نشر کشور در این حوزه به صاحب امتیازی موسسه خانه کتاب منتشر شد. این فصلنامه تخصصی با تصویری از گلشن راز بر جلد در بخشهای مختلف به نقد پرداخته است.
روزگاری بزرگانی چون محمد قزوینی، جلالالدین همایی، ایرج افشار و دیگران در زمره مصصحان و فهرستنگاران و پژوهشگران این حوزه بودند و هر یک با کولهباری از عشق و علم، در این حوزه پا میگذاشتند و با دقت فراوان، به تلاش برای احیا و معرفی میراث مکتوب ایرانی و اسلامی میپرداختند؛ اما امروزه متون کهن به دستمایهای برای شهرت و نان تبدیل شده است و بسیاری بیمحابا به پژوهش در این حوزه دست میزنند. فصلنامه نقد میراث گامی است، هرچند کوچک، برای رصد کردن وضعیت علمی میراث، اما یقینا با کمک خبرگان و علاقهمندان این حوزه میتواند تاثیری مثبت بر پژوهش میراث مکتوب بگذارد و این میسر نیست، مگر با عنایت و اهتمام علاقهمندان این حوزه.» (صفحه 3)
مصححان مطالعه روشمند و هدفمند داشته باشند
در بخش نقد شفاهی دو نوشته با عناوین «گفتوگو با شیخ قیسالعطار» (محمدجواد اصغریهاشمی) و «نشست میراث، تصحیح خوب، تصحیح بد» آمده است. شیخ قیسالعصار در این گفتوگو به ویژگیهای مصحح اشاره کرده و میگوید: «مصحح اول، باید اطلاعات عمومی داشته باشد؛ چون تصحیح به اشراف علمی نیاز دارد؛ دوم، حداقل باید پنج سال درس خارج فقه خوانده باشد تا به دقت علمی دست یافته و از اصطلاحات آگاهی یافته باشد. منظورم از اطلاعات عمومی، آگاهی از تاریخ، مکتبهای تاریخی، ادبیات، نسخهشناسی، تفسیر و مفسران، کتابشناسی و امثال آن است؛ مثلا، مناقب ابن شهرآشوب سه بار چاپ شده است، اما دریغ از یک چاپ فنی مصحح. کسی میتواند از تصحیح این کتاب بربیاید که اطلاعات تفسیری خوبی داشته باشد تا اگر گفت «قال النقاش» دنبال تفسیر او نگردد تا پس از دو هفته تلاش بفهمد که این تفسیر از بین رفته است.
سوم، مطالعه روشمند و هدفمند داشته باشد. اگر تاریخ میخواهد بخواند سراغ آثار مستشرقان نرود، بلکه در ابتدا، از آثار شیعیان، کتاب الارشاد شیخ مفید، رحمه الله علیه، را بخواند و بعد کشفالغمه اِربَلی را تا اندکی با اقوال غیرشیعه که در لابهلای کتب شیعه نیز آمده آشنا شود. در بین آثار غیرشیعه نیز، هرگز از تاریخ طبری شروع نکنند، بلکه یک دور کامل مروجالذهب بخواند، سپس مراحل بعدی را بپیماید. اگر بر اصطلاحات مسلط نیست، دستکم کتابهای تخصصی اصطلاحات را بشناسد، چهارم، دوره تصحیح متون را تحت اشراف استاد فرابگیرد.» (صفحه 10 و 11)
چرا کنشگرانه به سراغ چاپ نرفتهایم؟
در بخش نقد نیز «مجموعه عاشقان پریشان خوشتر» (محسن باغبان)، «تصحیحی ارزشمند از گزیده فرهنگی کهن» (محمدحسین حیدریان)، «تصحیح جدید از دیوان منوچهری» (دکتر نصرالله امامی)، «یک روز و دو شب زحمت این کار کشیدم» (معصومه طالبی)، «از میرتذکره تا چاپ عکسی خلاصهالاشعار مورخ 1038 قمری» (سید امیر منصوری)، «مرقعی چون گل» (احسانالله شکراللهی طالقانی)، «سرآغاز چاپ کتاب فارسی در ایران» (سید فرید قاسمی)، «مورد عجیب فهرستنگاری» (محسن فرهمند)، «استدراکی بر فهرست نسخههای عربی و فارسی کتابخانه وزارت امور خارجه» (مصطفی درایتی)، «فهرست کتابهای چاپ سنگی ترکی کتابخانه دیجیتال بیاض» (دکتر علی صادقزاده وایقان) و «نگاهی نقدآمیز به کتاب اترنشان» (علی سوری) نقد شدهاند.
سید فرید قاسمی در نوشتهای با عنوان «سرآغاز چاپ کتاب فارسی در ایران» مینویسد: «واقعیت سرآغاز چاپ فارسی در ایران این است که ما کنشگرانه به سراغ چاپ نرفتیم؛ میانه جنگهای ایران و روس، روسها اعلانهایی را که به زبان فارسی در روسیه چاپ میشد در ایران پخش میکردند. رسیدن اوراق چاپی به دست مردم و اثری که در روحیه هموطنان داشت سبب شد اولیای امور واکنش نشان دهند و در صدد مقابله برآیند. چگونگی این مقابله پس از دو قرن، هنوز در هالهای از ابهام است و نمیتوان درباره بسیاری از نکتههای سرآغاز چاپ در ایران حکم قطعی صادر کرد و گفت این است و جز این نیست. یکی از نکتهها ورود اولین دستگاه چاپ است. در جمعبندی گفتههای محققان سلف و پژوهشگران خلف، میتوان روس، انگلیس، فرانسه یا عثمانی را مبدا چاپفرستی به ایران تلقی کرد؛ اما قولی که جملگی برآناند این است که اولین دستگاه چاپ پس از قرارداد گلستان که در ذیقعده 1228 ق. منعقد شد از روسیه به ایران آمد؛ نکته دیگر تناقض منابع عصری و برجای ماندهها از نثر تا نظم است که جستوجو در همه آنها به سردرگمی هر چه بیشتر میانجامد.» (صفحه 105 و 106)
متنهایی که نزدیکتر به متن اصلی نویسنده است
بخش بعدی فصلنامه میراث بررسی نام دارد. در این قسمت «نقدی بر تصحیح دو اثر از مرحوم علامه سید نعمتالله جزایری» (سید محمدمهدی جزایری شوشتری)، «نقد اجمالی جریان تصحیح آثار علامه اسماعیل جاجویی مازندرانی» (محمدجواد اصغریهاشمی)، «آموختن یا نیاموختن از غربیان؟ مسئله این نیست» (مرتضی هاشمیپور) آمده است.
سید محمدمهدی جزایری شوشتری در نوشته «نقدی بر تصحیح دو اثر از مرحوم علامه سید نعمتالله جزایری» میگوید: «فن تصحیح متون، همچنان که از اسم آن برمیآید، تلاشی است بایسته برای اینکه متن را به صورت اصلیاش ارائه دهیم؛ همان گونه که از قلم نویسندهاش صادر شده است، هم از نظر لفظ هم از نظر معنی و هم از نظر املا. در این فن، به دنبال این هستیم که از بین نسخ فراوان یک نوشته با یک کتاب، متنی استخراج کنیم هرچه نزدیکتر به متن اصلی نویسنده. این هدف تلاش و اجتهادی در خور شان خود میطلبد.» (صفحه 171)
غفلت برخی مصححان در تصحیح نسخههای خطی
در بخش نقد ویرایش به «نقد تصحیح از آغاز تا امروز» (فاطمه بیگدلی) پرداخته شده و در بخش نقد پژوهش «تنقیح مقال نقد» (احمد رنجبری حیدرباغی) آمده است. گوناگون نیز عنوان پایانی این فصلنامه تخصصی است. «در باب سودمندی چاپ عکسی با بحثی از کتاب بحارالانوار» (محمدکاظم رحمتی)، «نامه خواجه نصیرالدین طوسی به ملکالناصر» (سید محمحسین مرعشی)، «کوتاه و بیپرده» (1) و (2) و(3) و «نگاهی به چاپ عکسی ترجمه کهن «من لایحضرهالطبیب» (مریم میرشمسی) عناوین این بخش را تشکیل میدهند.
محمدکاظم رحمتی در «در باب سودمندی چاپ عکسی با بحثی از کتاب بحارالانوار» مینویسد: «نسخههای خطی از فواید بیشماری برخوردارند؛ مصححان در هنگام تصحیح کتاب، گاه از توجه به برخی از فواید و نکات ارزشمند آمده در نسخه خطی تصحیحی خود، غفلت کرده، یا امکان منعکس کردن فواید ذکر شده در متن تصحیح نیست؛ اما اکنون با بهرهگیری از لوح فشرده و امکان عرضه نسخه خطی اثر تصحیح شده به همراه کتاب، میتوان این فرصت را در اختیار خوانندگان قرار داد تا در کنار تصحیح بتوانند به متن خطی اثر مراجعه کنند. و میتوان به این کار به عنوان شیوهای جدید در چاپ و نشر اندیشید.» (صفحه 289)
چاپ نخست فصلنامه نقد کتاب میراث (شماره 1 و 2) به سردبیری مجید غلامیجلیسه و صاحب امتیازی موسسه خانه کتاب در 320 صفحه و بهای 60 هزار ریال در سال 93 به بازار کتاب عرضه شده است.
نظر شما