به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اما در میان انبوه فیلمهایی که در این سالها با محوریت دفاع مقدس تولید شدهاند، آثاری که با تکیه بر منابع مکتوب، خاطرات مستند و ادبیات دفاع مقدس ساخته شدهاند، جایگاه ویژهای دارند.
اقتباس، فرصتی است برای پیوند میان روایتهای مکتوب و زبان تصویر. اقتباس از کتاب، نهتنها پشتوانهای محکم برای روایت سینمایی فراهم میآورد، بلکه به غنای محتوایی و اعتبار تاریخی اثر نیز میافزاید. در ادامه، مروری خواهیم داشت بر مهمترین فیلمهای دفاع مقدسی که در سالهای اخیر با اقتباس مستقیم یا غیرمستقیم از آثار ادبی، زندگینامهها، خاطرات و مستندات تاریخی ساخته شدهاند.
صیاد و ترکیبی از چند کتاب
فیلم «صیاد» به کارگردانی جواد افشار و نویسندگی حسین ترابنژاد، یکی از نمونههای شاخص در این زمینه است. این فیلم اقتباسی ترکیبی از چندین کتاب و منبع مهم درباره جنگ ایران و عراق است.
از جمله این منابع میتوان به کتابهای «در کمین گل سرخ» نوشته محسن مومنی، «افلاکیان زمین» اثر محمدرضا عباسی ولدی، «بیستروز نبرد» نوشته مجید نداف، «نبرد طریقالقدس»، «پارهتن» اثر سید حسام هاشمی و «تاریخ شفاهی دفاع مقدس» اشاره کرد.
فیلمنامه «صیاد» روایتی مستند از وقایع خرداد ۱۳۵۹ تا عملیات طریقالقدس در آذر ۱۳۶۰ را ارائه میدهد و زندگی شهید صیاد شیرازی را در بستر تحولات سیاسی نظامی بازخوانی میکند.
اقتباسی خلاقانه از اتوبوس شب
از دیگر آثار شاخص اقتباسی میتوان به فیلم «اتوبوس شب» ساخته کیومرث پوراحمد اشاره کرد که بر اساس داستان کوتاه «سیونه و یک اسیر» از مجموعه «داستانهای شهر جنگی» نوشته حبیب احمدزاده ساخته شده است.
این فیلم از نمونههای دقیق و موفق اقتباس ادبی در ژانر جنگی است و توانسته با حفظ ساختار داستانی، به تجربهای سینمایی بدل شود این فیلم به تصویری تأثیرگذار و انسانی از جنگ بدل شده است.
اقتباس در این اثر صرفاً انتقال روایت نیست، بلکه بازآفرینی روح داستان در مدیوم سینماست؛ روحی که بر انسانیت در بستر جنگ تأکید دارد. احمدزاده در داستان خود، قهرمان را نوجوانی قرار میدهد که چهل اسیر دشمن را جابهجا میکند؛ روایتی که تقابلهای معمول خیر و شر یا خودی و غیرخودی را درهم میشکند و به عمق شخصیتها و اخلاق فردی آنان میپردازد. پوراحمد این مضمون را در دل فضای بصری فیلم گسترش میدهد؛ نگاه انسانی او به اسرا، سکوتها، اضطراب نوجوان و انتخابهای اخلاقیاش، بر لایههای اخلاقی داستان میافزاید.
اقتباس او نهتنها وفادارانه، بلکه خلاقانه است. او داستان را گسترش میدهد اما خط اصلی آن را عبور از جنگ با پایافزار انسانیت دستنخورده نگه میدارد. «اتوبوس شب» نشان میدهد که چطور یک روایت کوتاه میتواند با نگاه سینمایی درست، به تجربهای عاطفی، عمیق و فراموشنشدنی تبدیل شود.
بازخوانی فرماندهی شهید بروجردی
فیلم «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی نیز یکی دیگر از اقتباسهای مستقیم از کتاب است. این فیلم براساس کتاب «محمد، مسیح کردستان» ساخته شده و به زندگی شهید محمد بروجردی میپردازد.
اثری که توانسته با پایبندی به ساختار کتاب، تصویری واقعی از رشادتهای این فرمانده را ارائه دهد. البته که به گفته محمدحسین لطیفی کارگردان این فیلم برخی بهاشتباه تصور میکنند که فیلم «غریب» زندگینامه شهید محمد بروجردی است، اما در واقع چنین نیست.
این فیلم روایتگر مقطعی خاص و حساس از تاریخ معاصر ایران است؛ یعنی ماجرای نبرد ۲۲ روزه کردستان، که از ۴ تا ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۹ میان نیروهای مدافع انقلاب اسلامی و عناصر مسلح تجزیهطلب برای آزادسازی شهر سنندج رخ داد.
«غریب» بهجای تمرکز بر زندگینامهای کلاسیک، لحظهای از حیات و فرماندهی شهید بروجردی را به تصویر میکشد؛ لحظهای که اهمیت تاریخی و حماسی آن، فراتر از زندگی فردی است و به بازخوانی یکی از مهمترین رخدادهای امنیتی و نظامی اوایل انقلاب میپردازد اما با این وجود نمیتوان گفت این فیلم یک فیلم اقتباسی نیست چرا که برداشتی از زندگی شهید است.
شیار ۱۴۳ و رنجهای مادرانه
در همین مسیر، نرگس آبیار با فیلم «شیار ۱۴۳» روایتی از رنج مادران شهدا را به تصویر کشید.فیلم «شیار ۱۴۳» به کارگردانی نرگس آبیار، اقتباسی آزاد از خاطرهای واقعی در کتاب «تفحص» نوشته حمید داوودآبادی است.
این خاطره، به منطقهای واقعی به نام شیار ۱۴۳ اشاره دارد؛ محلی که در جریان عملیاتهای تفحص، پیکر شهدا و مینها در آن جستوجو میشد. آبیار با الهام از این روایت مستند، داستانی انسانی و عاطفی را پیرامون مادری به نام الفت خلق میکند که چشمانتظار بازگشت فرزند رزمندهاش از جبهه است.
اقتباس در این فیلم، نه صرف بازسازی یک واقعه تاریخی، بلکه بازتابی از درد پنهان خانوادههای شهداست. آبیار با وفاداری به روح خاطره، و نه صرفاً جزئیات آن، موفق میشود مفهومی گستردهتر از فراق و انتظار را به تصویر بکشد.
«شیار ۱۴۳» نمونهای از اقتباس تأثیرگذار در سینمای دفاع مقدس است که از یک خاطره کوتاه، روایتی ماندگار و سینمایی میسازد. همچنین الهامگرفته از خاطرات واقعی و فضای کتابهایی چون «فرنگیس» است.
روایتی بیواسطه از عملیات خیبر
فیلم سینمایی «مجنون» به کارگردانی مهدی شامحمدی، نمونهای وفادار از اقتباس تاریخی روایی در سینمای دفاع مقدس است که بدون دخالت تخیل، به بازسازی دقیق یک مقطع حساس از جنگ ایران و عراق میپردازد.
این اثر که در جشنواره چهلودوم فیلم فجر در بخش سودای سیمرغ حضور دارد، روایتی مستندگونه از عملیات خیبر در جزیره مجنون ارائه میدهد؛ عملیاتی که یکی از حماسیترین و در عین حال تلخترین رخدادهای دفاع مقدس به شمار میرود.
«مجنون» برشی از زندگی شهید مهدی زینالدین و برادرش مجید را به تصویر میکشد و تمامی شخصیتها و وقایع آن برگرفته از مستندات و واقعیتهای ثبتشده جنگ است. اقتباس در این فیلم نه از متن مکتوب، بلکه از تاریخ شفاهی، گزارشها، اسناد و خاطرات ثبتشده صورت گرفته و همین، به اثر اصالتی مستندگونه میبخشد. شامحمدی در مقام فیلماولی، توانسته مرز بین سینمای داستانی و مستند را بهدرستی مدیریت کند و فیلمی خلق کند که ضمن وفاداری به واقعیت، بار عاطفی و درامی قدرتمندی نیز دارد. «مجنون» از معدود آثار اقتباسی دفاع مقدس است که بهدور از قهرمانسازی اغراقآمیز، واقعگرایانه و انسانی با سوژه خود مواجه شده است.
شهید چمران در قاب سینما
فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، اقتباسی سینمایی از یک واقعه واقعی تاریخی است که به دو روز حضور دکتر مصطفی چمران در شهر محاصرهشده پاوه در مرداد ۱۳۵۸ میپردازد. برخلاف برخی گمانهها، این فیلم اقتباس از کتاب «داستان سیستان» نیست، بلکه مستقیماً بر پایه رویدادهای مستند و واقعی دوران ابتدایی انقلاب و درگیریهای کردستان شکل گرفته است. فیلمنامه با تکیه بر منابع تاریخی، خاطرات همراهان چمران و گزارشهای میدانی آن زمان نوشته شده و هدف اصلی آن بازآفرینی فضای پرالتهاب و تصمیمگیریهای دشوار چمران در میان بحران است.
«چ» نمونهای از اقتباس مبتنی بر تاریخ شفاهی و منابع واقعی است که با بهرهگیری از عناصر درام، تصویری انسانی و ملتهب از یک شخصیت کلیدی انقلاب ارائه میدهد. حاتمیکیا با تأکید بر واقعگرایی، از بزرگنمایی دوری کرده و فیلمی خلق کرده که در عین وفاداری به تاریخ، ظرفیتهای سینمایی دراماتیک را نیز بهخوبی بهکار گرفته است.
گنجینهای بیپایان به نام ادبیات دفاع مقدس
در نهایت باید گفت که سینمای دفاع مقدس هرگاه به پشتوانه متنی و ادبی تکیه کرده، توانسته آثار ماندگارتر و عمیقتری خلق کند. اقتباس از کتابها، خاطرات و اسناد نهتنها نقطه اتکایی برای روایت سینمایی است، بلکه پلی است میان نویسندگان دفاع مقدس و نسل فیلمسازانی که در پی بازآفرینی حقیقت جنگاند. رجوع به این منابع، ضرورتی است برای پویایی آینده این سینما، چراکه در دل بسیاری از آثار مکتوب، روایتهایی انسانی و بکر نهفته است که هنوز مجال جان گرفتن بر پرده سینما را نیافتهاند.
گرچه این مسیر دشواریهایی چون پژوهش عمیق و شناخت تاریخی را میطلبد، اما میتواند به خلق فیلمهایی منجر شود که علاوه بر جذب مخاطب، حافظه تاریخی ملت را نیز بازسازی کنند. در روزگاری که برخی آثار دفاع مقدس سطحی و بیجان شدهاند، بازگشت به ادبیات مستند و غنی جنگ، فرصتی برای احیای اعتبار و معنای این ژانر است.
سینمای ما امروز بیش از هر زمان دیگری به روایتهای ریشهدار نیاز دارد؛ روایتهایی که نه صرفاً سرگرم، بلکه معناگر و اثرگذار باشند و نسل جدید را با روح مقاومت، از راه تصویر و احساس، آشنا کنند.
نظر شما