نویسنده ادبیات کودک و نوجوان افزود: کتاب «احمد» که در سال 1310 قمری در استانبول به زبان فارسی چاپ شده شکلی دایرةالمعارفی دارد. نویسنده در قالب گفتوگوی خود در مقام پدر با یک کودک خیالی به نام احمد، مجموعهای از اطلاعات عمومی را در حوزههای فیزیک، شیمی و پزشکی به خواننده ارائه میکند. او به بیان خود تلاش کرده است که مقدمات مسائل جدید علوم و فنون و اخبار صحیح و آثار قدیمی را به زبان اطفال در لباسی که متعلمان را به کار آید و مبتدیان را بصیرت افزاید بیان کند. با این همه او مبتکر این شیوه از سادهسازی در مفاهیم علمی در ادبیات ایران نیست.
مدیرعامل موسسه فرهنگی و هنری انتشارات بین المللی الهدی افزود: مطالعه دقیق کتاب احمد به ما این امکان را میدهد که درک نویسنده را از کودک روزگار خود دریابیم و با تصویری که از کودک آرمانی در ذهن دارد آشنا شویم. او در کتابش ابتدا فرزندی تخیلی به نام احمد خلق میکند و سپس خود را در جایگاه پدری خردمند، دلسوز و آگاه به روشهای تربیتی گذاشته و احمد را در جایگاه کودک آرمانی قرار میدهد. کودکی که در دیگر کتاب او یعنی «مسائلالحیات» به سن جوانی رسیده و توان تغییر جامعه خود را به دست میآورد.
شاهآبادی گفت: طالبوف از وضعیت فرهنگی جامعه خود ناراضی است و وضعیت کودکان ایرانی را هم نمیپذیرد، به همین سبب دست به خلق کودک آرمانی میزند. کودک آرمانی قرار است در ادامه حیات خود پایهگذار جامعه آرمانی باشد. فاصله جامعه و کودک آرمانی نویسنده بسیار زیاد است و او راه از میان برداشتن این فاصله را در تعلیم و تربیت صحیح میداند. این همان تغییر نگرشی است که در دوران مشروطیت نسبت به کودکان صورت گرفت. روشنفکران و ترقیجویان دوران مشروطه در پی نارضایتی از وضع موجود در صدد اصلاح اوضاع برآمدند و در این میان کودکان به عنوان سازندگان آینده مورد توجه ایشان واقع شدند.
وی افزود: اعتنا و توجه عمومی به کودکان ابتدا از حوزه آموزش و در قالب توجه به مدارس جدید آغاز شد و رفته رفته موجب شد که شناخت ویژگیهای کودکان و تفاوتهای آنها بیشتر مورد توجه قرار گیرد و این آغاز رسمیت بخشیدن به هویت کودکان در جامعه بود.
شاهآبادی گفت: تاسیس مدارس خارج از کتاب طالبوف تبدیل به یک خواسته عمومی شده بود و حدود پنج سال بعد از انتشار کتاب احمد یعنی در سال 1315 قمری و در آغاز سلطنت مظفرالدین شاه، انجمن تاسیس مکاتب ملیه ایران که بعدا به اختصار انجمن معارف نامیده شد شکل گرفت و تاسیس مدارس جدید به شکل گسترده آغاز شد. صرفنظر از نوع مدرسه و شیوههای آموزشی در تربیت و پرورش کودکان طالبوف به تأسی از روسو به شیوه تربیت تعبدی و مبتدی بر عادت اعتقاد دارد. روسو اعتقاد داشت که در پرورش کودکان باید استدلال و گفتوگو را کنار گذاشت و به شیوه تعبدی و بر مبنای اصل فرمانبری، اصول تربیتی را بر کودکان نهادینه ساخت.
وی افزود: شیوه تربیتی مورد علاقه طالبوف به تاسی از روسو شیوهای تقریبا مکانیکیاست. چیزی شبیه به پرورش آموزش حیوانات در سیرکها. با این همه نمیتوان کتمان کرد که نگاه تربیتی طالبوف در بسیاری موارد مترقیتر از نگاه روسو است. به عنوان مثال روسو آموزش تفکر به کودکان را بیهوده میداند اما طالبوف با اتکا به آموزه دینی با آن مخالفت میکند. روسو مطالعه کتاب و شنیدن قصه را برای کودکان بی فایده میداند اما طالبوف بر آن تاکید میکند.
شاهآبادی عنوان کرد: در اندیشه سیاسی طالبوف نیز میتوان تاثیرپذیری اندیشههای روسو را دید. به عنوان مثال شرحی که او از آزادی و ارتباط آن با منافع انسانی در کتاب مسائل الحیات ارائه کرده است شباهت زیادی با سخنان روسو در رساله «قرارداد اجتماعی» دارد. بنابراین در موضوع ارتباط تربیت با شکل دادن جامعه آرمانی نیز باید به تاسی وی از روسو توجه داشته باشیم. شکی نیست که از نگاه روسو تربیت فرایندی برای شکلدادن به انسان حاکم و در اصل نوعی ابزار برای دستیابی به اهداف سیاسی است.
وی گفت: اگرچه جلد دوم کتاب احمد هیچ گزارشی از زندگی احمد داده نمیشود اما در کتاب دیگر طالبوف یعنی مسائل الحیات که در سال 1324 منتشر شده است یکبار دیگر با احمد مواجه میشویم که اینبار مهندسی جوان است. در این کتاب طالبوف کودک آرمانی خود را به یک سیاستمدار تبدیل میکند تا از طریق سیاست به جامعه آرمانی خود دست یابد.
نخستین همایش دوسالانه «ادبیات کودک و مطالعات کودکی (ادبیات؛ کودک دیروز، کودک امروز)»، با حضور جمعی از نویسندگان و تصویرگران ادبیات کودک و نوجوان، در محل حسینیه ارشاد درحال برگزاری است.
گزارشهای دیگر مربوط به این همایش منتشر خواهد شد.
نظر شما