پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۰
بهرامیان: «جامع التواریخ» نخستین تاریخ‌نگاری عمومی و جهانی است

علیرضا بهرامیان، عضو هیات علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی در مراسم رونمایی از مجموعه «جامع التواریخ» اثر رشیدالدین فضل‌الله همدانی گفت: تاریخ‌نگاری عمومی، سنتی است که در آن از آغاز خلقت تا دوران نویسنده شرح داده می‌شود. رشیدالدین به‌دلیل نگارش «جامع التواریخ» شهرت بسیاری پیدا کرد و این کتاب جامع را می‌توان نخستین تاریخ‌نگاری عمومی و جهانی دانست.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دوره سه جلدی «جامع التواریخ» (تاریخ ایران و اسلام) اثر خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی همراه با بزرگداشت محمد روشن، مصحح دوره 15 جلدی این اثر با حضور گروهی از پژوهشگران و استادان تاریخ و سندپژوه، چهارشنبه (چهارم دی) در مجتمع فرهنگی باغ زیبا برگزار شد.

علیرضا بهرامیان در این نشست گفت: شخصیت رشیدالدین آن‌چنان که باید شناخته نشده است، با این‌که وی به‌دلیل کتاب «جامع التواریخ» شهرت پیدا کرد اما مورخ نیست و دانشمندی چندوجهی به‌شمار می‌رود اما ناسزاگویی و اتهامات به وی بسیار است. زریاب‌خویی در مقاله‌ای با دلیل‌های بسیار رشیدالدین را فراتر از دورانی که می‌زیست معرفی می‌کند. وی که از خانواده‌ای یهودی و خود، تازه مسلمان بود در نگارش تاریخ بی‌طرفی را رعایت می‌کرد.

این عضو هیات علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی که با موضوع «تاریخ‌نگاری عمومی و جایگاه جامع التواریخ» سخنرانی می‌کرد، افزود: تاریخ‌نگاری عمومی شامل آثاری است که از آغاز خلقت، ظهور، بعثت و سیره پیامبران را تا دوران نویسنده شرح می‌دهند. مهم‌ترین نمونه‌های آن «تاریخ طبری» و «تاریخ رسل و الملوک» هستند. سنت تاریخ‌نگاری مسلمانان از جهان‌بینی آن‌ها تاثیر گرفته است. در تاریخ‌نگاری عمومی، ایرانیان پیش از اسلام، از آفرینش و اسطوره‌ها آغاز می‌شوند و پس از آن مستقیما به دوره ساسانی می‌رسید، با این حال «جامع التواریخ» را می‌توان نخستین تاریخ‌نگاری عمومی و جهانی به‌شمار آورد.

پژوهشگران دوره مغول آثار «سعد الغامدی» را بخوانند
سپس یوسف الهادی با موضوع «رشیدالدین فضل‌الله همدانی و روایت بغدادی از حمله مغول» سخنرانی کرد. وی گفت: حمله مغولان به قلاع اسماعیلیان و از آن‌جا به بغداد در سال‌های 650 هجری‌قمری رخ داد و دو روایت از این ماجرا در تاریخ وجود دارد. روایت نخست مربوط به مورخان بغدادی است که در آن دوران در بغداد ساکن بودند و این روایت‌ها، مستند به مدارک و شاهدان عینی به‌شمار می‌رود و از تعصبات مذهبی و قومی دور هستند. در حالی که دسته دیگری از روایت‌ها را مورخان شامی و مصری، ده‌ها سال پس از فتح بغداد نقل کردند.

این پژوهشگر تاریخ افزود: این روایت‌ها دستخوش تحریف بودند و مسایل جدید به آن‌ها اضافه و برخی موارد نیز حذف شدند. روایت‌های جعلی چنان‌که شهرت دارند تاکنون مورد استناد هستند. مورخان آن‌ها به‌دلیل این‌که در آن دوران زندگی نمی‌کردند، بر پایه شایعات مطالبی را نوشتند که دارای ابهام در جزییات است. همچنین آمیختگی روایت‌ها با تعصبات مذهبی در آن‌ها بسیار دیده می‌شود. تغییراتی در واژه‌ها باعث شده تا پژوهشگران غربی دچار اشتباه شوند و نویسندگان ایرانی مانند عباس اقبال‌آشتیانی و شیرین بیانی را نیز به اشتباه انداخته است. برخی مورخان سنی متعصب اتفاق‌هایی که در 654 هجری‌قمری در بغداد رخ داد به حمله مغول ربط می‌دهند که این مساله نادرست است.

الهادی که به فارسی سخن می‌گفت، بیان کرد: شیرین بیانی در کتاب «دین و دولت در ایران عهد مغول» نیز دچار همین اشتباه شده و دلیل آن نیز استناد به عباس اقبال آشتیانی و برخی دیگر از پژوهشگران است. در آن دوره، ایرانیان سنی مذهب بودند و شیعیان تعداد اندکی را تشکیل می‌دادند، بنابراین تشیع  تاثیری در سرنگونی بغداد نداشت و مردم آن شهر همگی دست به دفاع از بغداد زدند که در نوشته‌های رشیدالدین ثبت شده‌است. از پژوهشگران این حوزه درخواست می‌کنم تا به آثار «سعد الغامدی» استاد تاریخ سعودی مراجعه کنند. این پژوهشگر بهترین کتاب‌ها را درباره این موضوع،‌ اشخاص و وقایع به دور از تعصب تدوین کرده است.

تاریخ رشیدالدین فضل‌الله درباره مغولان دقت بالایی دارد
عبدالرسول خیراندیش نیز در این نشست اظهار کرد: «جامع التواریخ» اثری درباره تاریخ جهان است به‌طوری که اطلاعات ارزشمندی درباره دوران غازان‌خان و مغولان به‌ویژه مغولان شرقی دارد. رشیدالدین فضل‌الله بحث‌های تاریخ اروپا را با عنوان تاریخ فرنگ در کنار تاریخ هند آورده است. از دوران مغول تا دوران رشیدالدین کتاب‌های بسیاری به تاریخ مغول پرداخته‌اند. نخستین گزارش‌های منعکس شده درباره مغولان در منابع ایرانی در مقدمه شمس قیس رازی در کتاب «المعجم فی معاییر اشعار العجم» اثر نجم دایه و در مقدمه کتاب «مرصادالعباد» است. این اطلاعات مبتنی‌بر اخبار مغولستان غربی نوشته شده است. «طبقات ناصری» و «جهانگشای جوینی» مربوط به قرن هفتم نیز اطلاعاتی درباره مغولان دارند.

این استاد تاریخ دانشگاه شیراز افزود: شناخت از مغول‌ها به‌دلیل تجارت مشک با ایرانیان در این حد بود که آن‌ها را تاتار می‌دانستند و با استفاده از روایت‌های دینی یاجوج و ماجوج نامیده می‌شدند. در «تقویم البلدان» و «جهان‌نامه» اطلاعات اندکی درباره مغولان وجود دارد. مورخان دوره‌های بعد مانند جوزجانی درگیر مغولان بودند اما باز هم آگاهی کمی درباره نسب و دودمان آن‌ها در دسترس است. چینی‌ها به‌دلیل موقعیت جغرافیایی اطلاعات خوبی درباره مغولان داشتند اما این دانش رد و بدل نشد. رشیدالدین فضل‌الله به‌دلیل دسترسی به منابع دیوانی مانند «دفتر زرین» مطالبی در تاریخ مغول نوشته است. تاریخی که وی ارایه کرد دقت فراوانی دارد.

رشیدالدین فضل‌الله بنیانگذار جایزه کتاب سال بود
اکبر ایرانی در آغاز این مراسم با بیان این‌که از زحمات بزرگان این سرزمین کم قدردانی شده، اظهار کرد: ماندگاری هر جامعه‌ای به میزان اهتمام به تحقیق و پژوهش بستگی دارد. تحقیق در آثار پیشینیان، هر چه پررونق‌تر باشد، آن جامعه زنده‌تر و پویاتر می‌شود و روزبه‌روز منشا خدمات بزرگی خواهد شد. ابوریحان بیرونی در مقدمه یکی از آثارش نوشته است، کاری که کردم، وظیفه هر انسانی نسبت به پیشینیان خود است. افرادی که به احیای آثار پیشینیان همت می‌گمارند، در رونق و رشد فرهنگی جامعه سهم بسزایی ایفا می‌کنند.

مدیر مرکز پژوهشی میراث مکتوب افزود: تصحیح متون که از زمان علامه محمد قزوینی کاری علمی و آکادمیک شد، نخست با تاثیر از روش‌های غربی و به‌دست بزرگانی مانند ملک‌الشعرا بهار، محمدتقی مدرس رضوی، بدیع‌الزمان فروزانفر و سعید نفیسی شکل گرفت و نسل پس از آن‌ها مانند ایرج افشار، محمدتقی دانش‌پژوه و محمد روشن آن را ادامه دادند. روشن که در گروه دوم قرار دارد، به احیای متون کهن دست زد و نخستین اثرش، تصحیح «سوره یوسف» را هنگامی که عضو هیات مدیره کتابخانه رشت بود در سال 1345 منتشر کرد. پس از آن به دعوت استاد فروزانفر به تهران آمد و در کتابخانه سلطنتی مشغول به‌کار شد. بنیاد فرهنگ ایران زیرنظر مجتبی مینوی، مقصد بعدی محمد روشن بود.

وی با بیان این‌که در کارنامه روشن اهتمام به تصحیح آثار بزرگ و کلان قابل توجه است، گفت: شاهنامه، مثنوی معنوی، منطق‌الطیر عطار، کلیله و دمنه و جامع التواریخ بخشی از تصحیح‌های ارزشمند و سترگ محمد روشن به‌شمار می‌روند. وی با دقت، حوصله و ‌زحمت بسیار، تعلیقات مهمی بر متون نوشته است. مرکز پژوهشی میراث مکتوب تاکنون 11 جلد از جامع التواریخ را منتشر کرده که بزرگترین اثر رشیدالدین فضل‌الله همدانی است. مجموعه مقاله‌های «نامه روشن» نیز به کوشش طهمورث ساجدی و احمد اداره‌چی گیلانی برای نکوداشت این استاد گردآوری شده است.

ایرانی درباره رشیدالدین فضل‌الله همدانی نیز بیان کرد: در وقف‌نامه رشیدی آمده که هر سال یا دو سال یک‌بار به بهترین کتاب‌هایی که در اندلس نوشته می‌شد، جایزه بدهند که برنامه‌ای شبیه کتاب سال بود و به‌نوعی پیشینه آن است. امیدواریم در اسفندماه سال آینده کنفرانسی در بزرگداشت این شخصیت برگزار کنیم. کتاب «جامع التصانیف» وی با تصحیح هاشم رجب‌زاده منتشر شده و مجموعه سه جلدی «لطایف» نیز آماده انتشار است. مجموعه چهار جلدی «رشیدیه» و نسخه عربی «بیان الحقاق» با همکاری دانشگاه برلین به‌صورت مشترک در دست تصحیح است. نسبت‌هایی که در طول تاریخ یا امروزه به اشخاصی مانند رشیدالدین داده می‌شود،‌ کاری نادرست است و باید بدانیم که در هر دوره نویسندگان کتاب‌هایشان را با سبک همان دوره تدوین می‌کردند، بنابراین هر گونه قضاوت سطحی، کاری نادرست به‌شمار می‌رود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها