مجيد شفيعي نويسندهي كتابهاي كودكان و نوجوانان است كه ابتدا با بازنويسي داستانهايي از مرزباننامه براي نوجوانان وارد اين حوزه شد. او معتقد است داستانهايي كه در دورهي نوجواني خوانده، پايه و اساس نوشتههايش هستند.
او سال 1350 در قزوين متولد شده و از ابتداي دههي 80 به دنياي نويسندگي براي كودكان و نوجوانان قدم گذاشته است.
نخستين آثار او، بازنويسي قسمتهايي از متون كهن براي نوجوانان بود كه در كتابهايي مانند «مار خشمگين»، «غلام بازرگان» و «گنج قلعهي سفيد» منتشر شد.
شفيعي پيش از اينكه وارد دنياي ادبيات كودك و نوجوان شود، در وادي شعر بزرگسالان قلم ميزده اما پس از مدتي نوشتن براي بچهها را انتخاب كرده است: «در كشور ما داستاننويسي نسبت به شعر طرفداران بيشتري دارد به همين دليل بهطور موقت شعر را كنار گذاشتم و نوشتن داستان را انتخاب كردم. البته هنوز هم گاهي شعر ميگويم و از آنجا كه در حوزهي كودك و نوجوان با مخاطباني روبهروايم كه روحيهي لطيفي دارند، شاعرانگي را وارد داستانهايم كردهام.»
نويسندهي «فرشتههاي خيس» معتقد است آنچه در دوران كودكي ديده و شنيده در وارد شدنش به دنياي ادبيات بيتاثير نبوده است: «در دوران كودكي و نوجواني وقتي قصههاي مادربزرگم و همينطور قصههاي شب راديو را گوش ميدادم، شخصيت داستانها را در ذهن و تصوراتم ميساختم كه در شكلگيري ذهنيت من تاثيرگذار بود. وقتي به دوران كودكيام فكر ميكنم، ميبينم فضايي كه در آن زندگي ميكردم هم در سوق دادن من به سمت تاريخ و ادبيات بيتاثير نبوده است. خانهاي كه ما در آن زندگي ميكرديم خود يك اثر تاريخي بود كه حتي در كتاب «پهلوان و آقاي نويسنده» به آن اشاره كردهام. بعد از اينكه آن خانه را فروختيم همهي كتابهاي دوران كودكي و نوجوانيام در آنجا جا ماند و اين يكي از حسرتهاي زندگيم است و هنوز هم گاهي ياد آن كتابها ميافتم.»
شفيعي كه در دانشگاه رشتهي مرمت آثار تاريخي را انتخاب كرده در ادامه گفت: «وقتي صبحها به مدرسه ميرفتم از كنار خيل عظيمي از بناهاي تاريخي و معماريهاي سنتي مانند طاقيها و گذرگاههاي قديمي ميگذشتم. حتي به ياد دارم وقتي كه دلتنگ ميشدم، به مسجد جامع شهر ميرفتم كه معمارياش تاثير خاصي روي من داشت اما متاسفانه امروزه ديگر از اين نوع معماري خبري نيست. همهي اين فضاها در من و بعدها در آثارم تاثير گذاشت به طوري كه فضاهاي اغلب كتابهاي من داراي پس زمينهي تاريخي و اسطورهاي است.»
علاوه بر اينها تحصيل در رشتههاي مرمت آثار تاريخي و موزهداري در دانشگاه هم در نگارش داستان به شفيعي كمك كرده است: «در دانشگاه علاقهمنديام به تاريخ، اسطورهها و افسانهها ادامه پيدا كرد. من از آنچه كه در دانشگاه آموختم به عنوان مواد خام آثارم استفاده ميكنم مثلاً اكنون كه مشغول نگارش مجموعهي «ميراث ايراني» هستم از اين دانستهها استفاده ميكنم و با نگاه جديدي بچهها را با آثار باستاني آشنا ميكنم.»
گرچه در بيشتر آثار مجيد شفيعي اسطورهها و افسانهها حضور دارند اما اين نويسنده به تجربهي عرصههاي جديد ادبيات هم علاقهمند است: «بيشتر داستانهاي من برگرفته از اسطورههاي فرهنگمان هستند كه البته اين به معناي تقابل با افسانهها و اسطورههاي غربي نيست. همانطور كه ما در فرهنگمان عياران را داريم، غربيها نيز شواليهها و ژاپنيها ساموراييها را دارند. به نظر من با استفاده از اين عناصر ميتوانيم حرفهاي جديد و معاصر بزنيم. امروزه در ادبيات بايد پهنههاي جديدي را تجربه كرد و اين عناصر عرصههاي زيادي را به روي انسان باز ميكنند.»
نويسندهي «شاهزادهي بابل» در دوران نوجوانياش هم اهل كتاب و مطالعه بوده: «مطالعات من از زمان نوجواني شروع شد. آن زمان در كتابخانهي مسجد محلهمان عضو بودم كه كتابدارش آثار خوبي را به معرفي ميكرد. بيشتر وقتها تا از مسجد به خانه برسم، كتاب را تمام ميكردم. همچنين يكي از بستگانمان هميشه كتاب هديه ميداد. او ما را مجبور كرده بود كه خلاصهي كتابهايي را كه ميخوانيم، بنويسيم. باب آشنايي من با نويسندگان مختلف همان زمان باز شد و از همان وقتها بود كه كتابخوان شدم.»
آقاي شفيعي معتقد است كتابهايي كه در دورهي كودكي و نوجواني ميخوانيم تاثير بسياري بر شخصيت ما دارند حتي اگر به ظاهر آنها را فراموش كنيم: «آدمي هرچهقدر كه مطالعه كند باز هم كم است اما كتابهايي كه در كودكي و نوجواني ميخوانيم تاثير بيشتري بر ما دارند. حتي اگر به ظاهر آنها را فراموش كنيم باز هم در ناخودآگاهمان ميمانند. مثلاً همهي آنچه كه من در گذشته خواندهام امروزه تكيهگاه و اساس نوشتههايم است.»
اين نويسنده به نوجوانان توصيه ميكند در ميان كتابهايي كه آنها را ميخوانند چند اثر را فراموش نكنند: «يكي از كتابهايي كه توصيه ميكنم حتماً بچهها آن را بخوانند كتاب «دايناسور من و باورهايش» اثر «هانا يوهانسون» است كه «شهره نورصالحي» آن را ترجمه كرده است. كتاب «چشمان زندهي عروسك» نوشتهي «گودول» با ترجمهي «ليلا سبحاني» و كتاب مشهور «شازده كوچولو» از جملهي آثاري است كه هر كسي بايد آنها را بخواند. همچنين به بچهها توصيه ميكنم در صورت امكان قصههاي شب راديو را گوش كنند.»
مجيد شفيعي كه اين روزها مشغول نگارش مجموعهي «ميراث ايراني» است كه هدف از آن، آشنايي مخاطبان با آثار كهن و باستاني ايران مانند «تخت جمشيد»، «تخت سليمان» و «معبد آناهيتا» است.
اين نويسنده نگارش رمان ديگري با نام «پهلوان گودرز و افسانهي البرز» را هم در دست دارد. اين كتاب قرار است در قالب طرح رمان نوجوان امروز در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان منتشر شود.
نظر شما