يوسف عليخاني در كارگاههاي داستاننويسي ايلام، با اشاره به لزوم بهرهگيري از سنتها در داستاننويسي امروز گفت: ما نسبت به استفاده از سنتهايمان غفلت ميورزيم؛ در حالي كه نویسنده باید به دنیای اختصاصی خود برسد و حرفهاي تازه بزند.-
محاورهنویسی در رمان و تاثیرات سوء آن در ادبیات، ضرورت به كارگيري نظم و دستگرمی در نوشتن و ارزيابي فضاي داستاننويسي اين سالها در ايران، از موضوعاتی بود که علیخانی در اين كارگاهها درباره آنها سخن گفت.
وي در بخشی از صحبتهایش با انكار این تصور که بهترین زمان برای نوشتن، زمانی است که به نویسنده الهام شود، به جمله «الهام زمانی میآید که تو مشغول کاری»، از کتاب «از زبان نوشتن» احمد اخوت اشاره كرد و گفت: گاهی موضوعي کلی در ذهن داریم، اما هنگام نوشتن میبینیم که جزيیات به آن اضافه میشود و حتی گاهی ایده عوض میشود و ما به ایدهای دیگر پی میبریم.
وي در ادامه با اشاره به اینکه داستان در کنار ایده و زبان خوب به خلق لحن موثر هم نیاز دارد، بر ضرورت خلق لحنهای مختلف برای شخصیتهای متفاوت داستان تاكيد كرد.
اهمیت ویراستاری داستانها موضوع دیگری بود که علیخانی به آن پرداخت.
وي با بيان این موضوع که دیدگاهها و نگاههای مختلف ياري کننده فضاي داستان هستند و نویسنده بزرگی مانند مارکز چند ويراستار براي آثارش دارد، از لزوم توجه بیشتر به این مقوله سخن گفت.
در ادامه اين جلسه، وي با ذکر این مثال که نویسنده تازه کار را نباید با همینگوی و امثالهم مقایسه کرد، بر لزوم متعادل شدن فضاهاي نقد و روحيه خودباوري در نویسندههای تازه کار تاكيد كرد.
نويسنده «اژدهاكشان» كه به استفاده از فرهنگ غنی ایرانیان و سنتهای کهن تاکید داشت، گفت: بهتر است نویسندهها از داشتههای خود و فضایی که تجربه کردهاند، استفاده کنند.
وی با اشاره بر اين موضوع كه «با بومیگرایی میتوان جهانی شد» گفت: اغلب نویسندههای موفق، به شاخصههای خودشان دست پیدا میکنند و با همان شاخصهها معرفی میشوند. عاملی که داستان را جهانی میکند نه زبان داستان، که خود قصه و موضوع آن است؛ چرا که زبان جذابیتش را در ترجمه از دست میدهد.
اين داستاننويس همچنین درباره لزوم وجود نظم در کار نویسندگی سخن گفت و توضيح داد: سوژههای خود را تلنبار نكنيد و ایدهها را هدر ندهيد تا به جایی نرسید که برای نوشتن آنها وقت کم بیاورید.
عليخاني همچنين بر درست ديدن اطراف، دریافت ایدههای مختلف از آن، آشنایی با رسومات شهری، سنتها و استفاده از آنها نیز تاکید كرد.
در ادامه، حاضران در جلسه به داستانخوانی پرداختند و حين اين خوانشها، مباحث ديگري نيز درباره اصول داستاننويسي مطرح شد.
در اينباره علیخانی گفت: نویسنده در حال آموختن است و از همه انسانها چیزی یاد میگیرد. همینگوی در یکی از مصاحبههای خود گفته است كه سعی کنیم هیچکس برایمان الگو نباشد، بلکه خود الگوی خود باشیم.
در ادامه شکربیگی، نويسنده ايلامي حضور يافته در اين كارگاه نيز گفت: لازم است ما به داستانها و نویسندههای خاصی محدود نشویم. باید بدانیم که ادبیات روز ایران چیست و چه داستانهایی اين روزها نوشته شدهاند. ضمن اینکه با انجام این کار و خرید کتابها از نویسنده هم حمایت کنيم.
سپس علیخانی نيز گفت: داستاننویسی مثل پیدا کردن گنج است. چه چیزی داستان میشود؟چه چیز در یاد میماند؟ غیر از این است که خاطرههای ما و سوالهایمان به داستان ميآيند؟ وقتی به هدف میزنید، داستان تمام میشود. با حاشیه زدن است که داستان شکل میگیرد و به یاد میماند.
بازیهای زبانی و تکنیک در داستاننویسی از جمله مباحث دیگری بود که علیخانی در اين كارگاهها درباره آنها صحبت كرد و گفت: باید این موضوع را هم در نظر گرفت که خواننده به دنبال چه چیزی است و چه چیزی او را جذب میکند. مساله آن است كه خواننده به دنبال قصه است.
نويسنده «عروس بيد» در پایان، با اشاره به لزوم بهرهگيري از سنتها و داشتهها در داستاننويسي گفت: کدامیک از ما از سنت خود در داستانهایمان استفاده کردیم؟ نویسنده باید به دنیای اختصاصی خود برسد. حرفی بکر و تازه برای گفتن داشته باشد و از موضوعات ادبي روز هم آگاهي پيدا كند.
نظر شما