شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۰ - ۱۷:۰۶
همينگوي در گذشت

ارنست همينگوي نويسنده برنده جايزه نوبل و پوليتزر 50 سال پيش در بعدازظهري مثل امروز درگذشت._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) به نقل از يو. اس. اي تودي، او در 61 سالگي و در تاريخ 2 جولاي 1961 با شليك يك گلوله به زندگي اش خاتمه داد. يك پايان خشونت آميز كه تنها مي تواند به يك زندگي كه در همه مسيرش سخت پيش رفته، خاتمه دهد. همينگوي چهار همسر، 7 رمان، 6 مجموعه داستان كوتاه و قايق محبوبش به نام «پيلار» را از خود به جاي گذاشت .

اما انگار او واقعا نمرده است
امسال تابستان فيلمي از وودي آلن با الهام از ارنست همينگوي با عنوان «نيمه شب در پاريس» اكران مي شود . او در فروش رمان «زن پاريس» نوشته پائولا مك لين نيز نقش مهمي داشت و موضوع شماري از كتاب‌هاي جديدي است كه به ياد او منتشر شده‌اند و يا هنوز در دست انتشار قرار دارند. «قايق همينگوي» كه درباره زندگي او با قايق 38 فوتي اش است از جمله اين كتاب هاست كه سپتامبر (شهريور) به بازار مي آيد. «راه همينگوي» يكي از كتاب‌هايي است كه به تازگي درباره او منتشر شده است.

حضور عمومي در مسابقه به ياد پاپا
كوري استول كه در نقش اين نويسنده در فيلم «نيمه شب در پاريس» ايفاي نقش كرده مي‌گويد «فكر مي كنم همينگوي به دلايل زياد، هنوز الهام بخش مردم زيادي است». او مي‌افزايد «از نظر سطح نوشتاري به نظر مي‌رسد كمتر نويسنده‌اي را در قرن بيستم بتوان به تاثيرگذاري او مشاهده كرد. از نظر فرهنگ سخنوري ما نيز او استاد تصوير زندگي هايي بزرگ در آثارش بود. و از نظر مردانگي نيز فكر مي كنم مردان زيادي هستند كه حسرت توانايي ها و نترسي هاي او را مي‌خورند .»

مجموعه آثار همينگوي
ارنست همينگوي در طول زندگي اش 15 كتاب منتشر كرد و 6 كتاب نيز پس از درگذشت او به بازار آمد. «در زمان ما» نخستين كتاب اوست و او دو كتاب نيز در پاريس منتشر كرد كه شامل «سه داستان و 10 شعر» در سال 1923 و «در زمان ما» است.
آثار او به اين ترتيب منتشر شده است :
«در زمان ما» در سال 1925
«سيلاب بهاري» در سال 1926
«خورشيد همچنان مي درخشد» در سال 1926
«مردان بدون زنان» در سال 1927
«وداع با اسلحه» در سال 1929
«مرگ در بعداز ظهر» در سال 1932
«برنده هيچ نمي گيرد» در سال 1933
«تپه هاي سبز در آفريقا» در سال 1935
«داشتن و نداشتن» در سال 1937
«ستون پنجم و نخستين 49 داستان» در سال 1938
«زنگ ها براي كه به صدا در مي آيد» در سال 1940
«در سراسر رود و داخل درختان» در سال 1950
«پيرمرد و دريا» در سال 1952
«جشن بيكران» در سال 1964
«جزاير در جريان» در سال 1970
«تابستان خطرناك» در سال 1985
«باغ عدن» در سال 1986
«درست در نگاه اول» در سال 1999
«زيركليمانجارو» در سال 1999

همينگوي براي سبك بيان خاصش كه به عنوان سبكي كه بر ديگر داستان نويسان قرن بيستم اثر گذاشت به شهرت رسيد. «خورشيد همچنان طلوع مي كند» كه در سال 1926 منتشر شد بالافاصله به يك اثر نمونه كلاسيك بدل شد و بعد «وداع با اسلحه»، «زنگ‌ها براي كه به صدا در مي‌آيد» و «پيرمرد و دريا» و رمان پس از مرگش «جشن بيكران» كه قصه زندگي او در دهه 20 در پاريس است، همين جايگاه را به دست آورد. او يكي از همان نسل گمشده‌اي است كه گرترود استاين در اين رمان از آن‌ها ياد مي‌كند.

مك لين، كه كتاب «زن پاريس» او درباره نخستين ازدواج همينگوي با هدلي ريچاردسون و زندگي آنها در پاريس شكل گرفته ، فيلم كمدي وودي آلن را درك مي كند، اما او مي گويد همينگوي واقعي در اين فرايند گم شده است. او مي گويد ساده‌ترين نوع همينگوي قطعا جالب ترين آنهاست. چه كسي دلش مي خواهد بجنگد؟ اما واقعيت اين است كه مرد واقعي قطعا پيچيده‌تر بود ، با جنبه‌هاي بيشتري كه هيچ كتاب چند وجهي هم هنوز نمي‌تواند آن را ترسيم كند.

آيا او بد درك شده است ؟
در كتابي درباره پاپا كه دانشگاهيان منتشر كرده اند ادبيات همينگوي مورد تحليل قرار گرفته است و نظرات او درباره زنان، سياه پوستان و يهوديان در آثارش زير ذره بين قرار گرفته است.
 
آيا او يك نادان درجه يك بود ؟ يا اين كه بد درك شده است؟ شايد هم اندكي از هر دوي اينها . 

پل هندريكسون نويسنده كتاب «قايق همينگوي: همه چيزهايي كه او در زندگي دوست داشت و از دست داد ؛ 1934-1961» كه پاييز امسال منتشر مي‌شود، چشم‌انداز بيشتري از همينگوي را در برابر ما قرار مي‌دهد و در همين حال درك او را براي ما آسان نمي‌كند. 

او مي‌نويسد: «زندگي او، كه در آن شيوه زندگي او روشن مي شود، يا راهي كه ما روش زندگي او را درك مي كنيم، هميشه تركيبي از چيزهاي پيچيده است كه ما را در درك او ناتوان تر، در حالتي دفاعي، با دردسرهاي اسرارآميز قرار مي دهد. اين اطلاعات راه هاي حل را در برابر ما قرار نمي دهد». 

هندريكسون مي‌گويد همينگوي بد درك شده است. وجود همه تشويق‌هايي كه براي نويسنده بسيار شكنجه‌آور بوده، و او را از اقناع شدن دور كرده و تازه به نظر مي‌رسد همه اين چيزها آنقدر هم ضروري نبوده است، از عوامل اين درك نادرست است. 

او مي‌گويد رفتارهاي او نسبت به زنان در حالي كه بسياري از اين كتاب‌ها توسط دانشگاهيان زن نوشته شده‌اند، نيز خيلي روشن‌گر شخصيت او نيست. «او درك حسي از زنان داشت كه ما هيچوقت نمي توانيم آن را درك كنيم. اگر شما به نثر او نقبي بزنيد، مي توانيد آن را پيدا كنيد». 

ساندرا اسپانير استاد انگليسي در دانشگاه پنسيلوانيا يكي از همين دانشگاهيان است. نخستين جلد نامه هاي همينگوي قرار است پاييز امسال از سوي انتشارات دانشگاه كمبريج منتشر شود. اين نامه ها پوشش دهنده سال هاي اوليه زندگي او از 1907 تا 1922 است. تمامي اين نامه ها 16 جلد را دربر مي‌گيرد. 

او مي‌گويد :«شخصيت عمومي همينگوي مي تواند از خلال كارهايش درك شود. اما بسياري از شخصيت هاي زنان او نشان دهنده حيات در دوره‌اي پر از خشونت هستند.»

آيا همينگوي همچنان طنين انداز خواهد بود؟
بستگي دارد اين سوال را از چه كسي بپرسيد. كريگ وارن رييس انجمن زبان انگليسي كالج مي گويد همينگوي امروز مثل دهه هاي پيش در كلاس‌ها تدريس نمي شود. شايد اين به دليل موضع گيري هاي او نسبت به زنان و يهوديان باشد.

نويسنده اي كه همچنان سبكش الهام بخش است
اما وارن مي‌گويد همينگوي در هر حال هنوز از نظر سبك نوشتن مورد علاقه مردم است. او مي‌گويد: «هنوز در دوره‌هاي نويسندگي خلاق آثار همينگوي و قدرت داستان هاي او به دانشجويان آموزش داده مي شود. او كه رييس دپارتمان انگليسي دانشگاه پنسيلوانيا نيز هست مي‌افزايد «همينگوي نشان داد كه نثر مي تواند با عمق خود احساس و معناي رفتن به سطوح پايين تري از احساس را ارايه كند».

و آثار او هنوز پرفروش است
در سال 2010«اسكرايبنر» ناشر همينگوي، بيش از 350 هزار نسخه از آثار او را تنها در آمريكاي شمالي به فروش رساند. هنوز هيچ نويسنده ديگري در ميان آثار كلاسيك اسكرايبنر 24 عنوان كتاب با جلد سخت ندارد. 

برايان بلفيگلوي مدير نشر اسكراينبر در اين زمينه مي‌گويد «در حالي كه ما هنوز حسابي از فروش اثار او در سراسر جهان نداريم، آنچه اهميت دارد اين است كه علاقه‌اي عميق براي فروش كارهاي او هر سال وجود دارد».

سوزان ورين مسئول مجموعه همينگوي در موزه و كتابخانه پرزيدنت جان اف كندي در بوستون نيز مي گويد «فقط با بازگشت از خانه به جاي مانده از همينگوي در كوبا كه با عنوان «فينكا ويگان» شناخته مي‌شود مي‌توان فهميد كه او هنوز چقدر درخشان است. او مي‌افزايد به همين دليل هم او هنوز در دبيرستان‌ها مورد علاقه است و دانش آموزان خواندن آثارش را دوست دارند. او مي گويد ما هرروز شماري زيادي دانش آموز بازديد كننده داريم كه مي‌خواهند از همينگوي بيشتر بدانند». او يادآوري مي كند كه در انتخابات رياست جمهوري دوره پيش نيز هم سناتور مك كين و هم پرزديدنت اوباما از همينگوي به عنوان يكي از نويسندگان مورد علاقه شان ياد كرده بودند. و هردو كتاب «زنگ‌ها براي كه به صدا درمي‌آيد» را از كتاب‌هاي محبوبشان ناميده بودند.

جاش سيلوراستاين رييس سايت «همينگوي بي زمان» كه در سال 1998 راه اندازي شده نيز گفت سبك همينگوي هميشه او را مي فريبد. او مي‌گويد «من در كلاج بودم كه آخرين خط كتاب «خورشيد همچنان طلوع مي‌كند» همينگوي را خواندم». و شايد اين عميق ترين خط انتهايي يك رمان باشد كه تابه حال خوانده‌ام.

چه چيزي او را بزرگ كرد
او در 8 سالگي به استادش گفته بود مي‌تواند بنويسد. اين پروفسور مي‌گويد براي همين او اينقدر بزرگ شد. و سيلوراستاين مي‌گويد با مشورت همين استاد شروع به نوشتن كتابي به نام «اهميت ارنست بودن : حقيقت همينگوي در داستان و داستان او در حقيقت» كرد.

از همه تحليل هايي كه درباره همينگوي شده كه بگذريم، نويسنده از زمان مرگش به صنعت پرسودي بدل شده است. روس‌ها يك گياه را به نام او كردند، رستوران هاي زيادي به نام همينگوي وجود دارد و كافه‌هاي زيادي كه يكي از مهم ترينشان در ونيز ايتالياست. مبلمان همينگوي، لباس شكار، گلدان، كلاه ها و عنيك هاي آفتابي به نام او موجود است و حتي صنعت خودكار و مدادي به نام همينگوي فعاليت مي كند و البته سيگار نيز در اين ميان جاي خود را دارد. حتي صابون همينگوي هم موجو د است.

مردي كه عاشق پوشيدن تي شرت بود و شلوار كوتاه و مارتا سومين همسرش به راحتي او را خوك مي‌نامد و درباره او مي‌گويد :« او واقعا كثيف بود. او يكي از شلخته ترين مرداني بود كه من در عمرم ديده بودم.»

با اين حال همه اينها هنوز بخشي از مجموعه‌اي‌ست كه همينگوي نام دارد.

مارتي بكرمن كه كتاب تناقض نماي «راه همينگوي» را نوشته معتقد است سياست امروز كه زندگي ساده و راحت را تشويق مي كند، مي‌تواند دقيقا همينگوي قهرمانش باشد. 

او مي‌گويد بسياري از ما ماهيگيري بلد نيستيم، شكار نمي رويم، نمي توانيم آتش روشن كنيم يا پناهگاه درست كنيم. اطلاعات ما كمتر از يك بچه پيشاهنگ است. امروز مردان بيشتر به سراغ ياد گرفتن يوگا مي‌روند و كمتر چيزي از شكار مي دانند. شايد زمان اين فرا رسيده كه چيزهاي بيشتري از همينگوي بياموزيم. 

ترجمه : رويا ديانت

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها