یکشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۹
قاسم هاشمی‌نژاد و شناخت فرهنگ ایرانی و غربی/ یادداشتی از مرتضی هاشمی‌پور

مرتضی هاشمی‌پور، نویسنده و مترجم درباره قاسم هاشمی‌نژاد، مترجم و پژوهشگر تازه درگذشته، یادداشتی در اختیار ایبنا قرار داده است که در ادامه می‌خوانید.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-مرتضی هاشمی‌پور : مدت‌هاست که دیگر از روزنامه‌نگاران خوش‌قلم و توانایی چون فرج‌الله صبا، پرویز نقیبی، مهدی سمسار و عبدالرحمن فرامرزی در مطبوعات ما خبری نیست. ژورنالیست‌هایی با نثر درخشان که می‌توان آثار بر جای مانده از آنها عنوان «فارسی فصیح» داد. روزنامه آیندگان در اواخر دهه چهل صفحه «عیارسنجی کتاب» داشت و قاسم هاشمی‌نژاد آن را اداره می‌کرد، هر هفته عیار کتابی را می‌سنجید. صراحت، تسلط و شجاعت از ویژگی‌های بارز نقدهای هاشمی‌نژاد بود. تعارف و مجامله و ملاحظه‌کاری در کارش نبود. نگاه هاشمی‌نژاد به نقد کتاب نگاهی هدفمند و حرفه‌ای بود. پیداست که چنین نگرشی پس از مدتی نویسندگانی را به خشم می‌آورد. وقتی کتاب ارزشمندی هم منتشر نشود منتقد را از ادامه کار دل‌سرد می‌کند. هاشمی‌نژاد گاه با نام مستعار نیز نقد ‌‌نوشت؛ «کوهیار»، «کوهیار معاضد»، «زریر» و «اصلان» نام‌های مستعار قاسم هاشمی‌نژاد هستند. هاشمی‌نژاد مدتی از نقدنویسی دست می‌شوید و با نوشتن مقاله‌ای با عنوان «اندر آداب چای‌نوشی» عطای نقد را به لقایش می‌بخشد. «اندر آداب چای‌نوشی» از عنوانش پیداست که به چه موضوعی پرداخته و یادآور مقاله خواندنی جرج ارول با نام و موضوع مشابه است. نقدهای هاشمی‌نژاد در آیندگان و چند نشریه دیگر به همت جعفر مدرس‌صادقی با عنوان بوته بر بوته منتشر شد. بعداً علیرضا شیروانی تعدادی دیگر از مقاله‌های او را جمع و در کتابی با نام عشق گوش، عشق گوشوار منتشر کرد. نقد هاشمی‌نژاد نشانگر نگاه دقیق، روشمند و وسیع  به رمان، نقد ادبی، نمایشنامه و هنر است. زمانی که از نقد دل کند به داستان‌نویسی و ترجمه روی آورد. فیل در تاریکی رمان پلیسی موفقی است که در بحبوحه انقلاب اسلامی منتشر شد و در آن تب و تاب گم گشت. قبلاً پرویز قاضی‌سعید و امیر عشیری  به صورت پاورقی، در مطبوعات داستان پلیسی می‌نوشتند؛ ولی اصلاً نگاه حرفه‌ای و جدی به این ژانر نمی‌شد. نزدیک یک دهه بعد کارنامه اردشیر بابکان را با نثری فخیم منتشر کرد. تا پیش از این اثر هاشمی‌نژاد محققان به کارنامه اردشیر بابکان از بُعد تاریخی نگریسته بودند. صادق هدایت با شمّ نویسندگی خود درکی از داستانی بودن این اثر داشت؛ولی نگرش هاشمی‌نژاد کار را از لونی دیگر کرد. هاشمی‌نژاد در کارنامه اردشیر بابکان این تلقی جاافتاده و فراگیر را رد می‌کند که داستان‌نویسی از غرب وارد ایران شده. خیرالنّسا رمان دیگر هاشمی‌نژاد با زبانی سخته درباره مادربزرگ نویسنده است. مادر بزرگی صبور و با ایمان که این نوه مورد محبت و توجه او بود و به او عشق می‌ورزید. عشق به او در خیرالنّسا نمود پیدا می‌کند و با تخیلی قوی و نثری استوار رمانی پر کشش پدید می‌آورد.

قاسم هاشمی‌نژاد از نقد رمان و داستان‌نویسی به پژوهش در متون تصوف روی می‌آورد. یکی از عناصر مهم ادبیات تعلیمی ما حکایت‌های عرفانی است. عارفان با طرح حکایت‌های عرفانی در وهله اول قصد تعلیم داشته‌اند تا مریدان را با اهمیت و دشواری‌های طریقت آشنا کنند، از طرف دیگر این حکایت‌ها با زبانی سلیس و طرحی درخور بیان می‌شوند. هاشمی‌نژاد با رساله در تعریف، تبیین و طبقه‌بندی قصه‌های عرفانی نگاهی دیگرگون به ادب صوفیه و حکایت‌های عرفانی دارد. این نگاه دیگرگون به هیچ وجه غریب یا نامأنوس نیست. بر عکس، دقیق و سنجیده است و شناخت و درک هاشمی‌نژاد از مباحث داستان‌نویسی در غرب و آگاهی و فهم میراث گران‌‌بار عرفانی فرهنگ خود را نشان می‌دهد؛ پس از این کتاب هاشمی‌نژاد حکایت‌های عرفانی و سیبی و دو آینه را تألیف می‌کند. بر این دو کتاب نیز مقدمه‌ای می‌نویسد تا مباحث طرح شده در رساله را تکمیل و تبیین کند. در هر دو کتاب نیز حکایت‌هایی از مجموعه آثار صوفیه گزینش می‌کند.

هاشمی‌نژاد در حوزه ادبیات کودک نیز آثار شایسته‌ای پدید آورد. قصه اسد و جمعه و شهر شیشه‌ای. ترجمه هم کرد. ترجمه‌های هاشمی‌نژاد با تسلط بر زبان مبدأ و مقصد نمونه‌های موفق ترجمه به شمار می‌روند. خواب گران (The big sleep) از ریموند چندلر و مولودی (The family Reunion) نمایشنامه‌ای از تی.اس.الیوت؛ همچنین سرود رستگاری ترجمه‌ای از آوا دو گیتا (از کهن‌ترین متن وحدت وجود) به دست داده است. سه دفتر شعر پری‌خوانی(1358)، تکچهره در دو قاب (1359) و گواهی عاشق اگر بپذیرند(1373) حاصل طبع‌آزمایی او در عالم شعر و شاعری است. از دیگر خصوصیات ممتاز آثار هاشمی‌نژاد این بود که هر کاری را به‌دست می‌گرفت در کمال جدیت و پشتکار انجام می‌داد. ادبیات کودک، ترجمه، پژوهش در متون کلاسیک فارسی، داستان‌نوسی و نقد، عرصه‌های مطلوب هاشمی‌نژاد بودند که با کفایت و جدیت درآنها توسن کلام را راند. با این همه از هیاهو و جنجال فاصله گرفت. خیلی کم و با اصرار اطرافیانش تن به مصاحبه داد و کمتر از آن سخن‌رانی کرد. تواضع و انزوا وجه غالب شخصیت او بود ولی تواضع او ناشی از جاه‌طلبی و ریاکاری نبود.
 
مدتی در معیت بیژن الهی و فیروز ناجی انتشارات 51 را بنا کرد که دیری نپایید. در واقع هاشمی‌نژاد ویرایش کرد، شعر گفت، ترجمه کرد، داستان نوشت، نقدنویسی کرد، و ناظر چاپ هم بود. در دنیای کتاب کارهای متعدد کرد تا واقعاً به کتاب و کتاب‌خوانی خدمت کرده باشد. با درک عمیق فرهنگ ایرانی و شناخت وسیع از فرهنگ غرب،  شرق و غرب را در خود جمع کرده بود. سرانجام در پی پایداری طولانی در برابر سرطان به  بیماری عفونت ریه درگذشت. مرگ‌آگاه بود و در مقاله‌ای خواندنی درباره مرگ، پیچیدگی و  پندار حتمیت آن را در متون کلاسیک فارسی نشان داد. به قول بیهقی «جهان خوردم و کام‌ها راندم و عاقبت کار آدمی مرگ است.» یادش خوش باد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها