شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۶
شورای شهر قزوین اعتقادی به سیاست‌گذاری حوزه کتاب ندارد/ اقداماتی صرفا نمادین و مناسبتی

قزوین– اهمیت «کتاب و کتابخوانی» در جوامع پیشرفته همواره مورد توجه مسئولان بوده است. در میان نهادهای فرهنگی، شهرداری و شورای شهر به دلیل برخورداری از منابع مالی گسترده‌تر، نقش ویژه‌ای در ساماندهی و ترویج این موضوع ایفا می‌کنند ولی به نظر می‌رسد شورای شهر قزوین اعتقادی به ترویج کتابخوانی ندارد.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): برای بررسی میزان توجه شورای شهر قزوین به موضوع کتاب و کتابخوانی، عملکرد یکساله این شورا را بر اساس مصوبات منتشر شده در وب‌سایت رسمی آن مرور کردیم. در میان انبوه مصوبات، تنها یک مورد به حوزه کتاب اختصاص داشت که آن هم صرفاً به خرید کتاب از یک مؤلف مربوط می‌شد.

این در حالی است که اهمیت کتاب و کتابخوانی بر کسی پوشیده نیست و مسئولان در بسیاری از برنامه‌ها و سخنرانی‌های خود بر آن تأکید می‌کنند. با این حال جای سوال دارد که شورای شهر قزوین، با وجود پیشینه فرهنگی و تاریخی این شهر و حضور نویسندگان و پژوهشگران متعدد، طی یک سال تنها یک مصوبه مرتبط با کتاب داشته باشد. این کم‌توجهی، پرسش‌هایی جدی در اذهان عمومی ایجاد می‌کند؛ نخست اینکه آیا اعضای شورا، به‌ویژه کمیسیون فرهنگی، به وظایف خود در این زمینه آگاهی دارند؟ دوم اینکه چرا در میان پروژه‌های متعدد شهری، سهم کتاب و کتابخوانی باید تنها یک مصوبه باشد؟ آیا این بی‌توجهی‌ها زمینه‌ساز بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی نخواهد شد؟

برای دریافت توضیحات بیشتر و پاسخ به این پرسش‌ها، تلاش کردیم با دو تن از اعضای شورای شهر قزوین گفت‌وگو کنیم، اما با وجود پیگیری‌های مکرر، هیچ‌یک حاضر به مصاحبه نشدند. در ادامه برای واکاوی ابعاد مختلف موضوع، گفت‌وگویی با شیما احمدصفاری، مؤلف و مدرس دانشگاه، انجام دادیم.

این پژوهشگر در خصوص عملکرد شورای شهر قزوین در حوزه کتاب گفت: اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم، شورای شهر قزوین در حوزه کتاب طی سال گذشته بیشتر به اقدامات نمادین و مناسبتی بسنده کرده است. برگزاری نمایشگاه‌های مقطعی یا برنامه‌هایی در هفته کتاب، گرچه ظاهری فرهنگی به شهر می‌دهد اما در عمل به سیاست‌گذاری پایدار و اثرگذار منجر نشده است. قزوین شهری با سابقه تاریخی و فرهنگی غنی است؛ شهری که می‌تواند کتاب و اندیشه را به محور هویت خود تبدیل کند. اما جای خالی برنامه‌های بلندمدت در این حوزه کاملاً احساس می‌شود.

وی ادامه داد: شورا می‌توانست با ایجاد پاتوق‌های کتاب در محلات، حمایت از ناشران و نویسندگان بومی، یا حتی بازآفرینی فضاهای متروکه شهری در قالب کتابخانه‌های کوچک محلی، قدمی واقعی در مسیر ترویج فرهنگ کتابخوانی بردارد. این‌که فعالیت‌های شورا عمدتاً به چند رویداد سالانه محدود بماند، نه تنها تأثیر ماندگاری ندارد بلکه به تدریج اعتماد جامعه فرهنگی قزوین را نیز خدشه‌دار خواهد کرد. اگر مدیریت شهری واقعاً به دنبال ارتقای جایگاه کتاب است، باید از سطح اقدامات تبلیغاتی فاصله بگیرد و به سمت یک راهبرد کلان و پایدار حرکت کند؛ راهبردی که کتاب را از حاشیه برنامه‌های فرهنگی به متن زندگی شهری بازگرداند.

احمدصفاری پیامدهای این موضوع را ساده ندانست و گفت: اینکه در طول یک سال گذشته تنها یک مصوبه در حوزه کتاب در شورای شهر قزوین تصویب شده، اتفاقی ساده نیست؛ این موضوع نشان می‌دهد که کتاب و فرهنگ در اولویت سیاست‌گذاری شهری قرار ندارند. شورا بیش از آنکه کتاب را به‌عنوان یک سرمایه فرهنگی و اجتماعی ببیند، آن را به حاشیه رانده است. نتیجه این نگاه چیست؟ تضعیف ناشران و نویسندگان محلی، بی‌اعتنایی عمومی به کتاب‌خوانی، و از دست رفتن فرصت‌هایی که می‌توانستند قزوین را به یک شهر فرهنگی متمایز بدل کنند. وقتی مدیریت شهری صرفاً به پروژه‌های عمرانی توجه کند و فرهنگ را به مراسم‌های نمادین تقلیل دهد، طبیعی است که کتاب، قربانی خاموش این بی‌توجهی شود. اگر این روند ادامه یابد، قزوین بیش از آنکه به‌عنوان یک شهر اندیشه و فرهنگ شناخته شود، در ذهن‌ها به شهری صرفاً عمرانی و ساختمانی تقلیل پیدا خواهد کرد.

موضوع کتاب و ترویج کتاب‌خوانی در اولویت‌های شورا نیست

این مولف در ادامه بیان می‌کند: بی‌توجهی و عدم اولویت شورای شهر قزوین به حوزه کتاب و ترویج کتاب‌خوانی، چند دلیل روشن دارد. نخست آنکه نگاه عمرانی و اقتصادی بر شورا غلبه دارد و پروژه‌هایی که زودتر دیده می‌شوند، ترجیح داده می‌شوند. دوم، ترکیب شورا فاقد تخصص و دغدغه جدی فرهنگی است و همین باعث می‌شود کتاب به حاشیه رانده شود. از سوی دیگر، مدیریت شهری فرهنگ را بیشتر در حد برگزاری مراسم می‌بیند تا ایجاد زیرساخت پایدار. نبود مطالبه‌گری جدی از سوی جامعه فرهنگی قزوین نیز به این وضعیت دامن زده است. در نهایت، شورا به دنبال نتایج فوری و قابل نمایش است، در حالی که کتاب و کتاب‌خوانی ثمرات بلندمدت دارند. این رویکرد، کتاب را در شهر به موضوعی نمادین و تزئینی تبدیل کرده است. پیامد آن روشن است، قزوین از فرصت تبدیل شدن به شهری با هویت فرهنگی و کتاب‌محور محروم می‌شود.

شورای شهر قزوین اعتقادی به سیاست‌گذاری حوزه کتاب ندارد/ اقداماتی صرفا نمادین و مناسبتی

وی در پاسخ به این پرسش که «کمبود منابع مالی، نبود نگاه فرهنگی یا ضعف مطالبه‌گری اجتماعی» کدام یک سهم بیشتری در بروز این خلاء دارند، گفت: کمبود منابع مالی، نه به آن معنا که بودجه‌ای وجود ندارد؛ بلکه مشکل اصلی در اولویت‌بندی بودجه است. وقتی بخش بزرگی از منابع صرف پروژه‌های پرزرق‌وبرق عمرانی می‌شود، طبیعی است که کتاب و فرهنگ سهم ناچیزی بگیرند. پس کمبود بودجه بیشتر بهانه‌ای برای توجیه بی‌توجهی است.

یک «حاشیه کم‌هزینه» یا «سرمایه راهبردی»؟

این مولف گفت: یکی از مهم‌ترین عوامل، نبود نگاه فرهنگی است زیرا ترکیب شورا و مدیریت شهری بیشتر با دغدغه‌های عمرانی و اقتصادی شکل گرفته است. نتیجه‌اش این است که فرهنگ و کتاب بیشتر به‌عنوان یک «حاشیه کم‌هزینه» دیده می‌شود، نه یک «سرمایه راهبردی». نبود نگاه فرهنگی، بودجه و امکانات را هم به سمت اولویت‌های دیگر سوق می‌دهد. از طرف دیگر، ضعف مطالبه‌گری اجتماعی نیز در این میان حلقه مفقوده است. اگر جامعه فرهنگی قزوین، نویسندگان، ناشران، دانشگاهیان و فعالان مدنی با قدرت بیشتری مطالبه‌گری می‌کردند، شورا نمی‌توانست تا این اندازه بی‌تفاوت بماند. ضعف فشار اجتماعی باعث شده شورا هزینه‌ای برای نادیده گرفتن کتاب احساس نکند.

احمد صفاری شورای شهر را دارای ظرفیت بالا در ارتقای فرهنگ مطالعه دانست و تشریح کرد: شورای شهر قزوین ظرفیت‌های فراوانی برای تقویت فرهنگ مطالعه دارد، اما بیشتر این توان‌ها بلااستفاده مانده‌اند. شورا می‌تواند با سیاست‌گذاری محلی، ایجاد کتابخانه‌های کوچک در محلات و حمایت از فضاهای فرهنگی، کتاب را وارد زندگی روزمره شهروندان کند. همچنین شورا این امکان را دارد که میان مدارس، دانشگاه‌ها، انجمن‌های فرهنگی و کتاب‌فروشی‌ها شبکه‌ای فعال ایجاد کند و با تریبون رسانه‌ای خود، «کتاب» را به گفتمان عمومی شهر بدل سازد. حتی ظرفیت مشارکت شهروندان در پروژه‌های فرهنگی و هویت تاریخی قزوین، می‌تواند کتاب را به محور هویت شهری تبدیل کند. با این همه، غفلت شورا از این ظرفیت‌ها نشان می‌دهد مشکل اصلی کمبود ابزار نیست؛ بلکه نبود اراده فرهنگی است.

وی با اشاره به ظرفیت فرهنگسراهای شهری اذعان کرد: اگرچه قزوین از نظر زیرساخت‌هایی مانند فرهنگسراها، کتابخانه‌ها و حتی برخی فضاهای شهری موقعیت مناسبی دارد، اما واقعیت این است که این ظرفیت‌ها تاکنون در خدمت ارتقای فرهنگ کتاب‌خوانی قرار نگرفته‌اند. فرهنگسراها اغلب به محل اجرای برنامه‌های نمایشی و همایش‌های مقطعی بدل شده‌اند و کمتر به پاتوقی پایدار برای گفت‌وگو و کتاب‌خوانی تبدیل شده‌اند. کتابخانه‌ها هم بیشتر کارکرد اداری و انباری پیدا کرده‌اند تا فضایی زنده و پویا برای جذب شهروندان، به‌ویژه نسل جوان. فضاهای شهری نیز به جای آنکه به میدان‌های تعامل فرهنگی و ترویج مطالعه بدل شوند، بیشتر به کارکردهای صرفاً تفریحی یا تجاری تقلیل یافته‌اند.

وی گفت: شورا می‌توانست فرهنگسراها را به مکان‌هایی برای نشست‌های منظم کتاب‌خوانی، نقد آثار محلی و دیدار با نویسندگان تبدیل کند؛ کتابخانه‌ها را با رویکرد «اجتماعی» بازتعریف کند تا شهروندان آن را به چشم محیطی دوستانه و مشارکتی ببینند؛ و فضاهای شهری را با ایده‌هایی چون کتاب‌خانه‌های کوچک محلی، دیوارهای کتاب یا جشنواره‌های خیابانی کتاب به صحنه‌های زنده ترویج مطالعه بدل سازد. اما این اتفاق نیفتاده است. آنچه مغفول مانده، نه فقدان امکانات، بلکه بی‌توجهی به روح ماجراست: کتاب زمانی زنده می‌شود که در متن زندگی روزمره مردم حضور داشته باشد.

این مولف برای بهبود وضعیت موجود پیشنهاد کرد: شورای شهر قزوین می‌تواند با مصوبات هوشمند و هدفمند، کتاب و کتاب‌خوانی را به بخشی زنده و مستمر از زندگی شهری تبدیل کند. به عنوان مثال، تصویب طرح‌هایی برای راه‌اندازی کتابخانه‌های محله‌ای و فضاهای مطالعه عمومی، امکان تعامل مستقیم شهروندان با کتاب و فرهنگ را فراهم می‌کند و کتاب را از محدوده کتابخانه‌های رسمی به متن زندگی روزمره می‌آورد. همچنین، شورا می‌تواند با تصویب آیین‌نامه حمایت از نویسندگان و ناشران محلی، ظرفیت تولید محتوای فرهنگی بومی را تقویت کند و انگیزه‌ای برای استمرار فعالیت‌های ادبی ایجاد نماید. تصویب سازوکارهایی برای همکاری سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی، آموزشی و کتاب‌فروشی‌ها نیز می‌تواند جریان مستمر کتاب‌خوانی در شهر ایجاد کند و از پراکندگی و مقطعی بودن فعالیت‌ها جلوگیری نماید.

احمدصفاری در خاتمه صحبت‌هایش سیاست گذاری مستمر را یکی از راهکارهای مهم در این حوزه دانست و گفت: شهرهای موفق در ترویج کتاب‌خوانی نشان داده‌اند که اثرگذاری واقعی تنها با اقدامات مقطعی حاصل نمی‌شود، بلکه نیازمند سیاست‌گذاری مستمر، خلاقیت فرهنگی و مشارکت فعال شهروندان است. در این شهرها، کتابخانه‌ها و فضاهای عمومی به پاتوق‌های فعال مطالعه و گفت‌وگو تبدیل شده‌اند، شبکه‌ای میان مدارس، دانشگاه‌ها و نهادهای فرهنگی ایجاد شده و حضور کتاب در زندگی روزمره مردم از طریق رویدادهای مستمر، جشنواره‌ها و فعالیت‌های خیابانی ملموس شده است.

وی ادامه داد: برای قزوین، الگویی که می‌توان پیشنهاد کرد مبتنی بر فعال‌سازی فضاهای موجود، حمایت پایدار از نویسندگان و ناشران محلی و ایجاد جریان‌های مستمر کتاب‌خوانی است. تفاوت کلیدی این الگو با وضعیت فعلی، ادامه‌دار بودن اقدامات و اراده واقعی شورا برای فرهنگ سازی است؛ یعنی فراتر رفتن از مناسبت‌های مقطعی و نمادین و تبدیل کتاب به بخشی از هویت اجتماعی و شهری. به بیان ساده، تجربه موفق نشان می‌دهد که ترکیبی از فضاهای فعال، شبکه‌سازی اجتماعی و جریان مستمر فرهنگی می‌تواند کتاب را از حاشیه به متن زندگی شهروندان بیاورد و به یک سرمایه هویتی و اجتماعی برای شهر تبدیل کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها