جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۹
«یک لحظه»؛ بیش از هرچیز از مفهوم پشیمانی می‌گوید/ داستانی رئال براساس تجربه شخصی نویسنده

مترجم رمان «یک لحظه» نوشته سوزان ردفرن معتقد است که این اثر شکنندگی زندگی را به مخاطب نشان می‌دهد و از پشیمانی برای آنچه می‌توانستیم انجام دهیم و نکردیم و پشیمانی از تصمیماتی که نباید می‌گرفتیم، می‌گوید.

 به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ سوزان رِدفِرن(نویسنده آمریکایی) فارغ‌التحصیل دانشگاه پلی‌تکنیک کالیفرنیاست و علاوه بر نویسندگی در حوزه معماری فعالیت دارد. او نویسنده پنج رمان پرفروش به نام‌های «لحظه در زمان»، «هدلی و گریس»، «یک لحظه»، «بدون زندگی معمولی» و «کودک کوچک خاموش» است که کتاب «یک لحظه» به تازگی با ترجمه محدثه احمدی و از سوی نشر آموت منتشر شد.
احمدی معتقد است که «ردفرن از چالش‌های زندگی می‌نویسد که به یک‌باره پیش می‌آیند. او مخاطب را با تصمیماتی مواجه می‌کند که باید برای ادامه حیات و ماندن بگیرد.»
این مترجم درباره تجربه شخصی نویسنده گفت: «او تجربه مشابهی را در کودکی از سر گذرانده که تأثیری عمیق روی او گذاشته است. پرسشی که برای او، بنیان خلق این رمان شد این بود: وقتی پای فرزندمان وسط می‌آید، تا چه اندازه می‌توانیم به دیگران اعتماد کنیم؟»
احمدی می‌گوید: «ردفرن ما را در میان اندوه رها نمی‌کند؛ راه گذر از سیاهی‌ها را به شکلی باورپذیر و منطقی ارائه می‌کند و همراه با شخصیت‌ها، ما را به رستگاری می‌رساند. به قول فریدون مشیری باید به شوق نور در ظلمت قدم برداشت.»
کتاب‌های «جنگل»، «فرار کن»، «رنگ عدالت»، «گلوله‌ای که خطا رفت»، «آن دختر»، «مردی که دوبار مُرد»، «دوباره فکر کن»، «آپارتمان پاریس»، «نیمه تاریک مامان»، «خوب مثل مرده‌ها»، «مهمانی شکار»، «مانیفست قهرمان هرروزه»، «دختر خوب، دختر بد»، «بازی قتل»، «انجمن قتل پنجشنبه‌ها»، «فهرست مهمانان»، «ازدواج دروغین» و «کاج کاغذی» از جمله آثار ترجمه‌ای احمدی به شمار می‌آیند.
به بهانه انتشار رمان «یک لحظه» گفت‌وگویی با محدثه احمدی داشتیم که در ادامه می‌خوانیم:
 
 کتاب «یک لحظه» نوشته سوزان رِدفِرن که با ترجمه شما به چاپ رسیده است، روایتی صادقانه از انسان و درونیات او در موقعیت‌های متفاوت است. درباره داستان و درونمایه این اثر توضیح دهید.
داستان از زبان نوجوانی شانزده ساله روایت می‌شود که در یک لحظه زندگی‌اش به پایان می‌رسد اما پیوندهایش با خانواده سبب می‌شود بدون جسم در این دنیا بماند و بعد از آن حادثه، شاهد تقلاهای عزیزانش برای زیستن در وضعیتی تازه باشد. این رمان شکنندگی زندگی را به مخاطب نشان می‌دهد و بیش از هر چیزی از مفهوم «پشیمانی» می‌گوید؛ پشیمانی از آنچه می‌توانستیم انجام دهیم و نکردیم و پشیمانی از تصمیماتی که نباید می‌گرفتیم. هیچ انسانی مطلقاً خوب یا بد نیست و رخدادهای زندگی می‌توانند جنبه‌هایی از وجودمان را هویدا کنند که گاهی برای خودمان هم غریبه‌اند.
 
«یک لحظه» داستانی مبتنی بر واقعیت و رئال داشته که همین نگاه موجب خلق تصاویری تاثیرگذار، هیجان‌انگیز و رعب‌آور شده است. با توجه به اینکه سوزان رِدفِرن در پایان این کتاب از تجربه شخصی‌اش برای الهام و نگارش این اثر می‌گوید، از تاثیر این مساله بر طرز نگاه، شخصیت‌سازی و تصویرسازی‌ها بگوئید.
ردفرن تجربه مشابهی را در کودکی از سر گذرانده که تأثیری عمیق روی او گذاشته است. پرسشی که برای او، بنیان خلق این رمان شد این بود: وقتی پای فرزندمان وسط می‌آید، تا چه اندازه می‌توانیم به دیگران اعتماد کنیم. ردفرن در میان برف و بوران، همراه با برادرش پیش یکی از دوستان نزدیک پدرش می‌ماند و شاهد غفلت و بی‌توجهی این شخص است. همین تجربه زمینه‌ساز خلق دو شخصیت مهم این رمان و صحنه‌های توفان و تلاش برای زندگی شده است. او در مقام مادر نیز از احساسات و دانش خود بهره گرفته است. از سویی، شیوه روایت به گونه‌ای‌ست که خواننده می‌تواند نگاهی جامع بر زندگی و حالات درونی تمام شخصیت‌ها بیندازد.
 
این اثر به نوعی کتاب «استخوان‌های دوست‌داشتنی» نوشته آلیس سبالد را برای مخاطب تداعی می‌کند. البته که استفاده از روایت فردی که در تصادف مرده است، باعث می‌شود از درونیات و تنهایی شخصیت‌های دیگر داستان باخبر باشیم؛ اما به نظر شما وقتی پای داستانی رئال در میان است، روایت راوی بی‌جسم، خللی در باورپذیری ایجاد نمی‌کند؟ این نوع روایت چه امکاناتی را در اختیار نویسنده قرار می‌دهد؟
در این رمان، راوی ابتدا حضوری زنده و فعال دارد و بعد از سانحه ناگهان خود را در حالتی می‌بیند که تقریبا هیچ کاری نمی‌تواند بکند و صرفا ناظر است. پس صراحتا از این گذار و سردرگمی و کلافگی می‌گوید؛ از چیزهایی که در یک لحظه برایش تمام شدند. توصیف او از مرگ می‌تواند احساسات مخاطب را به چالش بکشد و این مفهوم مبهم را تاحدی روشن کند. به علاوه در حالت بدون جسم، راوی به راحتی در فضا حرکت می‌کند و از اعمال، افکار و حالات درونی دیگر شخصیت‌ها خبردار می‌شود و به خاطر وضعیتی که دارد، می‌تواند اوضاع را بی‌طرف‌تر و عمیق‌تر کنکاش کند.
 
یکی از ویژگی‌های روایی در این اثر، تشریح زخم‌های ناشی از تصادف، تحمل درد و رفتارهای نادرست است که بسیار واقعی به نظر می‌رسند. تکنیک داستان‌نویسی رِدفِرن را چطور ارزیابی می‌کنید؟
در این داستان چند پدر و مادر داریم که هریک شیوه تربیتی خود را دارند و همین موضوع روی واکنش‌های فرزندانشان به سختی‌ها و گذار از آن‌ها مؤثر است. قطعاً تجربه‌های خودِ نویسنده، چه به عنوان مادر و چه به عنوان فرزند، روی شیوه روایت و داستان‌پردازی تأثیر گذاشته است. برای تشریح زخم‌های فیزیکی حاصل از تصادف و سرمازدگی نیز از خاطرات روشن کودکی‌اش بهره گرفته. در کل برای نوشتن داستانی با شخصیت‌های مختلف به مطالعه انسان‌ها و آشنایی با ذات آن‌ها نیاز است. چیزی که در این رمان می‌بینیم، توصیف دقیق و ظریف لحظات سخت زندگی است که خواننده را به فکر فرومی‌برد و حتی اشکش را درمی‌آورد. اما نکته اینجاست که نویسنده، ما را در میان اندوه رها نمی‌کند؛ راه گذر از سیاهی‌ها را به شکلی باورپذیر و منطقی ارائه می‌کند و همراه با شخصیت‌ها، ما را به رستگاری می‌رساند. به قول فریدون مشیری باید به شوق نور در ظلمت قدم برداشت.
 
درک رِدفِرن از طبیعت انسان در رمان «یک لحظه»، تصاویری باورپذیر و واقع‌بینانه از افرادی که با غم، خشم و گناه درگیر بوده و به نوعی با آن کنار می‌آیند، ساخته است‌. بنابراین مخاطب را در این مساله که در صورت مواجهه با چنین موقعیتی چه تصمیمی خواهد گرفت، با خودش روبه‌رو می‌کند. روایت ابعاد روانشناختی شخصیت‌ها از طریق روایت یک زندگی معمولی با فعالیت‌های ساده روزانه، چه نقشی در عمق‌بخشی به داستان داشته است؟
شخصیت‌های این داستان سبک زندگی، اخلاقیات، سن و مشغله‌های متفاوتی دارند و همین باعث می‌شود طیف گسترده‌ای از مخاطبان بتوانند جای آن‌ها قرار بگیرند و واکنش‌های خود را به اتفاقات ناگهانی و سنگین زندگی بسنجند. از طرفی روایت روند زندگی روزانه به ما نشان می‌دهد انسان‌ها چه موجودات پیچیده‌ای هستند و ممکن است بسیاری از کسانی که هر روز می‌بینمشان، در عمق وجود خود با مشکلات و چالش‌هایی نادیدنی دست به گریبان باشند. به علاوه یکی از پرسش‌های بسیار مهمی که نویسنده مطرح می‌کند این است: آیا می‌توانیم به راحتی کسی را خوب یا بد بنامیم؟ یا زندگی دفتری از رویدادها و تصمیمات مختلف است که اکثراً در میان فعالیت‌های ساده روزانه، انتظارشان را نداریم.
 
رِدفِرن، نویسنده پرفروش کتاب‌هایی همچون «هدلی و گریس» و «بدون زندگی معمولی» است. به نظر شما چه ویژگی‌هایی زمینه‌ساز استقبال مخاطبان جهانی از آثارش بوده است؟
ردفرن از چالش‌های زندگی می‌نویسد که به یک‌باره پیش می‌آیند. او مخاطب را با تصمیماتی مواجه می‌کند که باید برای ادامه حیات و ماندن بگیرد. شخصیت‌های او آدم‌هایی معمولی هستند که در یک دوراهی سخت، مجبورند دست به انتخاب بزنند. بنابراین همه می‌توانند خود را جای آن‌ها قرار دهند یا حداقل با درک تقلاهای درونی‌شان، از قضاوت دیگران دوری کنند.
 
در حال حاضر کتابی در دست ترجمه و یا آماده انتشار دارید؟
در سال جدید کتاب معمایی جدیدی از هارلن کوبن خواهیم داشت. یکی از رمان‌های بسیار جذاب سال 2022 نیز به دست خوانندگان می‌رسد که در سطح جهانی، توجه‌ زیادی به خود جلب کرده است.
 
درباره کتاب:
رمان «یک لحظه» نوشته سوزان ردفرن، در 356 صفحه، با شمارگان 550 نسخه، به قیمت 175 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه محدثه احمدی و از سوی نشر آموت راهی بازار کتاب شد.

در بخشی از کتاب آمده است:
«بابا و ونس به محل وحشتناکی می‌رسند که همه چیز از آنجا شروع شد؛ پیچ باریک جاده، جایی که گوزن را دیدیم و زندگی‌مان تغییر کرد. ولی امروز جاده برفی نیست. آسمان صاف است و خبری از گوزن نیست. آن نقطه خطرناک نه‌تنها جالب توجه نیست، بلکه مثل هزاران پیچ در هزاران جاده است.
بابا می‌گوید: «اینجا می‌شه پایگاهمون.» طناب را از پشت ماشین ونس برمی‌دارد.
ونس آنقدر لباس پوشیده که دارد عرق می‌ریزد. نگاهی به پایین پرتگاه می‌اندازد. «قراره بریم اون پایین؟»
«تو می‌ری پایین. من علیلم.» نگاهی به پای آتل‌بسته‌اش می‌اندازد. «با طناب می‌ری و دنبال اُز می‌گردی.»
ونس سرش را تکان می‌دهد و طوری به بابا زل می‌زند که گویی دیوانه است.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها