حبیبالله فاضلی، عضو هیئت علمی گروه سیاسی دانشگاه تهران تاکید دارد که ایران کشوری است که جنگ زبانی نداشته و نیازی به یکسانسازی زبانی در آن نیست.
وی با تاکید بر اینکه واحدهایی مثل فرانسه و اسپانیا داریم که استقلال سیاسی دارند ولی مجموعهای از زبانها هستند، افزود: بنابراین معضلات خاص زبانی درونی و بیرونی به خاطر وجود گروههای متکثر زبانی و درنتیجه شکلگیری منازعات زبانی پدید آمدند که درهمه جای دنیا هم هستند و اگر کشوری با یک زبان وجود دارد، استثنا است. برخی دولتها میخواستند تشخص و هویت پیدا کنند درنتیجه یا باید به داوری یا بازخوانی تاریخ یا جعل تاریخ میپرداختند. کشورهایی مثل یونان، مصر، ایتالیا، کامبوج و البته ایران بازخوانی یا احضار تاریخ میپردازند چون تاریخ و تمدن دارند ولی درمقابل کشورهایی مثل آلمان و تا حدودی انگلستان دنبال جعل تاریخ هستند تا تاریخی برای خودشان بسازند. زبان در این هویتسازی یکی از ارکان اصلی است و بنابراین محل منازعه و موضوع بحث برنامهریزی میشود.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به تمرکز دولتهای مدرن و سیاستمداران سکولار بر زبان، ویژگی نظامهای دموکراتیک را ترویج بسیج سیاسی عنوان کرد و گفت: برای دستیابی به این بسیج به طبیعت اجتماعی استناد می کنند که مهمترین مسئله دراین میان، زبان به عنوان رقیب مذهب است. همانطور که مذهب میتواند ما کاتولیکها یا ما شیعیان را خلق کند، زبان هم میتواند ما خلق کند. بنابراین، زبان قدرت بسیج کنندگی دارد و این برای سیاستمداران ایجاد طمع میکند؛ حتی برای رهبرانی که در اصل هم به زبان اعتقاد نداشته باشند. همانطور که در بحث مذهب نیز چنین روالی حاکم بوده چون زبان و مذهب ابزار بسیج کننده اجتماعی هستند.
وی به ماهیت عاطفی زبان نیز اشاره کرد و افزود: زبان ماهیت عاطفی دارد؛ بنابراین در نظر سیاستمداران اهمیت زیادی به عنوان یک ابزار پیدا میکند.
این پژوهشگر با بیان اینکه یک زبان به مثابه واحد سیاسی دوستان و دشمنانی دارد، به موجی از پالایشهای زبانی که در زبان ترکی جدید اتفاق افتاده اشاره کرد و گفت: ترکها در این جریان به زبانهای اروپایی غربی به عنوان زبانهای دوست نگاه کردند و از آن واژه بدون ترجمه گرفتند اما زبانهای آسیایی مثل فارسی و عربی را زبان دشمن پنداشتند.
وی همچنین با اشاره به اینکه در قانون مشروطه ما هیچ اشارهای به زبان نشد، افزود: هرکشوری بر اساس مناسبات خودش، نظام و مقررات خودش در حوزه زبان را مینویسد. در قانون برخی کشورها مثل آمریکا و استرالیا و هلند و کره جنوبی اشارهای به زبان نداشتهاند و درقانون مشروطه ما نیز هیچ اشارهای به زبان نشده است چون قانون اساسی جای پرداخت به بدیهیات نیست. درواقع، فارسی زبان فراگیر بوده و تقریبا تمام نشریات و کتابها و مکاتبات در آن دوره به فارسی بوده است. بنابراین چون فراگیر بودن زبان فارسی، امری بدیهی بوده، دیگر در قانون مشروطه به زبان ملی اشارهای نکردهاند.
این استاد دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به اینکه بسیاری از کشورها زبان ملی ندارند، گفت: برخی تکثر زبانی دارند و زبانی با گویشور غالب ندارند. بنابراین برای جلوگیری از منازعات زبانی، زبان ملی را مشخص نکرده و زبان رسمی را فقط انتخاب میکنند.
فاضلی با تاکید بر اینکه ایران کشوری است که جنگ زبانی نداشته و نیازی به یکسانسازی زبانی در آن نیست، افزود: یکی از چشماندازها در این خصوص با هدف به چالش کشیدن ایران است. کردها تاریخشان را به زبان فارسی نوشتهاند چون فکر میکنند فارسی زبان اولشان بوده است و آذریها نیز همین طور هستند. غربیها فکر میکنند اگر کشوری انگلیسیزبان نباشد فقیر است. هر محصول تکنولوژیک، پیوست زبانی انگلیسی نیز دارد و اگر بخواهیم اطلاعاتی در باره کالایی به دست آوریم یا از نحوه کارکردن آن مطلع شویم، باید آن را به انگلیسی جستوجو کنیم. کشورهایی که از لحاظ زبانی یکدستترند، توسعه یافتهتراند و با چالش کمتری مواجهاند. به همین دلیل برخی کشورها اقداماتی در این راستا انجام میدهند. به عنوان مثال جایی گفته شده بود که سدسازی در ترکیه، درواقع برای کردزدایی است چون باعث میشود که کردها از بین بروند.
وی بر عدم نیاز به سیاستگذاری زبانی در ایران تاکید کرد و گفت: ما باید بر طبیعت زبانی تمرکز کنیم چون سیاستگذاری برای جاهایی است که دنبال ملتسازی هستند. کشوری مثل ایران نیازی به ملتسازی ندارد؛ زبان فارسی، زبان تاریخی و ملی ایرانیان و حوزه فرهنگی ایران بوده و نیازی نیست که ما را در کنار کشورهایی مثل فرانسه و بلژیک بگذارند.
فاضلی در پایان گفت: زبان فارسی باید به علم گره بخورد و میتواند زبان علمی جهان اسلام و در آینده آسیا و کل جهان بشود. اینکه برخی میگویند که زبان فارسی ظرفیت علمی شدن ندارد، حاصل نگاهی تخصصی نیست و بیشتر ژورنالیستی است و کسانی که این قضیه را مظرح میکنند، اطلاعات تخصصی زبانشناسانه ندارند.
نظر شما