روایت منابع تاریخی از حضور تاریخی زنان در جشنهای نوروز
لباسهای خوش نقشونگار بانوان در آغاز سال نو/ از «خانهتکانی» تا «سبزه سبز کردن»
جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» میگوید: با وجود حضور همه افراد جامعه از مردان و زنان و کودکان و تا کهنسالان، اما باز میتوان رنگی جذاب از حضور زنانه را در این میانه در تاریخ ایران جست.
با این توصیف جذاب نگارنده کتاب «طهران قدیم» جعفر شهری فرارسیدن نخستین روز فروردین، جشنهای نوروزی ایرانیان را به مرحلهای تازه وارد میکرد. با وجود حضور همه افراد جامعه از مردان و زنان و کودکان و تا کهنسالان، اما باز میتوان رنگی جذاب از حضور زنانه را در این میانه در تاریخ ایران جست.
با روایت یاکوب ادوارد پولاک، پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار، در کتاب «سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان» با زنان ایرانی در جشنهای آغازین روزهای سال همراه میشویم «هرکس از دستش برآید و بهخصوص هر زنی در نوروز لباس نو ب[ه]بَر میکند. به همین دلیل کار تهیه و فروش پارچه در این ایام به حداکثر قوت میرسد ... بهخصوص شلوار پفکرده ابریشمی چیزی است که چشم همه زنها به دنبال آن است و باعث خانهخرابی شوهرها میشود»
توصیف منابع تاریخی در این میانه نیز بیانگر تمایزی است که آداب زنانه نوروز با دیگر سنتهای همگانی نوروزی داشتهاند. فرشته پناهی در کتاب «زن ایرانی در سفرنامهها» دراینباره چنین مینویسد: «زنان تمام روزهای اولین ماه سال را به مناسبت همین جشن و سرور، به دید و بازدید آشنایان و دوستان اختصاص میدهند... در دربار نیز، در یکی از روزهای اوایل سال نو، ملکه مادر مراسم «سلام زنانه»ای را در محدوده خود برپا میکند، که شاهزاده خانمها و اطرافیانشان در آن شرکت میکنند و ضمنا از خانمها سفرای اروپایی نیز، در این مراسم دعوت بعمل میآید.»
این سنت آخر، همانی است که کارلا سرنا، جهانگرد ونیزی به تفصیل جزییات آن را روایت کرده است. این بانوی جهانگرد در «سفرنامه مادام کارلاسرنا؛ آدمها و آیینها در ایران» درباره این دیدار ویژه نوروزی مینویسد «در ایام نوروز، خانمهای سرشناس از رفتن به دیدن ملکه انیسالدوله غفلت نمیکنند و این روزها را برای مطرحکردن درخواستهایی که از سوگلی شاه دارند مغتنم میشمارند، ضمنا اهدای تحفههای سنتی از قبیل شیرینی، مربا، نقل و نبات که لای آنها با مهارت خاصی جواهرات گرانبها و کیسههای کوچک محتوی سکههای یک تومانی جا داده میشود، نیز فراموش نمیگردد.
خانمها بعد از مبادله تعارفات معمولی، آزادانه با هم سخن میگویند. مثلا خانمی به یکی از اعضای خانواده خود از ملکه، مقام بهتری را درخواست دارد، و درعینحال هدیهای را که برای گرفتن چنین مقامی به همراه آورده است، به او عرضه میکند». او سپس به دیگر دیدارهای نوروزی زنان اشاره کرده، یادآور میشود که زنان همه روزهای نخستین ماه سال را به دید و بازدید آشنایان و دوستان اختصاص میدهند. به نوشته کارلا سرنا، نخستین دیدارها ساعتها به دراز میکشد به گونهای که گاه پیش میآید تنها روزی یک نفر را ببینند.
نوروز برای زنان، تنها با آن دیدارهای ویژه و عادی آغاز نمیشده؛ آنان پیش از نو شدن سال، نیز وظایفی اختصاصی برعهده داشتهاند. عبدالله مستوفی به مسئولیت خانم هر خانه در تهیه فاخرترین غذاها برای شب و روز عید اشاره کرده، مینویسد «کمتر خانهای بود که در این دو روزه تحویل و عید حتی شب قبل از عید دیگ پلو و ماهی و رشته و مرغ پلوش ببار نباشد». جعفر شهری نیز از «خانهتکانی» و «سبزه سبز کردن» بهعنوان دو تدارک مهم زنانه، در میانه چهارشنبهسوری و آغاز سال نو نام میبرد که هیچگاه تعطیلبردار نبود «بعد از آسوده شدن از رخت و لباس و کفش و کلاه خود و بچهها نوبت به خانهتکانی میرسید و این سنّتی بود که در خانه هیچ اعیان و گدا تعطیلپذیر نمیشد.»
به اعتقاد وی «با همین خانهتکانیهای عید هم بود که اشیاء زاید یکساله بیرون ریخته شده دلها به دریا زده شده حلبی زنگزدهها و شکسته قراضههای طول زمان، مانند آفتابه حلبی سماور حلبیها که بیش از قیمت خود پول لحیمکاری برده بود و چراغ موشیهای نشتی که به کلفتی خود به اطرافشان قرهقروت چسبیده و به داخلشان گچ ریخته شده بود و شیشه پیلههای شکسته بیمصرف مانند کاسه پیالههای ترکخورده و لبپریده که تا این هنگام دل به طرد و دور افکندنشان راضی نمیشدند به بیرون افکنده شده یا برای فروش به دورهگردها کنار گذاشته میشدند.»
نویسنده کتاب «طهران قدیم» سپس تصویری از وضع یادشده را پیش روی خواننده نقش میکند «در همین روزهای قبل از عید بود که زنها از خانهها به کوچهها و کنار جویها میریختند و گردوخاک و غباری بود که از فرشتکانیهای خود به هوا متصاعد میساختند و دو طرف جویها را که برای شستوشو اشغال میکردند و بد و بیراه و دشنام و ناسزاهای راهگذران و همسایگان به خاطر بلند کردن گرد و خاک نثارشان میشد.» دیگر سنت آیینهای نوروزی که تنها به دست زنان انجام میگرفت، «سبزه سبز کردن» بود.
زنان در هر خانواده به تفاوت، از ١٠ تا ٢٠ روز پیش از نوروز بدینترتیب به کار یادشده مشغول میشدند «زن خانه به تعداد جمعیت خانواده، مشت مشت گندم یا عدس و ماش ... در ظرفی سفالین میریخت و با هر مشت نیت سلامتی و تندرستی و خوشی و خوشبختی و مال و گشایش و آنچه را که به هریک از افراد مربوط میشد کرده آب نیم گرم ریخته در جای گرم و اگر هوا زیاد سرد و جای گرم نبود در پای کرسی میگذاشت و هر روز آب خورد رفتهاش را به او میرساند تا دانهها در ظرف کجه (نیش) زده به سفیدی گراید.
آنگاه در دستمال ریخته سه روز نیز با رطوبت معتدل در دستمال نگاه میداشت تا کجههایش نقرهای شده کاملا نیشهایش بالا آمده باشد. سپس در دوری مسی یا بشقاب و دوری چینی و مانند آن و یا مطابق جمعیت خانه در ظروف کوچک و بزرگ پهن کرده رویش را دستمال میکشید و آب پاشیده روزها در معرض آفتاب و شبها در گرمترین اطاق یا مکان میگذاشت تا سبزهها رخ کشیده رو به سبزی بیاورند، آنگاه روبان قرمزی به دورش بسته پاپیون مانند گره زده با گلهای پارچهای رنگارنگ که به اطراف روبان میدوخت زینت کرده آماده میکرد.»
زنان بدینترتیب، خود و خانواده را مهیای آغاز سال نو میکردند و آنگونه که نویسنده کتاب «زن ایرانی در سفرنامهها» روایت میکند «مراسم فرشتکانی، خانهتکانی، تهیه و پخت شیرینی و دوخت لباسهای نو توسط مادران و دختران برای همه افراد خانه» نیز از دیگر کارهای آنان در این مناسبت کهن به شمار آمده، شرایطی فراهم میآمد که «همه خانهها از درون و برون مثل ستاره» برق میزدند و «همه افراد، اعم از مرد و زن و کودک، لباسهای خوش نقشونگار که حاصل هنرمندی زنان و دختران میباشد بر تن» میداشتند.
نظر شما