آرش نورآقایی، ایرانشناس و گردشگر در یادداشتی به سفری به ایران از «الف» تا «ی» پرداخته و چنین نوشته است: ما در کشورمان «بیروت» هم داریم. تو که ایرانی هستی و «پاسارگاد» را میشناسی، میدانی که «پرواز» و «پروانه» و «پری» و «پریا» هم نامی است از نام مکانهای کشورمان.
گشتی خواهیم زد در «انارک» و «انگوران» و «انجیرستان». میرسانیم خودمان را در مسیر «اندیشه» و به راه «اندیمشک». خدا با ماست بیا برویم به «ایزد شهر» و «ایزد خواست».هر آنچه بخواهیم داریم، «اینچه» داریم، «اینچه بالا»، «اینچه پایین»، «اینچه برون».میتوانیم برویم به «باباپیر» و «باباجان» و «باباخان» و «بابایادگار». جای نگرانی نیست از «بیبیگل» و «بیبی خاتون» و «بیبی حیات» هم میگذریم.همهگونه «باغ» داریم؛ «باغچه»، «باغستان»، «باغ بالا»، «باغ چنار»، «باغ کاج»، «باغ سرخ»، «باغ سیاه»، «باغ سنگی»، «باغ صفا».«باغ» که داریم، «بلبل» هم داریم، «بلبلآباد» داریم، «بلغور» داریم، چه کم داریم.
ما در کشورمان «بیروت» هم داریم. تو که ایرانی هستی و «پاسارگاد» را میشناسی، میدانی که «پرواز» و «پروانه» و «پری» و «پریا» هم نامی است از نام مکانهای کشورمان. تا به حال «پل خاتون» و «پل خواب» و «پل دختر» و «پل دشت» و «پل سفید» را دیدهای. ما «پنج» داریم، حتی «پنج انگشت» و «پنج برار» و «پنج پیکر» و «پنجشیر» هم داریم، خودمان خبر نداریم. باور کنید ما «پیر کسری» داریم و «پیر سهراب» و «پیر سرخ» و «پیر بلوط». راستی «تبریک» رفتهاید.
«تبریز» نه، «تبریک». «تخت جمشید» که رفتهاید، اما «تخت طاووس» چطور، «تخت علیا» و «تخت کبود» چطور. تا به حال در «تخت زندگی» بودهاید، در «تخت ملک» چطور؟با اینکه ما در ایرانیم، اما «توران» هم داریم. «تلخآب» داریم، «تیغ آب» هم داریم.قول میدهم به «ثریا» که برویم فریاد «ثنا»یمان بلند خواهد شد.حتی میتوانیم برویم به «جزیره»، «جلگه» یا «جنگل».«چاشت» را در «چاشم» میتوانیم میل کنیم. «چالشتر» و «چالکرود» و «چابهار» هم دیدنیهای بسیار دارند. چاههای رنگارنگ داریم؛ «چاه زرد» و «چاه سبز» و «چاه سرخ» و «چاه سفید». به هر کجا که میل کنیم، «چنار» و «چنارستان» و «چناران» و «چنارو»، راهمان باز است.
به هر چهار راهی که برسیم میتوانیم انتخاب کنیم که به سوی «چهارباغ» برویم یا به «چهار برج» و «چهار برکه» و «چهار بیشه» و «چهار چشمه» و «چهار تاق» و «چهار قلعه» و «چهار محل» و از آنجا به «چهل چشمه» و «چهل حصار» و «چهل خانه» و «چهل دختر» و «چهل شهر».تا اینجا که آمدهایم، خوب است که دیداری کنیم از «حوض آقا» و «حوض ماهی» و «حوض معصوم».ما در دیارمان «خارزار» داریم و «خارستان» و «خاکستر» و «خشت»، «خاطره» داریم و «خانقاه». هم «خرمدشت»، هم «خرمشهر». هم «خمام» و هم «خمین». هم «خور» و هم «خورسند».سفر میکنیم در روز نوروز به «خوش» و امید داریم که چه در «خوش قشلاق» و چه در «خوش ییلاق»، «خوش قدم» باشیم و «خوش مقام». فراموش نکینم «داراب» و «داران» را. «دانش» و «دانشمند» را.
در کشورمان که سفر کنیم تا «درب بهشت» میتوانیم برویم، تا «درب زیارت»، تا «درب گنبد»، تا «درب قلعه».پر از دشت است ایران ما، «دشت آهو»، «دشت ارژن»، «دشت بو» دارد، «دشت خاک»، «دشت زار»، «دشت زال»، «دشت زر» دارد. «دو در» دارد و «دو سر» دارد و «دو کوه» دارد. «ده جلال» و «ده جمال» دارد و «ده شیخ» دارد و «ده صوفیان» دارد. «ذاکر» هم دارد. بیشتر اگر بگردیم، «راز» را در خواهیم یافت، به «رازی» خواهیم رسید.هموطن بیا به سمت «زردآلو» و «زعفران» و «زیتون» برویم و «زیباشهر» و «زیباکنار» را ببینیم. از «زیرآب» و «زیرکوه» گذر کنیم و به «زیار» و به «زیارت» برسیم. بیا با هم سفر به «ژرف» را تجربه کنیم. ایران ما «سامان» دارد، «سایبان» هم دارد. «سراب» اگر دارد، «سرچشمه» هم دارد.
«سردشت» و «سرصحرا» دارد، چنانکه «سرمست» و «سروستان» دارد. «سنگ» و «سنگر» دارد. «سیمین دشت» و «سیمین شهر» دارد. از «شاداب» تا «شادان»، از «شادکام» تا «شادگان»، راه گرچه طولانی است، با شادی میتوان رفت. از «شاهسون» تا «شاهکرم»، از «شاه مکان» تا «شاه نشین»، شاهانه میتوان رفت. از «شیراز» تا «شیرگاه»، از «شیرکوه» تا «شیرمرد»، باید رفت و دید این ایران پهناور را.«صدبار» به «صدخرو» توان رفت، به «صفاخانه»، «صفادشت»، «صفا شهر» توان رفت.به جایی توان رفت که «ضامن جان» است.بعد از «طلسم» به راه «طبس» باید رفت، از راه «طویل» باید رفت و «طبل» را باید دید.«ظهر» را در «ظفرآباد» باید بود.
در شب، «عرش» «عشرت آباد» را تماشا باید کرد. برای رسیدن به «فرشتهجان»، راه «فردوس» در پیش است.چه کشوری است ایران، «قبله» و «قدس» و «قدمگاه» و «قرآنکلا» دارد. «قصربهرام»، «قصرچم»، «قصرساسان»، «قصر شیرین» دارد. هزاران «قلعه»، «قلعه بردی»، «قلعه بهمن»، «قلعه جوق»، «قلعه جیق»، «قلعه خان»، «قلعه دختر»، «قلعه رستم»، «قلعه شهید»، «قلعه شیر»، دارد.سفر از «کارون» به «کاریز»، از «کاشان» به «کاشمر»، از «کوهان» به «کوهسار»، دلانگیز است.سفر از «گلستان» به «گلشن»، از «گلگل» به «گلگون» خاطرهانگیز است.شگفتیهای بسیاری است در مسیر از «لار» تا «لاریجان»، از «لالی» تا «لامرد»، از «لاور» تا «لاهو». به «مهمانی» برویم به «مهماندوست». «مردخدا» را ببینیم.
به «مرز»، خودمان را برسانیم. از «نخلستان» تا «نخل خدا» راهی نیست که نتوان رفت، از «نیاسر» به «نیاکان» راهی هست. از «نیزار» به «نیستان» هم.پیمودن مسیر از «ورامین» تا «ورسک» و از «ورزنه» تا «وزیر» را فراموش نکنیم.به «هامون» «هجرت» کنیم و ببینیم «هما» و «همای» و «همایون» را. از «هفت آشیان» و «هفت تپه» و «هفت رود» بگذریم و به «هشترود» و «هشتگرد» برسیم.در آخر به «یزد» که برسیم، «یزدان» را سپاس خواهیم گفت.
دوباره در اول راهیم. اکنون میتوانیم بایستیم و بنگریم طبیعت میهن را در «ایستگاه آهودشت». در «ایستگاه سرو» کمی بیاساییم. و در «ایستگاه هفت خوان» خودمان را بعد از این همه سفر بیازماییم.
پینوشت: تمام نامهایی که در این متن و در میان «» آمده، نام مکانها، روستاها و شهرهای کشورمان است که به ترتیب حروف الفبا ذکر شدهاند.
منبع: سفری به ایران از «الف» تا «ی»
نظر شما