سه‌شنبه ۳ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۳
فریدون مشیری شاعر امید و عشق بود/ بسامد بالای آرایه تشخیص در کتاب‌ «سه دفتر»

سولماز مظفری، پژوهشگر و مدرس زبان و ادبیات فارسی تاکید دارد که فریدون مشیری در آثار خود تاکید فراوانی بر آموزه‌های تربیتی به‌ویژه امید، عشق، مهرورزی، آزادگی، یاد مرگ، صلح و دوری از جنگ و شادی داشته است.

سولماز مظفری در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با تاکید بر اینکه فریدون مشیری در آثار خود به‌ویژه در کتاب‌های «از دیار آشتی» و «پرواز با خورشید» به رگه‌های اخلاقی و تربیتی توجه نشان داده است، توضیح داد: مشیری در آثار خود به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم و گاه با سیر صعودی و نزولی به نکات تربیتی اشاره کرده و تاکید فراوانی بر آموزه‌های تربیتی از جمله امید، عشق، مهرورزی، آزادگی، یاد مرگ، صلح و دوری از جنگ و شادی داشته است.

مظفری با اشاره به اینکه فریدون مشیری با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی عصر خود تاکید فروانی بر مولفه امید داشته، گفت: برای نمونه در شعر «آن سوی ديوارهای نوميدی» در ابتدا فضای تاریک و نامطلوبی را ترسیم می‌کند؛ اما در انتهای شعر، مخاطب را به امیدواری دعوت می‌کند و اشاره دارد که در انتهای تمام تاریکی‌ها افق‌های بیکران روشن وجود دارد.
«نسيم را گفتم:
اگر حقيقت خورشيد را حجابی هست
هميشه در پس هر ابر، آفتابی هست
هميشه، آن سوی ديوارهای نوميدی
اميد هست و افق‌های بيكران روشن»

وی عشق را دیگر مقوله تربیتی مورد توجه فریدون مشیری عنوان کرد و افزود: جنبه‌های مختلف عشق ورزیدن از جمله عشق انسان به خدا، انسان دیگر و کائنات در اشعار فریدون مشیری موجود است. از جمله در رباعی «ای عشق در آتش تو فریاد خوش است/ هرکس که در آتش تو افتاد خوش است/ بیداد خوش است از تو وز هستی ما/ خاکسترکی سپرده به باد خوش است» توجه داده که عشق همراه با رهایی و شادی است و حتی گلایه و شکایت از عشق هم حلاوت دارد.
 

این پژوهشگر همچنین با بیان اینکه فریدون مشیری در جای جای اشعارش بر دوستی و مهرورزی تاکید کرده است، گفت: این شاعر شیرین‌سخن تاکید کرده است که «دل من دیر زمانی‌ست که می‌پندارد/ دوستی نیز گلی‌ست/ مثل نیلوفر و ناز/ ساقه‌ی ترد ظریفی دارد/ بی‌گمان سنگ‌دل است آنکه روا می‌دارد/ جان این ساقه‌ نازک را دانسته بیازارد/ در زمینی که ضمیر من و توست» شاعر دوستی و مهرورزی را بخشی از فطرت و ضمیر انسان می‌داند و با تشبیه دوستی به گل از انسان می‌خواهد تا بذر مهر را در زمین ضمیر خود بکارد و از ساقه نازک و حساس آن را با خرج کردن مایه جان مراقبت کند.

وی با اشاره به اینکه مشیری از مولفه آزادگی نیز غافل نبوده است، توضیح داد: مشیری در یکی از اشعارش داستان پشه‌ای را نقل کرده که به دلیل حرص به غذا درظرفی اسیر می‌شود و در این اسارت جان خود را از دست می‌دهد و مشیری در این شعر آزادگی را حتی بالاتر از جان می‌داند «جان گرامی بود و آن نعمت لذيذ/ ليك آزادی گرامی‌تر عزيز».

مظفری همچنین یادکرد مرگ را از دیگر مقوله‌های مورد توجه فریدون مشیری عنوان کرد و گفت: وی در شعر «امواج رهسپار یاد» مرگ را با تشبیه زیبایی به امواج به مخاطبان یاد آور می‌شود و ضمن اشاره به این موضوع که مرگ حقیقتی است که برای همه وجود دارد، از مخاطب می‌خواهد از فرصت گذرای زندگی برای شادی و مهرورزی استفاده کند. آنجا که می‌گوید «سربه‌سر عمرت درین عالم دمی‌ست/ شب نشسته،صبحدم، برخاسته/ می‌برند زین جهان، ناخاسته/ این نفس دریاب با یک همنفس/ تا که آن موجت نفرمودست بس
این نفس فردا نمی‌آید به دست/ پس به شادی بگذرانش تا که هست».

وی صلح‌ورزی و دوری از جنگ را از دیگر دغدغه‌های مشیری عنوان کرد و توضیح داد: از جمله فریدون مشیری در شعر «نگاهی، یک جهان فریاد» به نکوهش جنگ پرداخته است. وی در این شعر بمباران را به تگرگ مرگ تشبیه و از مادران و کودکانی که در این بمباران‌ها کشته می‌شوند، یاد کرده است و آن را دوران تاریکی و تباهی دانسته است.
«چگونه این همه بیداد را نمی‌بینی؟
چگونه این همه فریاد را نمی‌شنوی؟
صدای ضجه خونین کودکان عدنی ست
و بانگ مرتعش مادر ویتنامی
که در عزای عزیزان خویش می‌گریند
و چند روز دیگر نوبت من و توست
که یا به ماتم فرزند خویش بنشینیم
و یا به کشتن فرزند خلق برخیزیم»

مظفری همچنین بر توجه فریدون مشیری به مولفه شادی تاکید کرد و گفت: از جمله مشیری با بیان اینکه «این نفس فردا نمی‌آید به دست/ پس به شادی بگذرانش تا که هست» مخاطب را به شادمانی دعوت کرده است.


شخصیتانگاری در اشعار فریدون مشیری
این پژوهشگر همچنین به شخصیت‌انگاری در اشعار فریدون مشیری اشاره کرد و توضیح داد: فریدون مشیری از سرایندگانی است که هم طبیعت به‌عنوان محور کلامی او قرار گرفته، هم از پدیده‌های طبیعت به‌صورت ابزاری با نگاهی استعاری و رمزی بهره برده و طبیعت را دستاویزی برای تصاویر شعری خود قرار داده است. یکی از ابزار مهم کلامی وی با توجه به دیدگاه رمانتیسم، شخصیت‌انگاری است. عناصر طبیعت مونس و همدم وی هستند و شاعر با آنها سخن می‌گوید.

مظفری با بیان اینکه شخصیت‌انگاری (تشخیص) یکی از پرکاربردترین آرایه‌هایی است که فریدون مشیری از آن در سخن شعری خود بهره گرفته است، گفت: کاربرد این آرایه سخن وی را پویا و متحرک کرده است. در سه مجموعه شعر «بهار را باور کن»، «ابر و کوچه» و «گناه دریا» شخصیت‌انگاری همراه با دیگر صور خیال از جمله تشبیهات، استعارات و تناسب به کار رفته است.

مشیری تشخیص را هم به صورت اجمالی آن (استعاره مکنیه) و هم به صورت تفصیلی به کار برده و تشخیص به کار رفته در سروده‌های او بیشتر از نوع فعلی، کنایی، تمثیلی و ندایی است.

وی در پایان گفت: مشیری تشخیص را هم درباره مفاهیم عینی و پدیده‌های طبیعی همچون ماه، ستاره، خورشید، ابر، کوه و دریا و نیز درباره مفاهیم انتزاعی چون مرگ، سکوت، غم، عشق و دل به کار برده‌ است. در مجموع حضور شخصیت‌انگاری در سروده‌های طبیعت برای بیان اهداف اجتماعی شاعر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها