در این مطلب نگاهی به رمان «رد انگشتهای اصلی»، اثر حسن قربانزاده خیاوی داشتهایم؛ اثری تاریخی و عاشقانه که برای نوجوانان نوشته شده است.
«رد انگشتهای اصلی» رمانی است که میتواند به خوبی پاسخی درخور به این نیاز بازار کتاب دهد. رمانی برپایه عشق پسری نوجوان به نام اباذر که دلداده دختری به نام گلآرا میشود و بر او چنان میرود که بر اصلی و کرم معروف؛ منظومهای عاشقانه که هم به ترکی و فارسی اما اصل شعر به زبان ترکی است. «اصلی» عنوان کتاب هم برآمده از همین اصلی منظومه است. جز منظومه شعری فولکلور، ماجرا در مشکینشهر رخ میدهد و از همان ابتدا نویسنده برای فضاسازی از دشت و دره مشکینشهر میگوید قلعهای قدیمی که اباذر قصه نگران از بین رفتن این بناست.
رمان چندلایه است و خواننده نوجوان میتواند تا هرجایی که خواست و همخوان با افکار او بود پیش برود؛ خواه در لایه رویی و عشق اباذر و گلآرا بماند و خواه برود تا معنا و مفهومی که پیچیده است در اتفاقات تاریخی سال 56 و رویارویی جریانهای فکری و سیاسی؛ نوازنده و هنرمند، تودهای، مجاهدین خلق، انقلابی، شاهدوست و روحانی. رویارویی عقاید و دستهها با همدیگر و تلاش هرکدام برای وارد کردن اباذر به طیف و جریان فکری خود، ماجراهای زیادی را برای قهرمان رمان رقم میزند. قهرمانی نوجوان که در سالهایی از زندگی به سر میبرد که درون خودش پتانسیل ورود به هرکدام از این دستهها را میبیند و از قصا هر جریان هم به او میگوید میتوانی بهترین باشی در راه ما. اما اباذر در نهایت مستقل از آنچه به او القا میشود راه خودش را پیدا میکند... این شوریدگی و سردرگمی و تلاش برای یافتن هویت یکی دیگر از مواردی است که مخاطبان نوجوان را همراه قهرمان میکند، چون درون خودشان هم این سرگشتگی را حس میکنند و اباذر را مانند خودشان میبینند، آدمی معمولی که گاهی جسور است و گاهی ترسو و گاهی آرام است و گاهی خروشان؛ کسی مسثل خودشان.
«رد انگشتهای اصلی» رمانی تاریخی و عاشقانه است و نوشته «حسن قربانزاده خیاوی» که پیش از این هم برای نوجوانان زیاد نوشته و معتقد است نباید مخاطب نوجوان را دست کم گرفت و به نوشتن قصههایی با داستان خطی و ساده بسنده کرد. نشر سوره مهر، سال جاری، این رمان را به چاپ رسانده و رمان برنده جایزه اندرزگو و جایزه کتاب سال انقلاب شده است.
نظر شما