مدیر مرکز سعدیشناسی در این نشست، با بیان اینکه در تاریخ ادبیات عرب و همچنین تاریخ صدر اسلام، روایتهایی مختلف درباره شاعران بزرگ و شعرهایی که سرودهاند، نقل شده است، به حکایت کعب ابن زهیر اشاره کرد و گفت: کعب از شاعران بلندمرتبه عرب و از قصیدهسرایانی است که هم زمان با بعثت پیامبر (ص) در مکه و مدینه شعر میسرود.
کمالی با اشاره به اسلام آوردن «بُحَیر» برادر کعب و حضور او در کنار پیامبر، یادآور شد: این واقعه موجب شد که کعب اشعار و قصایدی در ملامت پیامبر و هجو اسلام بسراید.
با این حال به گفته کمالی، پس از فرازها و فرودهای بسیار، بحیر برادر شاعرش را نزد پیامبر میبرد. کعب در نماز صبحگاهی با پیامبر به صحبت مینشیند، اسلام میآورد و در کنار پیامبر میماند؛ تا آنجا که به خاطر جبران آنچه پیش از آن انجام داده، اشعار مختلفی در ستایش پیامبر و اسلام میسراید.
اهمیت جایگاه شاعران در نگاه پیامبر (ص)
کوروش کمالی سروستانی در ادامه با اشاره به قصیده 58 و بیتی بسیار مشهور از کعب ابن زهیر، گفت: این قصیده با عذرخواهی و توصیف معشوق شروع میشود و در بخشی از آن شاعر میگوید: پیامبر مشعلی فروزان است که در پرتو آن جهانیان به راه راست هدایت میشوند.
کمالی با اشاره به بخشش یک خلعت از سوی پیامبر به کعب، پس از شنیدن این قصیده، افزود: برخی بر آناند که این خلعت یک عبا بوده است، بعد از آن نیز این لباس چنان ارزشمند میشود که بعد از درگذشت کعب، خلفای بنیامیه و بنیعباس آن را میخرند، در بین خود میگردانند و گاه به عنوان تبرک میپوشند تا آنجا که بنا بر برخی روایتها، این عبا دستآخر به امپراطوری عثمانی میرسد و اکنون هم در موزهای در شهر استانبول نگهداری میشود.
کمالی سروستانی با بیان اینکه خلعتی که پیامبر به کعب اهدا کرد، نشاندهنده جایگاهی بود که پیامبر برای شعر قائل بود، یادآور شد: در یک روایت دیگر آمده که وقتی به پیامبر میگویند برخی درباره اسلام شعر هجو میسرایند، اجازه دهید آنها را با شمشیر ادب کنیم؛ میفرمایند: خیر، در عوض شما هم شاعرانی پیدا کنید که در کنار آنها که با جان و مال و شمشیر به اسلام خدمت میکنند، آنان نیز با زبان و شعر کمک کند.
شاعران بزرگ ما به ستایش پیامبر پرداختند
مدیر مرکز سعدیشناسی در ادامه با بیان اینکه پیامبر با این رفتار خود، به شعر و شاعران اعتبار و جایگاهی بلندمرتبه میبخشند، عنوان کرد: از آن پس است که در ادبیات عرب و ادبیات فارسی، نعت پیامبر و ستایش ایشان شکل میگیرد و شاعران بزرگ ما از جمله فردوسی، نظامی، عطار، سنایی، مولوی، حافظ، جامی و دهلوی به ستایش پیامبر میپردازند.
کمالی سروستانی سپس با اشاره به بیت مشهور نظامی درباره پیامبر «پیش و پسی بست صف کبریا / پس شعرا آمد و پیش انبیا»، افزود: با توجه به این موضوع، طبیعی است که شاعری بزرگ چون سعدی نیز به ستایش پیامبر و بزرگان دین بپردازد.
مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس در ادامه با بیان اینکه ذهن سعدی مملو از قرآن، روایات و حدیت بود، یادآور شد: سعدی علوم زمان خود و منابع پیش از خود را خوانده بود و کتابهای فروانی در زمینه تفسیر، شرح، اصول و کلام مطالعه کرده بود؛ از همین رو در همه آثارش از بوستان و گلستان گرفته تا قصاید و مجالس، و در همه قالبهای شعری که سروده، به پیامبر پرداخته است.
به باور سعدی، پیامبر هم خاتَم است و هم خاتِم
کوروش کمالی سروستانی در ادامه با بیان اینکه از نظر سعدی، پیامبر انسان کامل است، گفت: به باور سعدی، پیامبر هم خاتَم است و هم خاتِم.
وی سپس با بیان اینکه سعدی معتقد است عرفان نظری، عملی و اخلاق ستوده در رفتار پیامبر متجلی است، افزود: به همین خاطر گاه در گلستان و بوستان حکایتهایی از رفتارهای پیامبر میبینیم.
مدیر مرکز سعدیشناسی در ادامه با توضیح اینکه نکته مهم مورد نظر سعدی در برخورد با پیامبر، ارتباط و نگاه ایشان نسبت به خداوند است، یادآور شد: سعدی با انتخاب این نگاه در دیباچه گلستان و در بخشی از مجالس و قصاید این نکته را به ما نشان میدهد که بدانیم به کدام روایت از خداوند بزرگ اسلام دل داده است.
کمالی سروستانی در ادامه به خوانش بخشهایی از دیباچه گلستان که درباره خداوند است، پرداخت: «باران رحمت بیحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همهجا کشیده، پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبُرد».
او سپس به بخشی از دیباچه اشاره کرد که در آن بخش سعدی میخواهد روایتی را از پیامبر نقل کند، روایتی که صفت جمالی پیامبر و خداوند از نظر سعدی در او مستتر است: «از سرور کاینات و مفخر موجودات و رحمت عالمیان و صفوت آدمیان و تتمه دور زمان محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم، شفیعٌ مطاعٌ نبیٌ کریم قسیمٌ جسیمٌ نسیمٌ وسیم.»
کمالی در ادامه آن بخش مشهور دیباچه را میخواند، آنجا که «هرگاه که یکی از بندگان گنهکار پریشان روزگار دست انابت به امید اجابت به درگاه حق جل و علا بردارد، ایزد تعالی در وی نظر نکند، بازش بخواند باز اعراض کند، بازش به تضرّع و زاری بخواند، حق سبحانه و تعالی فرماید: یا ملائکتی قَد استَحْیَیتُ مِن عبدی و لَیس لَهُ غیری فَقد غَفَرت لَهُ. دعوتش را اجابت کردم و حاجتش بر آوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم. کرم بین و لطف خداوندگار / گنه بنده کرده است و او شرمسار.»
نگاه سعدی به پیامبر، جلوهنگر نگرش او نسبت به خداوند است
کوروش کمالی سروستانی در ادامه با بیان اینکه این خبر و نگاه خداوند به بنده گنهکار و این گستره آمرزش و رحمت در یک بیت پایانی در این بخش دیباچه پیامی ماندگار را ثبت میکند، یادآور شد: زیبایی نگاه پیامبر به خداوند و گزینش سعدی از این روایت، نشانگر خدایی است که صاحب نعمت است و دورکننده محنت، خدایی عطاکننده و پوزشپذیر و لطیف و بخشنده.
مدیر مرکز سعدیشناسی با اشاره به اینکه همین نگاه در مجلس دوم از مجالس پنجگانه سعدی نیز حضور دارد، بخشی از آن را خواند: «در خبر است از خواجه عالم و خلاصه بنیآدم صلیالله علیه و سلم که فرمود از خدی عزّ و جلّ شنیدم که هر که گواهی دهد مرا به خدایی، و تو را به پیغمبری، به بهشت درآید؛ با هر عملی.» به باور کمالی، تداوم این نگاه جمالی به پیامبر و خداوند در بوستان، گلستان و مجالس، نشانگر آن است که نوع نگاه سعدی به خداوند چیست.
ماه فرو ماند از جمال محمد
کوروش کمالی سروستانی سپس با بیان اینکه سعدی در قصاید خود نیز به طور مفصل به پیامبر میپردازد، یکی از مشهورترین قصاید او را خواند: « ماه فرو ماند از جمال محمد / سرو نباشد به اعتدال محمد / قدر فلک را کمال و منزلتی نیست / در نظر قدر با کمال محمد / عرصه گیتی مجال همت او نیست / روز قیامت نگر مجال محمد.»
به باور کمالی، در این قصیده توصیف سعدی از جمال، زیبایی، قدر، منزلت و دیدار پیامبر با خداوند در شب معراج تکرار میشود.
او با بیان اینکه در همین ابیات کوتاه، سیرت، صورت، حشمت، قدرت، محبوبیت و صلابت حضرت محمد (ص) در نگاه سعدی روشن و دقیق است، یادآور شد: آنقدر این نگاه سعدی دقیق است که وقتی در ادامه ستایش از خداوند، بدانجا میرسد که خدایا شاید تو مرا رد کردی، مینویسد: خدایا گر تو سعدی را برانی / شفیع آرد روان مصطفی را.»
کمالی سروستانی سپس با اشاره به اینکه سعدی در مجلس اول به «چشم و چراغ بودن پیامبر میپردازد»، به بخشهایی از آن پرداخت: «به از این بشنو: آدم صفی خلعت صفوت از او یافت، ادریس با تدریس رفعت از او گرفت، روح پر فتوح در قالب نوح به عزت او درآمد، طیلسان صعود بر سر هود او کشید، کمر شمشیر خلت بر میان خلیل او بست، منشور امارت به نام اسماعیل او نبشت، خاتم مملکت در انگشت سلمان او کرد، نعلین قربت در پای موسی او کرد، عمامه رفعت بر سر عیسی او نهاد.»
کمالی با بیان اینکه سعدی همچون مولانا که میسرود «نام احمد نام جمله انبیاست / چون که صد آمد نود هم پیش ماست»، معتقد است که به خاطر پیامبر (ص) بود که جهان را آفریدند.
کمالی با بیان اینکه همین جایگاه بلندمرتبه است که پیامبر (ص) کمال انسان، مصلح و مهرورز، اردات جهان و مردمان روزگاران مختلف را به خود جلب کرده، افزود: پیام سعدی نیز روشن است: خلاف پیمبر کسی ره گزید / که هرگز به منزل نخواهد رسید / مپندار سعدی که راه صفا / توان رفت جز بر پی مصطفی.»
مدیر مرکز سعدیشناسی در پایان با اشاره به اینکه بوستان سعدی نیز مملو از حکایتی از پیامبر و البته ستایش نامهای غرا از ایشان است، به عنوان حسن ختام این نشست بخشی از آن شعر را خواند:
خدایت ثنا گفت و تبجیل کرد / زمین بوس قدر تو جبریل کرد
بلند آسمان پیش قدرت خجل/ تو مخلوق و آدم هنوز آب و گل
تو اصل وجود آمدی از نخست / دگر هرچه موجود شد فرع توست
ندانم کدامین سخن گویمت / که والاتری زانچه من گویمت
تو را عز لولاک تمکین بس است / ثنای تو طه و یس بس است
چه وصفت کند سعدی ناتمام؟ / علیک الصلوه ای نبی السلام.
نظر شما