زهره مهرنیا گفت: لیزا جنووا، در تمام رمانهایش شخصیتی را دارد که دچار یک اختلال عصبی و مغزی میشود و این مسئله تاثیر فراوانی بر روح و روان فرد دارد؛ شما درگیر زندگیهای مختلف و با یک بیماری بسیار خاص آشنا میشوید.
او در ادامه گفت: تم اصلی این رمان را میتوان جدالی برای شناخت خود و طرف مقابل، حس گناه و حسرت از زمان از دست رفته و تلاش یرای بخشش یکدیگر بیان کرد ضمن اینکه مراحل بیماری به خوبی در دل داستان گنجانده شده است و خواننده را مرحله به مرحله با خود همراه میکند.
همچنین وی یکی از ویژگیهای مثبت روایی رمان را شیوایی کلام اعلام کرد و افزود: شیوایی بیان در رمانی که شخصیت اصلی آن بیمار است میتواند به درک خواننده از فضا و شرایط کمک کند و این امکان را به او میدهد تا به بهترین شکل ممکن با شخصیتهای داستان ارتباط بگیرد و خودش را در چالشهای آنها شریک کند و با آنها بخندد و گریه کند و خودش را به جای آنها تصور و به این فکر کند که اگر جای آنها بود چه میکرد. جدا از اینکه فصلبندیهای درست باعث شده خواننده این فرصت را داشته باشد که به چیزهایی که تا آن فصل خوانده فکر کرده و داستان را تحلیل کند از سوی دیگر شخصیتپردازی جنووا در رمان «نتهای ناتمام» بسیار جالب توجه است به طوری که بعد از خواندن چند فصل ابتدایی یک دیدگاه جامع از نقاط ضعف و قوت شخصیتهای اصلی، شرایط آنها در جامعه و موقعیت روحی و همچنین توقعاتشان از آدمهای اطرافشان و خودشان را داریم و این باعث میشود آنها را به راحتی درک کنیم. پس شخصیتپردازی چنان قوی است که خواننده را به راحتی وارد داستان میکند و این اجازه را به او میدهد تا خودش را جای شخصیتها تصور کند.
او در ادامه به فضاسازی رمان اشاره و افزود: فضاسازی رمان نتهای ناتمام بسیار بحثبرانگیز است و میتوان آن را از ابعاد مختلفی بررسی کرد. داستان بهطور کامل در امریکا اتفاق میافتد با جود این مکان زندگی شخصیتهای رمان برگرفته از روحیات و ابعاد شخصیتی این کاراکترها است کما اینکه در مقایسه شخصیت ریچارد و کارینا اگر مکان زندگی آنها را بررسی و مقایسه کنید و با ایدهالهای شرایط زندگی آنها تطبیق دهید به همان نتیجهای خواهید رسید که با بررسی شخصیتها رسیده بودید. این مسئله در زندگی دانشجویی دخترشان هم بسیار حائز اهمیت است و صدق میکند. همچنین ما با بحران مهاجرت به خوبی آشنا میشویم چرا که کارینا از لهستان به امریکا مهاجرت کرده و بعد از سالها زندگی در امریکا هنوز با سبک زندگی سنتی و آدابورسوم لهستان در قیاس با سبک زندگی امریکا دچار چالش شده و با آن مواجه است.
وی در ادامه افزود: از سوی دیگر استفاده از حواس پنجگانه خواننده و بهکارگیری این حواس در درک روند داستان به خوبی در این رمان مشهود است و باعث میشود در مواقعی خواننده مجبور به تخیل و تصویرسازی آنچه میخواند شود تا به درک بهتری از داستان برسد گاهی از حس بینایی و گاهی از حس شنوایی برای درک بهتر موسیقی که پخش میشود و تاثیر آن بر شخصیتها استفاده شده. از سوی دیگر زبان نویسنده فضای بسیار مناسب و قابل درکی را در رمان به وجود آورده و تمام این موارد به خواننده کمک میکند تا ارتباط موثری با داستان و شخصیتها برقرار کند. شما با خواندن این رمان در هر فصل با حسهای مختلف روبرو میشوید گاهی دچار خشم میشوید و با شخصیت کارینا همذاتپنداری میکنید و احساس یأس و ناتوانی ریچارد در اجرای نتهایی که همیشه به راحتی مینواخته و عصبانیتی که به خوبی به خواننده منتقل میشود.
مترجم «مترجم دریا،دریا» در پایان بیان کرد: لیزا جنووا تخصص خود را در زمینه عصبشناسی گرفته و یکی از رشتههای پزشکی را دنبال کرده و رویکرد این نویسنده بسیار مبتکرانه است؛ در تمام رمانهایش شخصیتی را دارد که دچار یک اختلال عصبی و مغزی میشود و این مسئله تاثیر فراوانی بر روح و روان فرد دارد. یعنی در این رمانها شما علاوه بر اینکه با داستان جذاب و پرکششی مواجه میشوید و درگیر زندگیهای مختلف میشوید با یک بیماری بسیار خاص آشنا شده و تاثیرات بیماری را بر شخصیت و آدمهای اطراف آن میبینید. این مسئله در سیستم نگارش رمان موضوع پیشتازانه و جدیدی است که این رماننویس دنبال میکند و در تمامی رمانهایش این محتوا قابل رویت است.
این اثر نوشته لیزا جنوواست که از سوی نشر کتاب پارسه با قیمت 59هزارو500 تومان در 328صفحه و 110 نسخه منتشر شده است. پیش از این دو رمان «هنوز آلیس» و «نیمه نادیده» از این نویسنده به فارسی ترجمه شده است.
نظر شما