کتاب تاریخ عباسی(روزنامه ملاجلال) چرا به این نام شهرت یافته است و اساسا این اثر چه دوره تاریخی را در بر میگیرد؟
بر پایه برخی نسخههای خطی کتاب، که در جای عنوان کتاب نام «تاریخ عباسی» آمده است، میتوان به احتمال قوی نام کتاب را تاریخ عباسی دانست. این قویترین احتمالا درباره نام کتاب است. اما در منابع و برخی نسخههای خطی کتاب عنوان «روزنامه ملاجلال» نیز دیده میشود که احتمالا عنوانی افزوده و متاخر است که احتمالا بر اساس مطالب کتاب و گزارش رویدادها بر اساس روزشمار در بسیاری از جاهای کتاب و احتمالا به پیروی از کتاب «روزنامه غزوات هند» غیاثالدین یزدی، که درباره تیمور است، این عنوان به کتاب داده شده است. این کتاب به تاریخ زندگی شاه عباس اول، اوضاع ایران و برخی سرزمینهای همسایه از زاده شدن شاه عباس در سال ۹۷۸هجری قمری تا سال ۱۰۲۰هجری قمری پرداخته است.
از مولف اثر و فعالیتهای او چه اطلاعاتی دردست هست؟
نویسنده کتاب ملاجلالالدین محمد بن عبدالله یزدی، معروف به ملاجلال منجم، از منجمان سرشناس سده دهم و یازدهم هجری است. او نخست در دستگاه خان احمد گیلانی، حاکم کیایی گیلان به منجمی اشتغال داشت. در همین زمان کتاب نجومی خود با نام تحفهالمنجمین یا تحفه خانی را به نام این خان گیلان نوشت. در اواخر سال نهصد و نود و پنج هجری، همزمان با آغاز پادشاهی شاه عباس، به قزوین پایتخت صفویه آمد و از همان زمان تا پایان زندگی با عنوان منجم یا منجمباشی در دربار شاه عباس ماندگار شد. به شاه عباس بسیار نزدیک بود و تا پایان زندگی نیز شاه عباس ارج او را بسیار پاس میداشت.
گفته شده نسخهای از این کتاب درموزه بریتانیا نگهداری میشود. این منبع به لحاظ تاریخی چه میزان اعتبار دارد و چه قدر وقایع و گزارههای مطرح شده در آن صحت دارد؟
این کتاب شش نسخه شناخته شده دارد که دو نسخه آن در انگلستان است؛ یکی در کتابخانه بادلیان دانشگاه آکسفورد و دیگری در موزه بریتانیا (بریتیش میوزیم). نسخه موزه بریتانیا هم مثل دیگر نسخههای تاریخ عباسی به احتمال بسیار در ایران و به احتمال ضعیفتر در هندوستان سده یازدهم استنساخ شده است. وجود این نسخه در موزه بریتانیا هیچ تمایزی خاص میان آن و دیگر نسخههای همسنخش ایجاد نمیکند. این هم نسخهای است با مشخصات خاص خود، که همچون هزاران نسخه خطی فارسی دیگر، در چند سده اخیر از ایران یا هندوستان و یا دیگر سرزمینهای همسایه ایران، به اروپا منتقل شده است.
آنچه مهم است برخی ویژگیهای خاص این نسخه و نسخه کتابخانه بادلیان است که به نظر میرسد هر دو نسخه ویرایشی جدید از نسخه اصل مولف باشند که در زمانهای بسیار نزدیک به روزگار نوشتن اصل کتاب از روی متن اصلی نوشته شده است. این ویرایش متاسفانه دقیقا به متن اصلی وفادار نمانده و ویرایش کننده بیشتر کوشیده است تا صورتی ادیبانهتر به متن اصلی ملاجلال بدهد. چه ملاجلال در نوشتن تاریخ عباسی، برخلاف بیشتر مورخان همروزگارش، دربند صنایع و آرایههای ادبی نبوده است و این خود میتواند امتیازی بزرگ برای متن اصلی ملاجلال بهشمار بیاید. اما از آنجا که در زمانه او تصنع و تکلف ادبی در متون تاریخی بسیار رایج بود، به نظر میرسد کس یا کسانی بر آن شدهاند تا متن بیپیرایه ملاجلال را با آرایههای ادبی، از دیدگاه خودشان آراسته کنند. که متاسفانه در جریان این کار آسیبهایی به اصل برخی از گزارشها وارد کردهاند. نسخه موزه بریتانیا دارای چنین ویژگیهایی است. اما به کلی بیارزش نیست. چه در بسیاری از جاها که نسخههای اصیل تاریخ عباسی دارای انواع افتادگی و یا سحو استنساخ کننده هستند، متن موزه بریتانیا میتواند به تکمیل متن اصلی یاری برساند. از این روی دارای ارزشهای خاص خود است.
تصحیح این نسخه با چه انگیزهای صورت گرفته و فرایند کار به چه صورت بوده است؟
از این متن در سال ۱۳۶۶ چاپی بسیار مغلوط و ناقص بهوسیله شادروان سیفالله وحیدنیا صورت گرفته بود که افزون بر این که رویدادهای حدود هفت سال در آن از قلم افتاده است، در بازخوانی متن نیز خطاهایی فراوان رخ داده است که معمولا خواننده و پژوهشگر را در برخی جاها بهگونهای جدی از واقعیت رویدادها به دور میاندازد. افزون بر آن چاپ یادشده تقریبا فاقد تحقیق و پژوهشی حداقلی در متن کتاب و بهویژه واژگان، اصطلاحات و اعلام کتاب است. ضمن این که چاپ یادشده تنها بر پایه دو نسخه موجود در ایران انجام پذیرفته است. همه این کاستیها در حالی است که تاریخ عباسی یکی از مهمترین متون تاریخنگاری روزگار صفوی است که برای دورهای حساس از تاریخ این دولت، یعنی دوران شاه عباس اول، از اهمیتی بیمانند برخوردار است. از این روی تصحیحی دقیق از این کتاب و انتشار آن برای علاقمندان تاریخ ایران، بهویژه ایران صفوی، بسیار ضروری به نظر میرسید. در این تصحیح کوشش شد تا اندازه امکان متنی دقیق و نزدیک به آنچه نویسنده اصل بر قلم آورده است، فراهم شود و با تحقیق در واژگان، اصطلاحات، اعلام، تطبیق برخی رویدادها با دیگر منابع همسنخ و غیره، متنی قابل بهرهبرداری بیشتر و بهتر برای خوانندگان و بهویژه پژوهندگان فراهم شود.
با چه چالشهایی در راه تصحیح این نسخه مواجه بودید؟
یکی از مهمترین چالشها تهیه نسخههای خطی خارج از کشور بود. بهویژه تهیه نسخه کتابخانه بادلیان با سختی بسیار و با لطف برخی دوستان و ازجمله دوست گرانقدرم آقای دکتر داریوش رحمانیان استاد تاریخ دانشگاه تهران و سرکار خانم دکتر انوشه مدرسی دانشآموخته دکتری تاریخ دانشگاه آکسفورد امکانپذیر شد. مشکل دیگر در تصحیح متن کتاب، بازشناسی بسیاری از واژگان، اصطلاحات و اعلام موجود در متن کتاب بود. چه، با این که زبان فارسی از نظر داشتن لغتنامهها و فرهنگها در زمره خوشبختترین زبانهای دنیاست، هنوز بسیاری از واژگان و اصطلاحات موجود در متون فارسی به لغتنامههای موجود راه نیافته است. از این روی هنگام تصحیح متون تاریخی و غیر آن شناسایی معنی و کاربرد بسیاری از این دست واژگان و اصطلاحات برای مصحح کاری بسیار دشوار است. همچنین بسیاری از اعلام تاریخی، همچون نام جاها، قبیلهها، کسان و مانند آن نیز در متون دیگر انعکاسی ندارد یا به ندرت انعکاس یافته است. از این روی بازشناسی این بخش از اعلام نیز وقت و نیرویی بسیار را از مصحح میگیرد.
این نسخه چه اطلاعات منحصر به فردی را میتواند در اختیار پژوهشگران این حوزه قرار دهد و در واقع چه اطلاعات متمایزی با آثار این حوزه دارد؟
از آنجا که ملاجلال منجم در جایگاه منجم شاه عباس، نسبت به دیگر تاریخنگاران این روزگار، به امور و رویدادهای مربوط به دولت و دربارش نزدیک است، میتوان ادعا کرد در این میان گزارشهای او از اصالتی بیشتر برخوردار است. او به دلیل شغل منجمی، در سفر و حضر و تا اواخر عمر، همواره همراه شاه است. حتی در جاهایی بسیار خصوصی که کمتر کسی امکان همراهی با شاه را داشت، او شاه را همراهی میکرد. از این رو بسیاری چیزها را دیده و گزارش کرده که هیچ مورخی دیگر دسترسی به آن نداشته است. حتی شبنشینیها و مجالس کاملا خصوصی شاه عباس هم از دیده تیزبین او پنهان نمانده و گزارشهایی ناب از بسیاری از آنها در کتاب او بازتاب یافته است. این ویژگی باعث شده است تا خواننده و پژوهشگر بتواند با بهره بردن از کتاب تاریخ عباسی تصویری دقیقتر از این فرمانروای ایرانی بهدست آورد. افزون بر این، تاریخ عباسی دربردارنده گزارشهایی فراوان و همراه با جزئیات در موضوعات خرد و کلان از سراسر کشور پهناور ایران آن روزگار است. بهویژه پارهای گزارشهای او در پیوند با زندگی تودههای مردم میتواند برای شناخت تاریخ مردم ایران آن روزگار سودمند باشد. همچنین گزارشهای او از برخی رویدادهای سرزمینهای همسایه، همچون عثمانی، هندوستان و بهویژه قلمرو اوزبکان، در نوع خود کممانند و گاه بیمانند است.
نظر شما