به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، سیدجعفر علمداران در آیین بزرگداشت شب چله که شامگاه چهارشنبه به همت «انجمن شاهنامهخوانی و شاهنامهپژوهی مهر تربتحیدریه» در سالن ارتش این شهرستان برگزار شد، گفت: شب چله، که به آن شب یلدا هم گفته میشود، یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است که در بلندترین شب سال، یعنی شب اول زمستان، برگزار میشود. این شب، نویدبخشِ غلبه نور بر تاریکی و امید بر ناامیدی است.
او با اشاره به اهمیت امید به روشنایی و روزهای بهتر در این شب گفت: این آیین فرصتی برای یادآوری ارزشهای ملی و فرهنگی ایران عزیز است.

علمداران قدمت این جشن را به دوران پیش از زرتشت دانست و اظهار کرد: یلدا نشاندهنده پیوند عمیق ایرانیان با طبیعت و تغییرات فصلی است. در فرهنگ ایرانی، نور همواره نمادی از روشنایی، امید، خیر و برکت بوده است، در حالی که تاریکی نمادی از شر، ناامیدی و سختی است. شب چله با نوید آغاز روزهای طولانیتر، نمادی از پیروزی نور بر تاریکی و غلبه امید بر ناامیدی است.
شرح بخش اسطورهای شاهنامه
مدیر انجمن شاهنامهخوانی و شاهنامهپژوهی مهر تربتحیدریه در ادامه ضمن تبیین محتوای بخشِ اسطورهای شاهنامه گفت: کیومرث نخستین پادشاه شاهنامه است که فرزندش سیامک، به دست دیوبچه کشته میشود.
او ادامه داد: پس از آن ما پادشاهی هوشنگ و کشف آتش را داریم و نکته بسیار مهم در بخش پادشاهی هوشنگ، گردآمدن افراد به دور آتش و شکلگیری نخستین حلقه مهر به دور آتش است، پس از آن تهمورث را داریم که برای دانایی انسانها از دیوها کمک گرفت و دیوها را مجبور کرد به انسانها خواندن و نوشتن یاد بدهند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: جمشید همه کار برای جامعه انسانی کرد و از هیچ کاری فروگذاری نکرد، اما در نهایت گفت «خور و خواب و آرامتان از من است.. همه کوشش و کامتان از من است» و شوربختانه دچار تکبر شد و همین منیت و تکبر در نهایت او را به زمین زد.
او با اشاره به شعری از مولانا گفت: مولانا در این خصوص میگوید «آن شغالی رفت اندر خم رنگ.. و اندر آن خم کرد یک ساعت درنگ.. پس درآمد پوستش رنگین شده.. که منم طاووس علیین شده» در این داستان مولانا اشاره میکند که و وقتی آن شغال از آن خم بیرون آمد گفت من طاووس علیین شده هستم» و تکبر او را فراگرفت.
علمداران در ادامه شرحِ بخش اسطورهای شاهنامه گفت: جمشیدشاه هم دچار همین تکبر شد و مردم به همین دلیل به سوی ضحاک رفتند، ضحاکی که ۱۰۰۰ سال به اهورائیان ظلم کرد و پس از او ما شاهد پادشاهی شاهآفریدون هستیم.
آیین کهنِ اوسنهخوانی
وی در ادامه این مراسم با اشاره به آیین اوسنهخوانی گفت: این آیین رو به فراموشی است و یادآور مهارتهای زندگی برای همه ما است. اوسنهخوانی تفکر جمعی و تجربه زیسته ایرانیانی است که با کمترین امکانات دور کرسیهای مهر جمع میشدند و افکار خود را با همدلی و همراهی به اشتراک میگذاشتند.
سید جعفر علمداران بیان کرد: اوسنهخوانی درس و دانشگاه بود، در سایه اوسنه خوانی بزرگان اندیشهها و تجربههای خود را برای نوجوانان و جوانان بازگو میکردند.
به گزارش ایبنا؛ در این مراسم سیدعلی موسوی، علی اکبر عباسی، محمدمقدسی و حسن پارسا به اوسنهخوانی پرداختند، همچنین آیین کفزنی بر عهده سیدمحمد علمداران بایگی و شاهنامهخوانی مهدی جلالیه از داستان فریدون و سه پسرانش از دیگر بخشهای این رویداد بود.
نظر شما