دولتمردان شوروی به قدری محتاطانه عمل میکردند که مدتها پس از مرگ این دانشمند نام آن را در رسانهها به زبان آوردند. آن هنگام بود که مردم جهان تازه فهمیدند چه کسی به فضایی شدن بشر در این سالها کمک میکرد.
پروژه ماموریتهای سرنشیندار به ماه به قدری حساس بود که حتی بعد از آن هم برخی آرام نگرفتند. تا اینکه بیل کیسینگ نویسنده آمریکایی که سررشتهای هم از علوم فضایی نداشت در کتابی به عنوان «ما هرگز به ماه نرفتهایم» در سال 1976 زهر خود را ریخت و طرفدارانی هم به سوی خود جذب کرد. نویسنده در این کتاب دلایل مختلفی را ذکر میکند که حاکی از یک دورغ بزرگ است؛ اینکه هالیوود به ماه رفته است نه بشر. وی نشانههایی از جمله نوع عکسبرداری که آسمان ماه ستاره ندارد یا چرایی اهتزاز پرچم آمریکا در سطح بدون جو ماه را دلایل قانعکنندهای میداند که بگوید بشر هیچگاه به ماه نرفته است.
سرگئی کارالیوف
محمدرضا رضایی روزنامهنگار و تحلیلگر ماموریتهای فضایی در گفتگو با خبرنگار ایبنا به تشریح دلایل علمی این پروژه میپردازد وی میگوید؛ «سفرهای فضایی از دو زاویه قابل بررسی است یکی بحثها و دلایل علمی آن و دیگری بحثهایی مربوط به تفکر انتقادی. در مورد تفکر انتقادی باید بگویم ما هزاران عکس از کره ماه داریم که از ماموریتهای سرنشیندار آمده است؛ همچنین نزدیک به 184 کیلوگرم سنگ و خاک حاصل این ماموریتها به زمین آورده شده است. تمام اینها مهمترین شواهدی است که به ما میگوید این سفر اتفاق افتاده است.»
رضایی دلیل دیگر نپذیرفتن شایعات در این مورد را در میزان پیشرفت بشر در حوزه تکنولوژیهای سینمایی میداند اینکه فناوری سینمایی آن دوران به ما اجازه نمیداد که چنین تصاویری را ظبط کنیم. وی میگوید؛ « در فیلم اودیسه فضایی که همان سالها اکران شد، از نهایت جلوههای ویژه استفاده کرده بودند که باز نمیتوانست چنین تصاویری را ظبط کند. اگر این فیلم را کنار تصاویر سفر انسان به ماه بگذاریم به خوبی میتوانیم تشخیص دهیم که کدام تصویر جلوه اقعی است و کدام ساخته بشر است.»
گفتنی است، ادعای این مخالفان که در کتاب مذکور هم آمده است آن است که عکسها دارای کیفیت بالایی هستند و نمیتوانسته در آن شرایط و در آن زمان چنین عکسهایی گرفته شود رضایی در پاسخ به این ادعا میگوید: «در آن زمان بشر بهترین دوربین خود را برای دریافت تصاویر به ماه فرستاد. خوب است بدانیم که آن سالها ما از لحاظ عکاسی پیشرفت زیادی کرده بودیم و این تصاویری که میبینید کاملا با کیفیت دوربینهای عکاسی سنخیت دارد. علاوه بر این در سفر انسان به ماه دو نوع دوربین به ماه برده شد، یکی دوربینهای ناوبری که کیفیت پایینی داشتند که صرفا فقط برای ناوبری استفاده میشد و دیگری دوربینهایی که بر سینه فضانوردان نصب شده بود که جزو با کیفیتترین دوربینهای عصر خود بودند. لازم به ذکر است که به علت شراط جوی ماه، بهینهسازیهای بسیار خوبی در عکسها انجام شد و چون این کره فاقد جو و اتمسفر است، دریافت تصاویر با کیفیت بهتری از سطح زمین انجام میشود. بنابراین این تصاویر همسان با تکنولوژی آن زمان بوده است.»
موضوع دیگری که بیل کیسینگ در کتابش آورده است اهتزار پرچم آمریکا روی ماه و به حرکت در آمدن آن است. کیسینگ میگوید ماه جوی ندارد که دارای باد باشد. اما عکس نشانگر وجود باد در بیرق آمریکاست؛ وقتی خواهان تحلیل این ادعا از سوی رضایی میشویم وی به پارچهای نبودن پرچم آمریکا اشاره میکند و میگوید:«پرچم را باد تکان نداده است چون جنس پرچم پارچهای نبوده و از نوعی پلاستیک ساخته شده بود. از طرفی اگر خوب که به عکس نگاه کنید متوجه میشوید که میلهای به بالای آن وصل بوده است که وقتی پرچم را باز کردند گویا هنوز دارای تاب و چین و چروک بوده و در همان لحظه عکسبرداری انجام شده است. به همین دلیل است که عکس حالتی را نشان می دهد که که گویا باد داخل پرچم است.»
اینکه چرا دوباره به ماه نرفتیم با توجه به اینکه آن سالها ناسا یک سازمان کوچکی بوده و امروزه بسیار گسترش یافته است سوالی است که شاید هر فردی پس از شنیدن داستان تسخیر ماه توسط انسان از خود بپرسد، رضایی در این باره میگوید؛ «در طی سالهای 1969 تا 1972 شش یا هفت ماموریت سرنشیندار به ماه فرستاده شد که یکی از آنها شکست خورد و بعد از آن به علت هزینههای بسیار بالایی که این ماموریتها داشت و تغییر سیاستها در ناسا که در راستای شناخت فضای کیهانی بود پروژه سفر به ماه تعطیل شد و بعدها بر شاتلهای فضایی تمرکز کردند. در واقع ما با فناوری پنجاه سال پیش نمیتوانیم دوباره به ماه سفر کنیم مانند این است که شما بخواهید مسافت زیادی را با یک خودرو ژیان در جادههای امروزی بپیمایید. در واقع با تکنولوژی که وجود دارد هیچگاه با ژیان سفر نمیکنید. سفر به ماه در شرایط فعلی نیازمند فناوری بالاتری است که هزینههای زیادی را هم میطلبد. در حالیکه ما یک بار این تجربه را داشتیم و این بار لزومی به تجربه دوباره ندارد. امروزه اهداف انسان از شناخت فضای کیهانی فراتر از ماه رفته است.»
بحث بعدی که در بسیاری از کتابهای علمی تخیلی به آن اشاره میشود زندگی در سیارات گوناگون است، ناسا در راستای تحقق این رویای بشر اقدامات زیادی انجام داده است اما این بار نه تنها تمرکزش ماه نیست بلکه مریخ را مورد توجه قرار داده است. حال با توجه به اینکه ما یعنی بشر به ماه گام گذاشته و آزمایشات زیادی هم روی سنگ و خاک آن داشته است، چرا این مکان آشنای دیرینه نباید هدف بشر برای سکونت باشد و ما به مریخ رو انداختهایم. رضایی در پاسخ میگوید:«لازم به ذکر است که امروز بشر در ماه دنبال موضوعات دیگری است که با کاوشهایش در مریخ متفاوت است. زندگی روی ماه دارای یک سری چالشهایی است که شاید برای ما مهم باشد. برای مثال نبود اتمسفر در ماه شاید برای انسان سختتر از زندگی روی مریخ باشد پیشبینی میشود تا دو الی سه دهه دیگر بتوانیم اولین فضانوردان خود را به مریخ برسانیم.»
نظر شما