در ابتدای این مراسم گمینی با اشاره به محتوای موضوعی کتاب گفت: این اثر دارای موضوعی میان رشتهای است. بخشی از کتاب مربوط به تاریخ هنر و بخشی دیگر در حیطه تاریخ علم است. در واقع این اثر دربردارنده مجموعهای از مقالات نگارگری نجومی اوایل قرن بیستم است و مهمترین آثار کلاسیک آن زمان را منعکس کرده است.
گمینی با اشاره به اهمیت این کتاب در تاریخ اختربینی گفت: این مجموعه از نظر تاریخ اختربینی اهمیت زیادی دارد چراکه در انتهای هر مقاله و به صورت کاملا منظم خلاصهای از نظریههای اختربینان اسلامی آورده شده است. ریشهشناسی بسیاری از این اشکال با شمایلنگاری پیش از دوره اسلامی مواردی هستند که در کتاب به آن پرداخته و هم المانهای نجومی و هم هنری در این اثر به خوبی بررسی شده است.
این مورخ علم گفت: با بهرهگیری از این کتاب میتوان اشکال صور فلکی را به خوبی شناخت و به المانهای اصلی آنها پی برد. اصطلاحات در این کتاب دقیقا آنگونه که باید در زبان فارسی گفته شود درج شده است؛ البته مترجم از عبارات فارسی قدیم بسیار استفاده کرده است که شاید این مورد کمی در فهم مخاطب دستانداز ایجاد کند. در همین رابطه در بخشهایی از کتاب خواننده دست بالا گرفته شده است که به اعتقاد من بهتر بود از فارسی امروزی بیشتر استفاده میشد.
وی با اشاره به انتقاد خود از تصاویر کتاب گفت: اتفاق ناخوشایندی که در مقاله دوم افتاده که باعث سردرگمی مخاطب میشود چرخش نامنظم عکسهاست. در بخشهایی از کتاب عکسها حتی تا ۱۸۰ درجه هم چرخیدهاند که احتمال میرود ایراد صفحهآرایی باشد. همچنین حضور علمی مترجم در کتاب تنها در مورد کاتولوگ آخر صدق میکند؛ انتظار میرفت که در متن مقالات هم مترجم حضور علمی خود را پررنگتر جلوه دهد.
در ادامه این نشست رضازاده گفت: در طول سالها ترجمه در مواردی با هنر اسلامی مواجه میشدم و از طرفی در نگارش تز دکتری مجبور بودم مقالاتی را بخوانم و ترجمه کنم و در همین زمان آن چیزی که باید از اختربینی میفهمیدم را دریافت کردم در انتخاب مقالات درگرداوری کتاب متوجه شدم که با دو یا سه نوع نقش در جهان اسلام مواجه هستیم که بخشی از آنها اخترها هستند به طور مشخص هفت اختر و بخشی دیگر نقوش منطقهالبروج را تشکیل میدهد و نوع سوم اشکالی هستند که ترکیبی هستند. ابتدا مقاله و تشریحی که درباره اخترها و شمایلنگاری آنها نوشته شده بود را در ابتدای کتاب آوردهام که این مقاله ترجمه خودم نبود چراکه به زبان آلمانی نوشته شده بود و خانم خسروشاهی ترجمه آن را برعهده داشتند و من تنها ویرایش آن را عهدهدار بودم.
وی ادامه داد: اختربینی اسلامی به طور رسمی هفت عدد و به طور غیر رسمی هشت عدد هستند. مقاله دوم در ادامه مقاله اول است، در مقاله اول هفت اختر معرفی شده است و مقاله دوم به شرح اختر هشتم میپردازد و از آن رونمایی میکند. در مقاله سوم نویسنده شمایلنگاری صور فلکی به ویژه منطقهالبروج را معرفی میکند و همچنین تصاویر به کار رفته را شرح میدهد. نویسنده در این اثر ارتباط با انواع نسخههای مصور دیگر را بررسی میکند. در حقیقت مقاله سوم نوعی منوگرافی است از این جهت که صرفا به یک اثر هنری اختصاص پیدا کرده و آن هم صورکوکبه ثابته کتابخانه آکسفورد است.
این مترجم گفت: آخرین مقاله کاتولوگ اشیای مزین به صورمنطقهالبروج در موزه متروپلیتن است. در این اثر از دوازده شیء برای دوازده صور دایرهالبروج استفاده شده است. باید گفت ماهیت مقاله پنجم یا آخرین مقاله با دیگر مقالات متفاوت است و ترجیح من این بود که به صورت جداگانه چاپ شود که این اتفاق حاصل نشد.
رضازاده گفت: استراتژی من در ترجمه این اثر بر محور بازسازی بوده است. من در این کتاب به صورت ترکیبی عمل کردهام چراکه معتقدم متون تاریخی هنری علاوهبر ترجمه باید دوباره ترکیببندی و بازسازی شوند.
در ادامه گلچینعارفی با اشاره به اهمیت پرداختن به تاریخ نجوم از منظر هنر گفت: تاریخ نجوم موضوعی است که هم در ایران و هم در خارج از کشور فعالیتهای زیادی در باب آن انجام شده است اما از منظر هنری زمین شخم ناخوردهای است و با انتشار این اثر میتوان گفت کمی جای خالی این موضوع پر شده است از بارزترین ویژگی این کتاب آن است که مخاطبان به راحتی میتوانند آن را بفهمند و کاملا متوجه منظور نویسنده شوند. باید گفت فرد شایستهای این اثر را ترجمه کرده است.
وی افزود: کتاب پر است از پارههای درخشان حاصل از ترجمه دقیق و درست مترجم. در واقع مخاطبان با خواندن این کتاب خواهند فهمید که به چه ترجمهای ترجمه تخصصی و روان میگویند. در واقع عرصه ترجمه تخصصی عرصهای است که گویا قرار است مخاطبان نفهمند که متن اصلی چه چیزی را میخواهد بیان کند اما این کتاب کاملا عکس این فرآیند اشتباه را ثابت کرده است. مخاطبان به نوعی با معمای حل شده طرف هستند چراکه ریزهکاریهای بسیاری در آن رعایت شده است.
این مترجم و پژوهشگر ضمن انتقاد از اصلاح برخی اشتباهاتی که در متن اصلی وجود داشته است گفت: در بخشهایی از کتاب مترجم آن دسته از اشتباهاتی که در متن اصلی رخداده است را خود اصلاح کرده است که به اعتقاد من باید آورده میشد و باید در جایی دیگر به اشتباه بودن آن بخش از محتوا اشاره میکرد نه آنکه مترجم خود به اصلاح متن اصلی دست بزند در کل ارائه اطلاعات افزوده در متن اصلی روا نیست.
وی افزود: یکی از حرفهمندیهای مترجم در این کتاب شم زبانی وی بوده است که کلمهسازی بسیار مناسبی در کتاب خرج داده است به عنوان مثال در دو بخش کتاب از واژههای اخترانه و اخترانگی استفاده کرده است که این روش بسیار سنجیده بوده است. اما در بخش دیگری در کتاب از کلمه طلسمآگین استفاده کرده است که به اعتقادم کمی نادرست به نظر میرسد و شاید کلمه طلسمگون باید جایگزین آن شود.
گلچینعارفی با اشاره به عنوان کتاب گفت: به اعتقاد من کمی عنوان کتاب ساده گرفته شده است واژه شمایلنگاری چند معادل در انگلیسی دارد که باید دقت بیشتری به خرج داد چراکه از این واژه جنبههای گوناگونی را میتوان برداشت کرد که اگر آن را به تنهایی به کار ببریم امکان دارد مخاطبان را یاد مکتب شمایلگرایی بیاندازد که هیچ ربطی به محتوای کتاب ندارد.
نظر شما