رییس مرکز آموزش عالی علمی کاربردی واحد 30 تهران معتقد است در کشورهای توسعهیافته، دانشگاهها در کنار صنعت حرکت میکنند اما در ایران به ویژه در صنایعی مانند چاپ و نشر، این موضوع دیده نمیشود.
آرش سپاسمقدم، رییس این مرکز به خبرنگار ایبنا گفت: ما علاوه بر دورههای اصلی دانشگاهی، دورههای کوتاهمدتی را نیز برای فعالان نشر در نظر گرفتهایم که بتوانند در مدت زمان کم، آموزشی کاربردی در حوزه نشر را بگذرانند. در حال حاضر برنامهریزیهای این دورههای کوتاهمدت انجام شده است و در کمتر از یک ماه دیگر، اطلاعرسانیهای لازم صورت میگیرد.
وی اضافه کرد: برای نمونه در حوزه قوانین و مقررات حاکم بر نشر و اقتصاد نشر دورههای مختلفی برگزار میشود و فعالان میتوانند با حضور در این دورهها، با علم کافی به کار نشر بپردازند. مدرک، آخرین چیزی است که ما به آن فکر میکنیم و اعتقاد داریم که ناشران میتوانند بر اساس علاقمندی و نیازشان، دانش خود را بهروز کنند.
سپاسمقدم درباره استقبال از رشتههای مرتبط با صنعت نشر بیان کرد: متاسفانه نه در دوره جدید و نه در دورههای گذشته، استقبال خوبی را از سوی فعالان نشر شاهد نبودیم و به نظر میرسد این دغدغه که صنعت نشر نیازمند آموزش است، در میان مسئولان و فعالان این حوزه وجود ندارد.
بسیاری از آسیبها از نبود دانش سرچشمه میگیرد
سپاسمقدم گفت: در حال حاضر وقتی به صنعت نشر نگاه میکنیم متوجه میشویم که بسیاری از ناشران، آسیبهای فراوانی را به دلیل نداشتن علم کافی و ندانستن، متحمل میشوند. از محاسبات اولیه در فرآیند چاپ و نشر تا سوددهی و طراحی گرافیک، ناشران نیازمند آموزش علمی و آکادمیک هستند.
وی ادامه داد: امروزه در تمام بخشهای صنعت نشر، موارد و موضوعات زیادی دیده میشود اما متاسفانه فعالان نشر دغدغه آموزش آکادمیک ندارند.
سپاسمقدم اضافه کرد: زمانی که من به عنوان ناشر دانش کافی را در اختیار ندارم، همه کارها را بر اساس آزمون و خطا پیش میبرم که این رفتار، حرفهای نیست. در رفتار حرفهای، دانش حرف اول را میزند. حتی آنهایی که در مسیر حرفهای شدن هستند نیز میتوانند با دانش بیشتر، حرفهای تر عمل کنند.
وی گفت: بحث بعد در مورد حرفهای شدن، مدیریت است؛ زمانی که من برنامه استراتژیک برای اهدافم نداشته باشم نمیدانم که حالا و در آینده، چه کاری باید انجام دهم. وقتی محاسبات قیمت را ندانم، ممکن است هر چاپخانهای یک قیمتی به من بدهد و من هم متوجه نشوم که قیمت کتاب من چقدر تمام میشود.
سپاسمقدم افزود: متاسفانه بسیاری از ناشران حتی نمیدانند در نهایت، سود کتابشان چقدر است. وقتی هم پای حساب و کتاب باشد، تنها هزینههای معمول را میبینند و هزینهها سربار را محاسبه نمیکنند.
نقش اتحادیهها
وی به نقش اتحادیهها در ایجاد هماهنگی میان ناشران و دانشگاه اشاره کرد و گفت: به عقیده من برای هماهنگی با ناشران و تشویق آنها برای حضور در دورههای آکادمیک حوزه نشر، نیاز است که اتحادیههای فعال در این صنعت مانند اتحادیه ناشران، همت کنند. همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز باید با حمایت از این حوزه زمینه را برای ورود فعالان به فضای دانشگاهی فراهم کند.
سپاسمقدم افزود: از طرفی ما تمایل زیادی داریم که بتوانیم توافقنامه همکاری با اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و وزارتخانه داشته باشیم که بر اساس آن نسبت به دورههای مشترک آموزشی اقدام کنیم. ما خیلی وقت است که درخواست خود را به اتحادیه و دیگر ارگانها دادهایم؛ تا حدودی این تعاملات جلو رفت اما به دلایلی متوقف شد.
وی ادامه داد: نزدیک به یک سال پیش با اتحادیه ناشران جلسه مشترکی داشتیم؛ آن زمان آقای آموزگار رییس اتحادیه بودند. توانستیم موافقت آنها را نیز بگیریم اما برای اجرایی شدن این توافقات، هرچقدر پیگیری کردیم به پاسخ روشنی دست نیافتیم.
سپاسمقدم بیان کرد: در حال حاضر اتحادیه ناشران دورههای مختلفی را برگزار میکند اما به عقیده من این دورهها، علمی نیستند و صرفا فعالان برای اینکه پروانه نشر بگیرند، در این دورهها شرکت میکنند. ما صحبت کردیم که بهصورت مشترک، دورههای تخصصیتری را برگزار کنیم.
دانشگاه در کنار صنعت
سپاسمقدم به اهمیت ارتباط نزدیک میان دانشگاه و صنعت اشاره کرد و گفت: در کشورهای مختلف، دانشگاه کنار صنعت قدم برمیدارد و روشهای مختلفی وجود دارد برای آنکه فضای دانشگاهی بتواند به صنعت کمک کند. برای نمونه ما پیشنهاد کردیم که معضلات صنعت نشر به صورت پروژه تحقیقاتی به دانشجوهای چاپ و نشر سپرده شود تا مورد تحلیل و ارزیابی قرار بگیرد. در همین حوزه میتوان مقالههای خوبی نوشت و کمک خوبی به صنعت کرد.
وی اضافه کرد: رابطه دانشگاه با بسیاری از صنایع در ایران، خوب است برای نمونه در رشتههای صنعتی ما، بسیاری از استادان دانشگاه، به عنوان مشاوران صنعت نیز فعالیت میکنند اما در صنعت چاپ و نشر اینطور نیست.
سپاسمقدم ادامه داد: متاسفانه در حوزه چاپ و نشر به دلایل مختلفی، همچنان رابطه خوبی میان دانشگاه و صنعت وجود ندارد که بخشی از آن به ضعف دانشگاه برمیگردد که خوب نتوانسته خودش را معرفی کند. از طرفی صنعت نیز نتوانسته به خوبی پتانسیلهای حوزه دانشگاهی را شناسایی کند و هنوز نمیداند دانشگاه چه قدرتهایی دارد.
نظر شما