مدیر انتشارات کتاب یک، اواخر دهه 70 را زمان آغاز جدی توجه به ایجاد کتابفروشی کودک و نوجوان در ایران میداند اما معتقد است هنوز این مسائله به شکل تخصصی در ایران دنبال نمیشود.
حرکت به سمت ایجاد ویترینهای اختصاصی کتاب کودک در ایران چگونه و از کجا شکل گرفت؟
پیش از اشاره به وضعیت ویترین کتاب کودک، باید به جریان تولید این نوع کتاب توجه کنیم؛ چراکه ویترین متاثر از میزان تولید است. عمر تولید کتاب کودک در ایران از یک قرن تجاوز نمیکند و انتشار «موش و گربه» عبید زاکانی با چاپ سنگی، از نخستین نمونههای کتاب کودک در ایران است. شرح کامل سیر تاریخی تولید کتاب کودک در ایران در مجموعه «تاریخ ادبیات کودکان ایران» آمده است که حکایت از کم و کاستهای این حوزه دارد. پیش از انقلاب نیز جریان تولید کتاب کودک در مقایسه با نگاه دنیای مدرن به این نوع کتاب فاصله زیادی داشت.
قبل از انقلاب انتشارات امیرکبیر با ایجاد بخش «شکوفه» به تولید کتاب کودک توجه کرد. همچنین انتشارات «دادجو» نیز در زمینه ادبیات فولکلور برای کودکان با همکاری کشور ژاپن که صاحب دستگاههای چاپ مدرن بود در زمینه کتاب کودک فعالیت داشت. انتشارات امیرکبیر و دادجو و چند ناشر ازجمله انتشارت فرانکلین که در حوزه ترجمه فعال بود، در عرصه عرضه در مقایسه با کانون پرورش کودکان و نوجوانان که بعدها به این حوزه توجه نشان داد، عملکرد بهتری داشتند. به جز چند ویترین محدود، فضایی به شکل و شمایل فروشگاه برای عرضه این کتابها که عنوان آنها اندک و شمارگانشان قابلتوجه بود، وجود نداشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از نکات قابلتوجه، ورود جهاد سازندگی به حوزه کتاب و برگزاری نمایشگاههای کتاب و توجه ویژه به خرید کتاب کودک بود؛ بهطوریکه میزان خرید از این نمایشگاهها حتی به 20، 30 و یا 50 هزار نسخه میرسید. این نهاد تا اواسط دهه 60 مشابه یک شبکه توزیع کتاب عمل میکرد. ظهور انتشارات «مدرسه» و «منادی تربیت» و تقویت ناشران خصوصی ازجمله نتایج حمایت جهاد سازندگی از نشر کتاب کودک بود. بنابراین تا اوایل دهه 70 جهاد تا حدودی خلاء نبود ویترین کتاب کودک را جبران کرد. ناگفته نماند، یکیدوتا کتابفروشی در خیابان انقلاب فعال بودند که کتابهای آموزشی ویژه مهدهای کودک را عرضه میکردند؛ ازجمله کتابفروشی «صفا» در بازارچه که البته فعالیت آن فصلی بود و حجم قابلتوجهی کتاب را در مدت زمان کوتاهی عرضه میکرد. بعدها کتابفروشی تخصصی «خانه کتاب کودک» در خیابان انقلاب ایجاد شد که خوشبختانه همچنان فعال است. با وجود شکلگیری چند ویترین جدید اما مقاومت در کتابفروشها برای عرضه کتاب کودک دیده میشد.
چرا در دورههای پیشین ناشران برای عرضه کتاب کودک مقاومت میکردند و کمتر تمایل به انتشار کتابهای کودک و ایجاد بازار برای این نوع کتابها داشتند؟
کتابفروشان از کتابهای مفتولی، جلد شومیز و کتابهای ارزان 100 یا 200 تومانی فرار میکردند، چراکه صرفه اقتصادی نداشت. از طرف دیگر؛ کتابهای کودک برای جذب مشتری، نیازمند امکانات ویژه نمایش بودند اما به مرور جلدسازی ازجمله جلد گالینگور، کتاب کودک را متحول کرد و کتابفروشان اندک اندک برای عرضه این کتابها رغبت پیدا کردند اما با وجود این تحول و رشد قابلتوجه ناشران، همزمان با اواخر دهه 70 هنوز تعداد کتابهای کودک در کتابفروشیها از 50 و یا 100 عنوان تجاوز نمیکرد؛ بهعبارت دیگر در آن شرایط که ناشران رشد کرده بودند و بین هفت تا هشت هزارعنوان کتاب کودک تولید میشد که در کتابفروشیهای چندان نمود نداشت.
توسعه ویترینهای اختصاصی کودک و نوجوان از چه زمانی در کتابفروشیها باب شد؟
یادآور میشوم، اساسا تا اواسط دهه 70، تعداد کتابفروشیها در سراسر کشور محدود بود از سوی دیگر این تعداد نیز سنتی اداره میشدند و هیچگونه جاذبه بصری در آنها وجود نداشت.
با برگزاری نمایشگاه تخصصی کتاب کودک با همکاری انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک، مقدمه تاسیس مجموعه «شهرکتاب» و کتابفروشی تخصصی کودک در بهمنماه سال 1374 را شاهد بودیم. استفاده از پارکت، قفسههای چوبی، نورپردازی و چیدمان مناسب از جلوههای کتابفروشی تخصصی کودک نوجوان در آن سالها بود. در واقع شهرکتاب به واسطه پشتوانه مطالعه درباره کتابفروشیهای تخصصی در سطح جهان در این زمینه در کشور پیشرو بود. عامل مهمتر در اثرگذاری شهر کتاب شامل مواردی دیگری است؛ ازجمله توجه ویژه به کتابفروشی اختصاصی کودک و تاکید بر اینکه کتابفروشی فضای 20 یا حداکثر 30 متری نیست و به سرمایهگذاری و ایجاد جلوههای بصری جذاب نیاز دارد. در ادامه؛ به مرور کتابفروشیهای دیگر شهر تهران بهویژه در منطقه کریمخان به بخش کتابفروشی تخصصی کودک توجه کردند؛ به مرور شاهد تشکیل نهضت بازسازی کتابفروشیها در خیابان انقلاب بودیم.
به نظر شما ویترینهای تخصصی و اختصاصی کتاب کودک و نوجوان در ایران، در مقایسه با نمونههای خارجی چه جایگاهی دارند؟
بخش کودک کتابفروشیهای کشورهای پیشرفته که سابقه 250 ساله در تولید کتاب و حداقل 50 ساله در حوزه کتاب کودک دارند، بیتردید با بخشهای دیگر کتابفروشی به دلابل متعدد متفاوت است. کتابفروشیهای حرفهای حتما طبقهای را به کتاب کودک اختصاص میدهند؛ حتی اگر حجم کتابها کم باشد، جذابیتهای زمین و قفسههای رنگی، کودک را جذب میکند. چیدمان کتاب کودک در این کشورها مانند جریان چاپ و نشر از پشتوانه فکری برخوردار است. متخصصان به موضوعات مربوط به کتابفروشی کودک و نوجوان از جنبههای مختلف فکر کردهاند؛ بهعنوان مثال با حرکت مخاطب بین قفسهها، طراحیها متناسب با سن کودک تغییر میکند. این نوع چیدمان در کتابفروشیهای ایران هنوز جا نیافتاده است.
در برخی شعب کتابفروشیهای «فنک» در فرانسه، فضای بخش کودک با چیدمان و دکور ویژه به 800 متر هم میرسد که نشان از اهمیت این نوع کتاب دارد؛ درحالیکه بعد از گذشت دو دهه، قفسههای کتاب کودک در ایران در بیشتر کتابفروشیها همرنگ قفسه کتاب بزرگسال و نوع چیدمانها یکسان است.
ممکن است کمی بیشتر درباره ویژگی قفسهها و فضاهای بخش کودک در کتابفروشی توضیح دهید؟
قفسهسازی به عناصر مختلف ازجمله طراح صنعتی، مشاور رنگشناس و متخصص حوزه نشر نیاز دارد. موفقیت در حوزههای مختلف در بسیاری کشورهای پیشرفته نتیجه فعالیتهای گروهی است. تصور اشتباهی است اگر دانشآموخته طراحی داخلی را متخصص طراح قفسه کتاب بدانیم. برای قفسهبندی کتابفروشی کودک به روانشناس کودک، طراح آموزش دیده، رنگشناس و کتابفروش متخصص نیاز است.
در ایران چندان به دانش طراحی کتابفروشی تخصصی کتاب کودک توجه نکردهایم و بیشتر به افزایش تولید و یا تصویرگری که البته در جایگاه خود با ارزشاند، متمرکز شدهایم. در زمینه ترجمه کتاب کودک هم به نقطهای رسیدیم که فرهنگ بومی بین مخاطبان کودک در حال فراموش شدن است. طراح بخش ویژه خردسالان یکی کتابفروشیها در پکن از قفسهها بهعنوان ابزار آموزش رنگهای اصلی و اشکال هندسی استفاده کرده بود؛ علاوه براین با هدف ایجاد حساسیت مخاطب نسبت به محیط زیست، از المانهای مختلف و برگرفته از طبیعت ازجمله درخت و یا حیوان استفاده شده بود. ایجاد اشکال همسو با موضوع کتاب در این کتابفروشی کشور چین نیز قابلتوجه بود.
یکی از پایههای اساسی کتابفروشی تخصصی کودک، وجود کتابفروش متخصص است. کتابفروش متخصص کتاب کودک باید دارای چه ویژگیهایی باشد و در ایران چه وضعیتی دارد؟
درحالیکه در کتابفروشیهای کشورهای پیشرفته کتابفروش بخش زیردو سال آموزش دیده به کار گرفته میشود، نبود کتابفروش متخصص کتاب کودک و نوجوان از ضعفهای جدی حوزه نشر ما محسوب میشود. به خاطر دارم، سالهای ابتدایی آغاز به کار شهرکتاب به سختی و به مرور موفق به جا انداختن مفهوم «کتابفروش کتاب کودک و نوجوان» شدیم. کتابفروش کودک و نوجوان، حداقل باید در یکی از رشتههای ادبیات کودک و نوجوان، روانشناسی و یا کتابداری تحصیل کرده باشد. در ایران هنوز این حرفه چندان پررنگ دیده نشده است.
در فرانسه کتابفروشی، جزو مشاغلی محسوب میشود که متقاضی باید آزمونهای متعددی را پشت سر بگذارد تا پروانه تاسیس کتابفروشی را دریافت کند. باید پرسید در واحد آموزش اتحادیه ناشران و کتابفروشان، چند نفر از مدیران و کتابفروشان این دورهها را گذراندهاند؟ در کشور ما، کارگاهها بیشتر جنبه عمومی دارند و نه تخصصی. با توجه به افزایش تمایل به تاسیس کتابفروشی و افزایش ویترین کتاب کودک، ناشران باید با بررسی تجربه کشورهای موفق به نقاط ضعف تولید کتاب کودک توجه کنند؛ علاوهبراین افرادی تربیت شوند که کارشناس و توانمند در عرضه کتاب کودک باشند. معتقدم مهارت کتابفروشی از طریق تجربی کسب نمیشود.
به نظر من باید دانشگاهیها نیز مانند دیگر کشورها ازجمله سوربون فرانسه به آموزش مهارتهای کارگاهی بعد از آموزشهای تئوری بپردازند. دانشگاه شیراز و دانشگاه تهران که دانشآموختگان در رشته ادبیات کودک را تربیت میکنند، باید در شاحههای مورد نیاز کتابفروشیهای تخصصی کتاب کودک در جریان نهضت خودجوش تاسیس کتابفروشی به کمک بیایند.
یعنی معتقدید در ایران بعد از دو دهه کتابفروش تخصصی کودک و نوجوان نداریم؟
من فکر میکنم تنها افراد متخصص فروش کتاب کودک در ایران به دلیل آموزش دورههای بلندخوانی، قصهخوانی یا نمایش، مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستند اما کانون از این افراد در کتابفروشی استفاده نکرده است.
به نظر شما دلیل اصلی وجود فاصله قابلتوجه وضعیت کتابفروشی کودک در ایران با دنیا چیست؟
اقتصاد دولتی و تاثیر آن در صنایع مختلف ازجمله صنعت نشر و ارائه انواع تسهیلات ازجمله کاغذ و یا خرید کتاب، موجب شد تا تولید و ارائه آمار تولید در اولویت قرار بگیرد و به رشد دیگر جنبههای صنعت نشر ازجمله توزیع و شیوههای عرضه بیتوجهی شود. به جای توجه به توسعه ویترین، تاسیس دفاتر نشر در اولویت قرار گرفت. با هدف توسعه ویترین به ناشران تسهیلات داده شد تا علاوه بر ایجاد دفتر نشر به کتابفروشی نیز توجه کنند اما 90 درصد فقط به خرید دفتر نشر اقدام کردند؛ بهعبارت دیگر صنف کتابفروشان از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیده نشده درحالیکه به صراحت در قانون آمده پروانه فعالیت این صنف باید از سوی این وزارتخانه صادر شود اما همچنان به این قانون بیتوجهی میشود؛ علاوهبراین در قانون آمده است، فهرست معافیت مالیاتی کتابفروشان باید از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تایید شود. امیدواریم درباره ارائه تسهیلات تاسیس کتابفروشی توضیحات شفافی در اختیار باشد تا در جریان چند و چون این موضوع قرار بگیریم.
یکی از پدیدههای قابلتوجه در سالهای اخیر و به دنبال توجه بخش خصوصی به تاسیس کتابفروشیهای بزرگ، تعریف فضای بازی در کتابفروشی است. قرابت این فضا با کتابفروشی کودک و نوجوان چه قدر است؟
در کتابفروشی تخصصی کودک و نوجوان، اساسا کتاب با بازی عرضه میشود؛ بهعنوان مثال اگر سرسره در کتابفروشی تعبیه شده در نگاه اول، وسیله بازی به نظر میآید درحالیکه در واقع سرسره، یک کتابخانه و میز مطالعه است. بنابراین از روش آموزش غیرمسقیم و بازی، برای نهادینه کردن فرهنگ مطالعه استفاده میشود. طراحان فروشگاه کتاب کودک در کشورهای پیشرفته علاوهبر توجه به ایجاد جذابیتها با هدف تاثیرگذاری و افزایش احتمال خرید کتاب به تاثیر اسباببازی توجه دارند. طراح کتابفروشی و همچنین طراح کتاب، برای مخاطب امکانی ایجاد کرده که همزمان با بازی، کتاب بخواند.
یکی از موضوعات قابل تامل درباره کتابفروشی کودک و نوجوان، تاسیس چند کتابفروشی کودک و نوجوان ازجمله در باغ کتاب، بوکتاب و چند کتابفروشی دیگر طی چند سال گذشته است. دیدگاه شما درباره این موج چیست؟
با وجود همه ضعفها خوشبختانه جریان قابلتوجهی در تاسیس کتابفروشی ایجاد شده است که از دولتهای گذشته و دولت فعلی متاثر نیست. تعدادی از فعالان حوزه نشر و کتابفروش به اهمیت کتابفروشی چند منظوره که از هشت دهه گذشته در دنیا مرسوم است، توجه کردهاند. «شهر کتاب» نخستین نمونه این کتابفروشی در ایران است که البته در ابتدا به دلیل فروش محصولات فرهنگی مختلف، منتقدان زیادی داشت. هرچند کُند اما به مرور، شاهد توسعه کتابفروشیهای دیگری از این دست در کشور بودیم. خوشبختانه تاسیس این کتابفروشیها سرعت گرفته است و حتی سازندگان مجتمعهای تجاری، مشابه نقاط دیگر دنیا به تاسیس کتابفروشی توجه کردهاند؛ بنابراین معتقدم نهضت خودجوش تاسیس کتابفروشی در ایران از چهارپنج سال گذشته شکل گرفته است. شغل کتابفروشی در جریان این نهضت بهعنوان شغلی جذاب و تا حدودی سرپا که ظرفیت درآمدزایی دارد شناخته میشود و به ایجاد کتابفروشی تخصصی کودک در این نهضت توجه ویژه شده است.
نظر شما