یکشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۸
تایری جونز: زندگی‌ام به قبل و بعد از خواندن «دلبندِ» تونی موریسون تقسیم می‌شود

تایری جونز ، نویسنده آمریکایی کتاب «ازدواج آمریکایی» در این مطلب از آثاری سخن می‌گوید که در زندگی‌اش تأثیرگذار بوده‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از گاردین، تایری جونز، نویسنده 48 ساله آمریکایی کتاب «ازدواج آمریکایی» جزء نامزدهای جایزه داستان زنان سال 2019 و یکی از بخت‌های دریافت جایزه معتبر داستان زنان بریتانیا است . «ازدواج آمریکایی» سال گذشته در فهرست اولیه جایزه کتاب ملی آمریکا در بخش داستان هم قرار داشت.
 
«ازدواج آمریکایی» درباره روی و سلستیال  است که تازه ازدواج کرده‌اند، عاشقانه یکدیگر را دوست دارند و زندگی آرام و موفقی دارند، اما ناگهان و پس از دستگیری روی به اتهام تجاوز به زنی سفیدپوست در گذشته همه چیز تغییر می‌کند. روی بی‌گناه است اما به 12 سال زندان محکوم می‌شود اما آیا سلستیال می‌تواند 12 سال دوری از همسرش را تحمل کند؟ جونز در این کتاب نشان می‌دهد زندانی شدن عضوی از خانواده نه تنها بر خود فرد تأثیر می‌گذارد بلکه زندگی عزیزانش را نیز برای همیشه دچار تغییر می‌کند.
 
از او درباره آثاری که می‌خواند، دوست دارد، هدیه می‌دهد و ..... سؤال کردیم. خواندن پاسخ‌های این نویسنده آمریکایی خالی از لطف نیست:
 
کتابی که در حال حاضر می‌خوانم:
«برادر» نوشته دیوید شاریاندی. نیمی از کتاب را خوانده‌ام و قدرت و زیبایی کلمات این کتاب مسحورم کرده است.
 
کتابی که زندگی‌ام را تغییر داد:
زندگی من به دو دوره قبل و بعد از خواندن داستان «دلبند» نوشته تونی موریسون تقسیم می‌شود. وقتی نوزده ساله بودم خواندمش و سفری معنوی و احساسی را تجربه کردم.
 
کتابی که بر روی من تأثیر گذاشت:
«اودیسه» نوشته هومر. وقتی دبستانی بودم معلم مدرسه از ما خواست بر روی نسخه کودکانه اثری کلاسیک کار کنیم. آن زمان با ایلیاد و اودیسه آشنا شدم اما درکش برایم سخت بود بنابراین وقتی بزرگ‌تر شدم شروع به خواندنش کردم و شیفته‌اش شدم. همه نوشته‌های من از جمله «ازدواج آمریکایی» به ادبیات یونان توجه دارد. سلستیال، شخصیت اصلی زن داستانِ «ازدواج آمریکایی» شکل مدرن پنه‌لوپه است.
 
آخرین کتاب خنده‌داری که خواندم:
«جمعه سیاه» نوشته نانا کوئام برِنا.
 
آخرین کتابی که با خواندنش اشک ریختید:
«بخوان، دفن نکن، بخوان» نوشته جسمین وارد.
 
کتابی که از نخواندنش خجالت‌زده هستم:
خجالت در کتابخانه من جایی ندارد. وقتی زمانش فرا برسد کتاب‌هایی را که باید بخوانم می‌خوانم.
 
کتابی که از خواندنش لذت می‌برید:
از خواندن داستان‌های معمایی لذت می‌برم. تانا فرنچ و لوئیس پنی نویسندگان موردعلاقه من هستند. از داستان قاتل‌های زنجیره‌ای خوشم نمی‌آید. دوست دارم داستانی معمایی بخوانم و در نهایت از انگیزه‌ای که موجب اتفاقات بد می‌شود باخبر شوم، نه اینکه بفهمم یک نفر فقط به این دلیل که از اعمال خلاف لذت می‌برَند دست به آن می‌زنند.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها