دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۳
کتاب سال باید ایده، تفکر و پرداخت نویی داشته باشد

حوزه كودك و نوجوان يكی از بخش‌های سی‌وششمین كتاب سال جمهوری اسلامی ايران بود كه برگزيده‌ای نداشت، اين مسئله موضوع ميزگردی است كه در ايبنا با حضور موافقان و مخالفان اين اتفاق برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- ملیسا معمار: سی‌وششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران درحالی برگزار شد که همچون سال‌های گذشته هیچ برگزیده‌ای در حوزه کتاب‌های کودک و نوجوان معرفی نشد و مهم‌ترین جایزه ادبی کشورمان به هیچ کدام از کتاب‌های کودک و نوجوان در چهار بخش تالیف، ترجمه، دین و علم و فن‌آوری تعلق نگرفت. با نگاهی به دوره‌های مختلف جایزه کتاب سال در طول 10 سال گذشته می‌بینیم که بجز سه دوره، یعنی دوره‌های سی‌وسوم، بیست‌وهفتم و بیست‌وششم، در سایر دوره‌ها، کتاب‌های حوزه کودک و نوجوان در هیچ بخشی برگزیده نداشته است. البته برگزیده نشدن آثار کودک و نوجوان فقط مختص این جایزه نیست و در سیزدهمین جشنواره شعر فجر هم که پارسال برگزار شد، شاهد همین وضعیت بودیم و هیچ اثر برگزیده‌ای در حوزه شعر کودک و نوجوان معرفی نشد. این درحالی‌ست که طبق آمار خانه کتاب از سال 1387 مصادف با بیست‌و ششمین دوره جایزه کتاب سال، تا به‌حال، درمجموع 60 هزار و 664 عنوان کتاب در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، 10 هزار و 228 عنوان در حوزه دین کودک و نوجوان، دو هزار و 658 عنوان در حوزه علوم علمی کودک و نوجوان، دو هزار و 712 عنوان در بخش کلیات و 15 هزار و 286 عنوان در حوزه علوم اجتماعی کودک و نوجوان منتشر شده است. براین اساس برآن شدیم تا در میزگردی با حضور داوران جایزه کتاب سال در بخش کودک و نوجوان و منتقدان اعم از محمدکاظم اخوان؛ داور بخش داستان تالیف، هادی خورشاهیان؛ داور بخش داستان تالیف، محبوبه نجف‌خانی؛ داور بخش ترجمه، و علی‌محمد رفیعی؛ داور بخش دین، محسن هجری؛ نویسنده و منتقد ادبی و شهرام اقبال‌زاده؛ نویسنده، مترجم و پژوهشگر در خبرگزاری ایبنا برگزار شد که در ادامه می‌خوانید.
 
در جایزه کتاب سال کودک و نوجوان به عنوان مهمترین جایزه این حوزه چندین سال متوالی است که کتاب برگزیده نداریم. به عنوان داوران کتاب سال نظرتان راجع به کتاب‌هایی که خواندید و بررسی کردید چیست؟ آیا اینقدر بخش کودک و نوجوان ما ضعیف است که نمی‌توانیم برگزیده کتاب سال داشته باشیم؟
هادی خورشاهیان: وقتی می‌گوییم جایزه کتاب سال، یعنی با یکسری معیارهای جهانی سروکار داریم و می‌خواهیم کتابی را به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران معرفی کنیم و طبیعتا با جایزه‌های دیگری مانند سبک زندگی، شهید غنی‌پور و ... متفاوت است و جهان‌شمول‌تر است و باید همه جوانب را درنظر بگیریم. امسال هم بعد از بررسی‌ کتاب‌هایی که به دستمان رسید در حوزه کودک اثری به مرحله نهایی نرسید در حوزه نوجوان، پنج کتاب بالا آمد و دوباره بررسی شدند ولی هیچکدام از ما سه داور بخش تالیف، روی یک کتاب اجماع نظر نداشتیم و نتوانستیم به توافق برسیم که حتی یکی از این کتاب‌ها تشویق شود. از سویی نظر ما در جایزه کتاب سال این نیست که برحسب بضاعت موجود، انتخاب کنیم و حتما از بین آثار ارسالی یک کتاب را به عنوان برگزیده معرفی کنیم، معیارهایی داریم که باید اعمال شود. وقتی کتاب نویسنده‌ای نسبت به سایر آثارش ضعیف‌تر است، اما نسبت به آثاری که در آن سال منتشر شده، بهتر است، دلیلی ندارد که به عنوان کتاب سال معرفی شود. مانند اینکه وقتی شاگرد اول مدرسه‌ای معدلش 15 است لزومی ندارد صرفا به دلیل اینکه شاگرد اول مدرسه است برای المپیاد انتخاب شود. در این دوره کتابی را در سطح کتاب سال ندیدیم. یعنی کتابی که علاوه براینکه کتاب درخشانی است از نظر ادبی و سایر ویژگی‌ها قابل دفاع باشد و این وضعیت ضعف تالیف چند سال است که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد.
 
به نظر شما کمیت و کیفیت آثار چگونه بود و چرا نتوانستیم کتاب برگزیده نداشته باشیم؟
محمدکاظم اخوان: مسابقه کتاب سال و جشنواره کتاب برگزیده، بحث کلی است و نمی‌توان در آراء و نظرات نمی‌توان به جمع‌بندی خاص و فرمی رسید که براساس آن بتوان کتابی را بررسی کرد. بهرحال هر جشنواره‌ای معیارها و ضوابطی دارد که براساس آن کتاب‌ها انتخاب می‌شود و اصول و مواردی در امتیازدهی رعایت می‌شود. و دلیل اینکه این جشنواره محل نزاع است و بعد از آن بحث و جدل ایجاد می‌شود این است که ما هنوز به معیارهای کلی نرسیدیم چون هیچ‌وقت بستر نقد در جامعه ما فراهم نبوده است. درحالی‌که نقد داستان در کشورهای مطرح در ادبیات کودک بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد. در کشور ما نه تنها به نقد داستان توجهی نمی‌شود بلکه افراد آنقدر شهامت ندارند که نظرشان را بنویسند و موردی اشاره کنند که چرا این کتاب برگزیده نشد، تا جای بحث باز شود ولی جای بحث باز نشد.
 
اما برخی نویسندگان به صورت مشخص به کتاب موردنظر اشاره کرده‌اند، کتابی که از نظر آن‌ها شایسته دریافت نشان کتاب سال برگزیده بوده ولی یا به عنوان اثر تقدیری معرفی شده یا اصلا معرفی نشده است؟
محمدکاظم اخوان: ما درباره استثناها حرف نمی‌زنیم و صرفا مطرح کردن این مساله، مهم نیست. بحث من فقط مطرح کردن یک درخواست نیست باید بگوید که چرا باید کتاب سال می‌َشد. اما متاسفانه در جامعه ما بستر نقد وجود ندارد. از سویی جشنواره‌های مختلفی در جوامع بالنده برگزار می‌شود با نگاه‌ها و دیدگاه‌ةا و ارزش‌گذاری‌های مختلف که ضمن اینکه کتابی را به عنوان اثر برگزیده معرفی می‌کنند، راه‌هایی را هم در اندیشه، سلیقه و نگاه خلاقه به ادبیات باز می‌کنند. مخصوصا در جایزه کتاب سال، که از جایزه‌های مهم است. باید توجه داشت وقتی کتابی به عنوان کتاب برگزیده سال معرفی می‌شود، تبعاتی دارد و ایده خاص، پرداخت خاص و فکر جدیدی مطرح می‌شود. کتاب سال باید حتما ایده نو، تفکر نو و پرداخت نویی داشته باشد و جریان نویی ایجاد کند نه اینکه کتابی که می‌توانست در دهه 60 یا 70 هم نوشته شود و حرف جدیدی ندارد، انتخاب شود. یا به دلیل اینکه کتابی در جشنواره‌های دیگر به عنوان کتاب برگزیده انتخاب شده در جایزه کتاب سال هم باید برگزیده شود. بهرحال نظر داوران و معیارها در هر جایزه متفاوت است. از سویی مخاطبانی هستند که به اعتبار انتخاب شما می‌روند و کتاب برگزیده را می‌خرند و می‌خوانند و اگر خودشان به این نتیجه نرسند که این کتاب باید به عنوان کتاب سال برگزیده می‌شد و مجاب نشوند، احساس دلسردی می‌کنند. و هیچ‌کس از این دریچه وارد نمی‌شود که چرا استقبال از کتاب‌های کودک و نوجوان پایین است، چرا شمارگان آن‌ها روز به روز کاهش می‌یابد و چرا جریان ایجاد نمی‌کند؟ همه چیز در سکوت اتفاق می‌افتد و به نظر من دغدغه ادبیات وجود ندارد.
 
 

آقای رفیعی، شما چند سال است که داور جایزه کتاب سال در بخش کتاب‌های دینی کودک و نوجوان هستید، وضعیت آثار تولید شده در این بخش را چگونه ارزیابی می‌کنید و چرا چندین سال است که در این بخش نتوانسته‌ایم کتاب سال داشته باشیم؟
علی‌محمد رفیعی: در بخش آثار دینی در حوزه کودک و نوجوان واقعا تصمیم ما سه داور یعنی محمود حکیمی، امید وهابی‌املش و من بود که کتاب برگزیده نداشته باشیم. اگر بخواهیم داوری در کتاب سال را با جایزه‌های دیگر مقایسه کنیم من داور برخی جشنواره‌ها نبودم اما وقتی وارد آن بخش‌ها شده‌ام دیده‌ام که داوران خیلی ضعیف عمل می‌کنند و به عنوان مثال دیده‌ام که کتابی در حوزه هنر برگزیده شده بود ولی تصویر نت‌های موسیقی را برعکس چاپ کرده بود. چگونه می‌شود داور موسیقی بود ولی تصویر نت‌های موسیقی را نشناخت؟ این‌ها حداقل‌هایی است که در بسیاری جشنواره‌ها رعایت نمی‌شود و مقایسه کردن جایزه کتاب سال با سایر جشنواره‌ها درست نیست چون هر جشنواره‌ای هدف خودش را دارد. من می‌خواهم در بخش دین جایزه کتاب سال، معیارها را برای شما بیان کنم تا بینید که سلیقه شخصی داوران در این بخش به هیچ وجه در رای دادنشان موثر نبوده است. علت اینکه کتاب برگزیده و تقدیری نداشتیم این بود که نتوانستند از 100 امتیاز حداقل 80 امتیاز کسب کنند. کتاب تشویقی 80 تا 90 امتیاز و 90 تا 100 امتیاز مربوط به کتاب برگزیده است و مطلوب این است که حداقل پنج کتاب از بین آثار بالا بیاید که بین 90 تا 100 امتیاز کسب کنند و داوران سر آن‌ها بحث کنند. یعنی وضعیت بسیار نامطلوب است و کتاب‌ها حداقل استانداردهای لازم برای برگزیده شدن را ندارند.
 
استانداردهای جایزه کتاب سال شامل چه مواردی هستند؟
علی‌محمد رفیعی: اولین مورد از استانداردهایی که در بخش دین وجود دارد، اهمیت و ضرورت موضوع کتاب از نظر پر کردن خلاءهای موجود و نیاز مخاطب است که 15 امتیاز دارد و کتاب‌های بسیاری این امتیاز را نمی‌آورند. معیار بعدی نوآوری و خلاقیت در انتخاب قالب اثر است که 10 امتیاز دارد و کتاب‌های بسیاری این امتیاز را نمی‌آورند. بند بسیار مهمی که بسیاری از کتاب‌ها از این مورد نمی‌توانند امتیازی کسب کنند، صحت علمی و پشتوانه پژوهشی مطالب است و برای آثار خلاقه میزان تاثیر آثار بر مخاطب است که در مجموع 20 امتیاز دارد و تقریبا همه آثار در این زمینه مشکل دارند و می‌بینیم نویسندگان ما در این بخش مشکل دارند و اغلب عربی بلد نیستند و به روایات و اسناد درجه چندم مراجعه می‌کنند و هیچ تحقیق و پژوهشی نمی‌کنند و آنقدر مطالعه دینی ندارند که بدانند متنی که به آن استناد کرده‌اند اصلا روح دینی و نگاه دینی ندارد و از سویی به محققان و پژوهشگران هم مراجعه نمی‌کنند. به کتاب‌ها و منابعی هم که ناقدانه با آثار دینی برخورد کرده‌اند هم رجوع نمی‌کنند. معیار چهارم ساختار کتاب است شامل انسجام، ساختار صحیح و ... که باید هر اثری داشته باشد و 20 امتیاز دارد و بسیاری از آثار این ویژگی را دارند. که نشان می‌دهند بسیاری از آثار دینی داستان‌پردازی خوبی دارند اما در زمینه پژوهش ضعیف هستند. معیار بعدی زبان است که تناسب نثر با موضوع و مخاطب کودک مورد نظر است و 10 امتیاز دارد. مورد بعدی شیوه‌نامه است که شامل مواردی مانند رعایت رسم‌الخط می‌شود و 10 امتیاز دارد. بحث کیفیت ظاهری کتاب مورد بعدی است که 5 امتیاز دارد. اما در بخش تصویرگری در حوزه کودک و نوجوان تصویرهایی در کتاب‌ها دیده می‌شود که گریزاننده‌اند و مواردی دیده شده که کودک را می‌ترساند و معمولا آثار دینی تصویرگری‌ خوبی ندارند. و گاهی کتاب‌های خوبی داریم که تصویر به آن‌ها لطمه می‌زند. مواردی بوده کتابی همه ویژگی‌های خوب را داشته ولی یکباره اطلاعات غلطی به مخاطب داده و از دوره رقابت حذف شده است. معیار بعدی ویژگی‌های فنی کتاب است شامل کاغذ و چاپ و صحافی که 5 امتیاز دراد و مورد اخر دشواری‌های تالیف و امتیازهای ویژه کتاب است که 5 امتیاز دارد. درمجموع علت اینکه حدود 10 سال است در بخش دین کودک و نوجوان کتاب سال نداشتیم این بوده که کتاب‌ها استناد به روایات نامعتبر دارند، گاهی اطلاعات نادرست به مخاطب می‌دهند، توجه به مخاطب ندارند به ویژه در تصویرگری یا کار تکراری و دم‌دستی هستند.
 
وضعیت در کتاب‌های ترجمه کودک و نوجوان چگونه بود و چرا نتوانستیم در این حوزه کتاب سال داشته باشیم؟
محبوبه نجف‌خانی: در بخش ترجمه ما سه داور بودیم. فرزاد فربد، شیدا رنجبر و من. یکی از علت‌هایی که من قبول کردم امسال به عنوان داور در جایزه کتاب سال حضور داشته باشم این بود که ببینم چه خبر است و چگونه بررسی می‌شود چون خود من همیشه به داوری کتاب سال اعتراض داشتم. دو سال پیش از دوتا از مترجمان خوب کتاب کودک و نوجوان شنیدم که کتاب‌هایشان جزء کاندیداهای این جایزه بوده ولی در نهایت از یک کتاب تالیفی دینی تقدیر شده است و من هم وقتی کتاب را دیدم خیلی تعجب کردم. بعد از اینکه وارد داوری کتاب سال شدم دیدم که تعداد کتاب‌هایی که برای داوری به ما داده‌اند خیلی کم است و من بسیار تعجب کردم چون می‌دانستم تعداد بسیار بیشتری کتاب در حوزه ترجمه کودک و نوجوان در بازار نشر است. وقتی علت آن را جویا شدم متوجه شدم که بسیاری از ناشران تمایل ندارند کتاب‌هایشان را در این جایزه شرکت دهند. که نشان می‌دهد ناشران هم به دلیل روند داوری‌هایی که در گذشته وجود داشته نسبت به این جایزه بی‌اعتماد شده‌اند و خیلی از ناشران قوی امسال شرکت نکردند. البته یکی از داوران معتقد بود دبیرخانه جایزه کتاب سال، باید مانند شورای کتاب کودک، منتظر نشود داوران کتاب‌شان را بفرستند، خودش باید کتاب‌های منتشر شده در هر بخش را شناسایی و خریداری کند تا همه کتاب‌ها در داوری حضور داشته باشند و به ما گفتند اگر کتاب خوبی را بشناسید، بیاورید و داوری کنید. از سویی تعداد زیادی هم از کتاب‌های خوبی که داشتیم مربوط به سال 97 بود یا ترجمه یکسری آثار کلاسیک غربی بود که با اینکه ترجمه‌های خوبی داشتند اما از نظر نو بودن و حرف تازه‌ای داشتن امتیازی نداشتند. البته مجموعه‌های خوبی هم داشتیم که قابلیت برگزیده شدن داشتند اما گفتند به دلیل اینکه وابسته هستند باید کنار گذاشته شوند تا جلد آخرشان منتشر شود.
 
از طرفی سه داوری که برای جایزه کتاب سال در بخش ترجمه انتخاب شده بودند مترجم زبان انگلیسی بودند و ما تسلطی به سایر زبان‌ها نداشتیم که بتوانیم ترجمه را با نسخه اصلی مقایسه کنیم و در نهایت مجبور می‌شدیم کتاب را از یوتیوپ بخوانیم. و همینجا بود که متوجه شدیم یکی از کتاب‌های خوبی که بالا آمده بود، دوصفحه‌اش که بازی‌های زبانی داشت، از سوی مترجم ترجمه نشده بود و به صورت زیرنویس آمده بود. البته در کشورهای خارجی هم همه کتاب‌ها که نیوبری نمی‌برند. حتی در جوایزشان هم حرف و حدیث‌های زیادی مطرح است و رانت‌هایی وجود دارد. خانم راعی از شورای کتاب کودک که یکسال داور اندرسن بود می‌گفت کسی که جایزه اندرسن را برد اصلا شایستگی لازم را نداشت فقط به ما گفتند اجازه دهید این کشور ناشناخته بالا بیاید و ادبیاتش شناخته شود و لابی کرده بودند. یا سالی که فیلیپ پولمن کاندید شده بود ولی جایزه به مارگارت ماهی می‌رسد درحالی‌که آثار ماهی اصلا قابل مقایسه با پولمن نیست و در مقایسه با پولمن پایین پله‌هاست. شاید به این دلیل است که ناشران خیلی به این جوایز اعتماد ندارند.
 
امسال کتاب «باهوش» به عنوان تقدیری اعلام شد، چرا این اثر برگزیده نشد؟
محبوبه‌نجف‌خانی: این کتاب، خوب بود اما به لحاظ جدید بودن و نوآوری، امتیاز لازم را کسب نکرد. از سویی من در انتخاب کتاب، با اینکه توجه زیادی به ترجمه اثر دارم اما گوشه چشمی هم به مخاطب دارم و اینکه داستان ساختار درست و اوج و فرود و درونمایه و پی‌رنگ قوی داشته باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد و آنقدر جذاب باشد که کودک آن را زمین نگذارد ازجمله ملاک‌های من است. همه ما با هم تصمیم گرفتیم که چه کتابی بالا بیاید. البته ما کتاب خوبی هم داشتیم که می‌توانست به عنوان کتاب سال در حوزه نوجوان معرفی شود اما گفتند به دلیل ممیزی‌هایی که داشته این کتاب در رده سنی جوان منتشر شده است و ما اجازه ندادیم که بالا بیاید هرچند که به نظر من کتاب جوان هم به نوجوانان می‌خورد. البته با توجه به صحبتی که قبل از شروع داوری با یکی از دست‌اندرکاران کتاب سال درباره برگزیدگان داشتم و به من گفتند گاهی در داوری کتاب سال، نظر داوران اعلام نمی‌َود و تغییر می‌کند و رده‌های بالاتر یا هیات علمی تصمیم می‌گیرند، انتظار داشتم در نهایت تغییری در تصمیم ما یعنی اعضای هیات داوران، ایجاد شده باشد ولی بعدا متوجه شدم که همان نظر ما اعلام شده است. و ما امسال کاملا مستقل داوری کردیم و من منتظر بودم در انتخاب ما تغییری ایجاد شود و من آن را رسانه‌ای کنم. اما این اتفاق نیفتاد و کسی هم در زمینه پول و بودجه با ما صحبت نکرد که بگوید چون بودجه نداریم کتاب برگزیده انتخاب نکنید.
 
 

علی‌محمد رفیعی: هیات علمی کتاب سال کارهایی که بالا آمده را از نگاه علمی بررسی می‌کنند و همینطور یک نگاه مقایسه‌ای. مثلا ممکن است دایره‌المعارفی به عنوان کتاب سال برگزیده شده باشد از آن طرف هم کتاب 18 صفحه‌ای هم به عنوان برگزیده انتخاب شده و می‌پرسند این کتاب چه ویژگی داشته که به عنوان کتاب سال باید معرفی شود؟ البته ممکن است مسائل سیاسی هم تاثیرگذار باشد ولی به نظر من بررسی هیات علمی، نوعی بررسی بیشتر کتاب است و اینکه تغییری در انتخاب‌ داوران صورت گیرد، مربوط به یک‌سری مسائل دیگر است که به نهادهای امنیتی و ... برمی‌گردد.
 
محبوبه نجف‌خانی: همین مساله ناشران را بی‌اعتماد کرده است. به نظر من وزارت فرهنگ و ارشاد باید مقداری سخت‌گیری‌هایش را کم‌تر کند در بررسی و ممیزی کتاب.
 
محمدکاظم اخوان: البته تحقیق و پژوهش فقط مختص ادبیات دینی نیست و در حوزه داستانو رمان هم ین مساله صدق می‌کند که ما به کتاب داستان و رمانی برنخوریم که از امروز بنویسد ولی به دوران گذشته بپردازد و اشراف و آگاهی لازم را نسبت به تاریخ ندارد. درواقع رمان یک پژوهش است. و یکی از ضعف‌های مهم ادبیات داستانی ما ضعف در تحقیق و پژوهش است.
 
محسن هجری: جلسه امروز جلسه خیلی خوبی است چون داوری از جنس نقد است و نقد داوری نقدِ نقد است و این جلسه فی‌النفسه خیلی مبارک است و هیچ منتقدی حرف آخر را نمی‌زند و قطعا به حرف او هم نقد وارد است. من دو-سه دوره داور کتاب سال در حوزه کتاب‌های علمی بوده‌ام و نقدم نقد ساختاری کتاب سال است. ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات مخاطب‌محور است و می‌توان محسنات زیادی را برای یک کتاب ذکر کرد اما مخاطب از کتاب استقبال نکند. ازسویی رصد واکنش مخاطبان زمان‌بر است چون تیراژ کتاب، نقدهایی که درباره کتاب نوشته می‌شود، جوایزی که می‌برد و ... همه در واکنش مخاطبان تاثیرگذار است و نمی‌توان همه این موارد را در طول مدت یکسال بررسی کرد. بهتر است برای جایزه کتاب سال، کتاب‌های دو سال قبل بررسی شوند تا بتوانیم درطول مدت دو سال بازخورد کتاب را ببینیم نه کتابی که سال قبل منتشر شده و بازخوردش مشخص نیست. و آن زمان در جدول امتیازبندی برای بازخورد مخاطبان 50 امتیاز درنظر بگیریم و سایر معیارهایی که در جایزه کتاب سال مطرح می‌شود هم درمجموع 50 امتیاز داشته باشد. این ایرادی ساختاری است که به کتاب سال در بخش کودک و نوجوان وارد است چون این زمان کم فرصت ارزیابی آثار را کاهش می‌دهد. وقتی حجم زیادی کتاب را در اختیار داوری قرار می‌دهند، مطالعه کامل و دقیق این آثار در مدت زمان محدود کار سختی است. ممکن است به خاطر تجربیاتی که داریم با تورق یک کتاب و خواندن مقدمه یا فصل اول کتاب بتوانیم درباره آن نظر دهیم اما این شرط داوری نیست. داوری خیلی مقوله حساسی است و نمی‌توان با یک تورق کتاب‌ها را سرند کرد. یک داور باید بتواند همه کتاب‌های مورد نظر را با دقت بخواند و بررسی کند چون ممکن است از مقدمه یک کتاب خوشش نیاید و کتاب را کنار بگذارد درحالی‌که کتاب ممکن است بدنه قدرتمند و پایان‌بندی خوبی داشته باشد. یا گاهی داوران به نظر یکدیگر اعتماد می‌کنند و با اینکه کتابی را نخوانده‌اند براساس نظر داور دیگری نظر می‌دهند. و این‌ها ازجمله ایرادهای ساختاری هستند. مساله بعدی درباره بافت هیات داوران است. من اعتقاد دارم داوران نباید از پدیدآورندگان باشند و باید از منتقدان و دانشگاهیان استفاده شود. چون هر پدیدآورنده‌ای در حوزه خودش صاحب سبک است و سلایق خاصی دارد که خواه ناخواه در داوری هم تاثیرگذار است. به ویژه در حوزه کودک و نوجوان، مخاطبان هم باید وارد حوزه داوری شوند و در این صورت حوزه نقد و مخاطب با کتاب سال گره می‌خورد. و رویه حال حاضر کتاب سال بايد بازبيني شود. در این ساختار همین خروجی‌هایی را خواهیم داشت که حرف و حدیث‌های زیادی را در پی دارد. از سویی دیگر ما در کتاب سال با دو نگاه مواجهیم یک نگاه مطلق‌گرایانه و یک نگاه مصلحت‌گرایانه که گاهی به صورت تکی اعمال شده‌اند و گاهی تلفیق شده‌اند و در طول بیست سال اخیر جایزه کتاب سال این دو نگاه تاثیرگذار بوده است و همین نگاه‌ها سبب شده علی‌رغم اینکه کتاب‌های خوبی هم در طول این سال‌ها در حوزه کودک و نوجوان داشته‌ایم، دیده نشود. یعنی یا به دلیل نگاه مصلحت‌گرایانه که مثلا فلان نویسنده مطرح نشود یا نگاه مطلق‌گرایانه بوده که اثر خوبی را به دلیل دو ایراد سطحی و قابل چشم‌پوشی رد کرده‌اند. تصور من این است که اگر ایرادهای ساختاری را برطرف نکنیم هرسال این ماجرا تداوم می‌یابد و کتاب سال بیش از آنکه معیار و استانداردی را تعریف کند، سلیقه را تعریف می‌کند. مشکل ما در علوم انسانی این است که با معیارهای دقیق و تعریف شده روبه‌رو نیستیم و سلیقه‌های شخصی هم خواه‌ناخواه تاثیرگذار است و باید اصلاح ساختاری صورت گیرد و نقایصی که من برشمردم به فرد برنمی‌گردد.
 

 
کاظم اخوان: البته نگاه مطلق‌گرایانه و نگاه مصلحت‌گرایانه اصلا در داوری‌های ما وجود نداشته است.
 
آیا ما نمی‌توانیم تا زمانی‌که یک اثر بسیار عالی و بدون ایراد منتشر شود، در بخش کودک و نوجوان جایزه کتاب سال داشته باشیم؟
هادی خورشاهیان: البته زمانی‌که کتابی 80 امتیاز بگیرد می‌توان آن را بیشتر بررسی کرد اما وقتی که از 100 امتیاز 60 می‌گیرد و ضعیف است واقعا جای بررسی بیشتر ندارد و انتخاب آن ظلم به سایر آثار هم‌سطح آن است.
 
کاظم اخوان: یکی از موارد انتخاب کتاب سال این است که هشدار دهد راجع به سطح کتاب‌هایی که در طول یک سال منتشر شده است. اگر قرار باشد بین آثار متوسط کتابی برگزیده شود، بی‌توجهی به معیارها و ظلم در حق سایر آثار متوسط است و این نگاه ایده‌آل‌گرا لازم است و باید معیارهایی وجود داشته باشد و اثری انتخاب شود که مطابقت بیشتری با معیارها دارد. متاسفانه یکی از ایرادهای موجود این است که بسیاری از ناشران هر کتابی که به آن‌ها داده شود را منتشر می‌کنند و این توهم ایجاد شده هر کتابی که منتشر شد یعنی فلانی نویسنده است. 

محسن هجری: البته ژانر کودک ژانر تحقیر شده‌ای است. مثلا اگر بگویند بیایید درباره فرهنگ معین داوری کنید، نام «معین» و اتوریته اجتماعی که به‌وجود می‌آید سبب می‌شود که با آن مثل یک کتاب کودک 20 صفحه‌ای برخورد نکنیم و نگاه مصلحت‌گرایانه اجتماعی و سیاسی تاثیرگذار است. حتی در این مجموعه10 ایراد ویرایشی هم پیدا شود، می‌گوییم مجموعه 10 جلدی کار شده حالا 10 ایراد ویرایشی هم داشته باشد، مساله‌ای نیست. اما در کشور ما ژانر کودک و نوجوان تحقیر شده است و پیش‌تر فکر می‌کردند، ادبیات کودک تفیلی ادبیات بزرگسال است. حتی در کشورهای دیگر مانند امریکا هم همین مساله وجود دارد و این نگاه در جایزه کتاب سال نقش دارد. در حوزه بزرگسال، داوران خواه ناخواه تحت تاثیر اتوریته نام نویسندگان قرار دارند، ولی در حوزه کودک و نوجوان احساس می‌کنیم با یک جمع خودمانی روبه‌روایم و رودربایستی‌ها و ملاحظاتی که ممکن است با غریبه‌ها داشته باشیم با ادبیات کودک نداریم. اما وقتی کتاب‌های کودک از ایران بیرون می‌روند، چون آن‌ها ملاحظات ما را ندارند و اثر را با نگاه واقع‌بینانه بررسی می‌کنند، آثار ما دیده می‌شوند.
 
شهرام اقبال‌زاده: من هم داور بوده‌ام هم منتقد کتاب سال. ساختار همین خیابان‌بندی‌هاست، وقتی خیابان تنگ است سرعت ماشین هم کاهش می‌یابد. در کتاب سال هم داوران کنش‌گرهایی هستند که باید در ساختار موجود حرکت کنند. اگر من را به عنوان داور کتاب سال تعیین کنند، گرایش من به جایزه دادن است. جایزه به کتاب جریان‌ساز. اما در طول سال یا در طول یک دهه مگر چند کتاب جریان‌ساز منتشر می‌شود؟ «شازده‌کوچولو» کتابی جریان‌ساز است. اینکه می‌گویند کتاب سال باید جریان‌ساز باشد، مگر ما در طول قرن گذشته چد کتاب جریان‌ساز داشته‌ایم؟ داوری و شناخت مقید شناخت دورانی است. یک زمانی سورئال می‌نوشتید منتقدان ایراد می‌گرفتند اما الان همه فانتزی می‌نویسند. زمانه تغییر کرده است. داوری کار مشکلی است وقتی نه به کمیت و نه به کیفیت کارها توجه می‌شود. من زمانی داور جایزه پروین بودم امتیازی می‌دادیم و از سوی هیات داوران عوض می‌شد و من بعد از آن سال داوری نکردم. ما باید به فلسفه جایزه دادن برگردیم و ببینیم کتاب چه جایگاهی در ایران دارد؟
 
 

 اساس جایزه دادن ترویج کتاب و کتابخوانی و حمایت از ترجمه و تالیف خوب است و در مرحله بعد تشویق نویسنده، مترجم و محقق است. ما باید به هدف جایزه دادن توجه کنیم. ادبیات تالیفی ما بنیان قوی دارد و وقتی در سطح جهان در معتبرترین جایزه‌ها به فینال می‌رویم و در طول 10 سال 3 نامزد در لیست نهایی جایزه اندرسن داریم، اتفاقی نیست. ما داریم یک نام را به جهان معرفی می‌کنیم. غربی‌ها بیشتر از اینکه به ساختار مدرن توجه کنند به بافت و ساخت فرهنگ توجه می‌کنند. ادبیات یک زنجیره است، تلویزویون و صدا و سیما و نقد در شناخت آثار ادبی تاثیر زیادی دارند مانند نقش صدا و سیما در معرفی «مجید». ما هرساله ممکن است ادبیات قوی نداشته باشیم اما معیارهایی که در کتاب سال وجود دارد مثلا پرکردن خلاء 25 امتیاز. کدامیک از رمان‌های ما یک خلاء را پر می‌کنند و مشخص است که آثاری که در کتاب سال بررسی می‌شوند وقتی در اولین مرحله داوری 25 امتیاز از دست بدهند یعنی با گل خورده وارد زمین بازی می‌شوند و در معیار دوم هم 15 امتیاز دیگر را از دست می‌دهند و تازه ادبیت و ساختار آن‌ها بررسی می‌شود. بنابراین این معیارها باید عوض شوند. از سویی نویسندگان هم باید برای بهتر نوشتن آمار مطالعه‌شان را افزایش دهند و پژوهش و تحقیق کنند.
 
علی‌محمد رفیعی: باید توجه داشته باشیم که ما چند سال است که کتاب برگزیده در حوزه کودک و نوجوان نداشته‌ایم اما سال‌های قبل با همین معیارها کتاب برگزیده هم داشته‌ایم.
 
شهرام اقبال‌زاده: با همین معیارها اگر ترکیب داوران عوض شود، عده‌ای جایزه می‌دهند عده‌ای جایزه نمی‌دهند. من در داوری همیشه سعی کرده‌ام معیارها را پس و پیش کنم و به کتاب‌های موجود و بضاعت موجود توجه کنم و براساس آن‌ها کتاب برگزیده مشخص کنم. جایزه کتاب سال یعنی کتاب برگزیده‌ای که در آن سال مشخص منتشر شده است در مقایسه با سایر آثار موجود. وقتی در یک کلاس بالاترین نمره 15 باشد، اگر بقیه 14.9 باشند، دانش‌آموز برگزیده همان نمره 15 است. در جایزه کتاب سال آنقدر معیارها سخت است که کتابی برگزیده نمی‌شود. اینهمه جوان بااستعداد داریم که خوب می‌نویسند ولی در جایزه کتاب سال انتخاب نمی‌شوند ولی در جاهای دیگر دیده می‌شوند. ولی ما اینجا داریم کاری می‌کنیم که کتابی برگزیده نشود.
 
کاظم اخوان: البته پارسال کتابی به مرحله برگزیده رسید اما پایان بندی بسیار بدی داشت و از آن کتاب تقدیر شد. واقعیت این است که مدتی است در ادبیات کودک ضعف تالیف داریم و در این شرایط آیا جایزه کتاب سال باید روی این مساله چشم‌پوشی کند و بگوید اتفاقی نیفتاده است؟
 
شهرام اقبال‌زاده: وقتی من می‌گویم بنیان ادبیات کودک ما در حوزه تالیف قوی شده است به منزله این است که چند سال یکبار کتاب‌های ارزشمندی تولید می‌شود و اگر ما بگوییم حتما باید کتابی مثل «هستی» یا «شما که غریبه نیستید» تولید شود تا جایزه کتاب سال بدهیم، یعنی همه بشوند هوشنگ مرادی کرمانی یا فرهاد حسن‌زاده. در ادبیات فرانسه نقد می‌کنند و می‌گویند چند سال است رمان تالیفی خوب نداریم ولی در جوایزشان همیشه جایزه می‌دهند و تا حالا نشده بگویند امسال برنده نداریم. اما در ایران ما در جایزه کتاب سال نگاه تشویقی نداریم نگاه تنبیهی داریم. اگر کتاب سال ما صدا ندارد به دلیل این است که ادبیات صدا ندارد. و در این ادبیات بی‌صدا، ادبیات کودک اصلا صدا ندارد. و یکی از صداخفه‌کن‌ها ماییم که جایزه نمی‌دهیم. افرادی هستند که بهترین کتاب سال ممکن را بر اساس بضاعت موجود نوشته اما حاضر نیستیم به او جایزه بدهیم.
 
 

محمدکاظم اخوان: وقتی کتاب سال است نمی‌توانیم نگاه حمایتی داشته باشیم نمی‌توانیم کتابی را به عنوان کتاب سال انتخاب کنیم که نقاط ضعف‌هایی دارد.
 
شهرام اقبال‌زاده: شما می‌توانید کتاب سال انتخاب کنید و این موارد را در بیانیه هیات داوران قید کنید.
 
محمدکاظم اخوان: مشکل ما این است که در جایزه کتاب سال بیانیه نداریم.
 
شهرام اقبال‌زاده: نداشتن بیانیه یک ایراد ساختاری است و باید اصلاح شود. بیانیه اهمیت دارد و باید از چند روز قبل نوشته شود. باید کاری کنیم جایزه کتاب سال هویت پیدا کند و برای ناشران و نویسندگان مهم باشد تا با رغبت آثارشان را بفرستند. مثلا شکوه قاسم‌نیا خیلی جایزه برده ولی در مهرگان تقدیر شد اما او گفت بهترین جایزه‌ای که گرفتم این دسته گل است چون جایزه مهرگان، جایزه‌ای است که من خیلی به آن اهمیت می‌دهم به خاطر افرادی که رای داده‌اند. هیات داوران کتاب سال هیات خوبی است. قبلا آقای فانی داوری می‌کرد. از او پرسیدند همه کتاب را می‌خوانید: گفت نه من یک فصل را می‌خوانم اگر کشش و ساختار خوبی داشت، ادامه می‌دهم. خاطره‌ای از داوری کتاب سال بگویم. من داور بخش ترجمه بودم. ما داوری را تمام کرده بودیم. داوران تالیف گفتند هیچ کتاب برگزیده‌ای نداشتیم. من پرسیدم: کتاب «پارسیان من» را بررسی کرده‌اید؟ گفت: نه در لیست ما نبود. گفتیم کتاب را آوردند و داوران بررسی کردند و هر پنج داور به او رای دادند و کتاب سال شد. اینکه ما به کتاب‌های خوب جایزه دهیم خوب است اما نباید منتظر باشیم حتما کتاب خیلی خوبی منتشر شود تا به آن جایزه دهیم. تکنیک و محتوا را نمی‌توان وارد کرد فقط می‌توان از ترجمه‌ها استفاده کرد. نمی‌توانیم منتظر یک اتفاق فوق‌العاده باشیم و بعد از 10 سال یک کتاب جریان‌ساز را انتخاب کنیم. هرسال باید یک کتاب بهتر و برگزیده را معرفی کنیم.
 
علی‌محمد رفیعی: کتاب سال باید به پتانسل و جریانی که ایجاد شده امتیاز دهد و آن را بزرگ کند و تقویت کند. این گناه کتاب سال نیست که آن جریان‌سازی اتفاق نیفتاده است.
 
محسن هجری: البته نمی‌توانیم بگوییم چون کتاب سال جایزه نمی‌دهد، کتاب تالیفی قدرتمندی نداریم.
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها