میزگرد «آسیبشناسی وضعیت شمارگان کتاب»/ بخش پایانی؛
شمارگان از نفس افتاده و کتابهای قاچاق 150 هزار نسخهای
کارشناسان حاضر در میزگرد «آسیبشناسی وضعیت شمارگان کتاب» بر لزوم بازنگری دولت در سیاستهای حمایتی خود تاکید دارند و معتقدند که توسعه فرهنگی بهعنوان توسعه همهجانبه، به سرمایهگذاری نیاز دارد.
در بخش دوم این میزگرد، مباحثی ازجمله توجه دولت به بهبود جریان توزیع کتاب، کتابخوانی و لزوم بازنگری در اهداف و اجرای طرحهای حمایتی، دلایل تفاوت قابلتوجه بین آمار تولید قانونی کتاب و کتابهای قاچاق و همچنین شرایط نامناسب بازار تقاضا که موجب شده ناشران فقط به حفظ خود با امید به آینده بهتر تمرکز کنند، پرداخته شده است.
بخش نخست را اینجا بخوانید.
در ادامه بخش دوم این میزگرد آمده است.
** نهادهای صنفی و نهادهای دولتی برای کوچک کردن ابعاد مشکلات نشر و زمینهسازی برای مدیریت این حوزه، چه نقشی دارند؟ بهعنوان مثال یکی از مسائل حوزه نشر جریان توزیع است. در کشورهای توسعهیافته آمار تولید کتاب، براساس ادعای ناشر محاسبه نمیشود، بلکه با توجه به فروش بررسی میشود. نبود اطلاعات دقیق از آمار فروش موجب شده تا از سرمایه نشر کشورمان بیاطلاع باشیم. راهکارها برای رفع این معضلات چیست؟
نظربلند: موسسه خانه کتاب آمار فروش کتاب را در اختیار ندارد، علاوه براین، کتابفروشیها در این جریان مرجع نیستند، بلکه باید از مراکز پخش و توزیع آمارهای فروش را به دست آورد. آمارهای فروش در کشورهای توسعهیافته، مبتنی بر گردش کتاب در مراکز پخش و توزیع کتاب است. متاسفانه این جریان در کشور ما وجود ندارد. دولت با تغییر رویکرد و تاکید بر تقویت زمینههای فرهنگی و اجتماعی، به جای پرداخت یارانه کاغذ و همچنین با ارائه تسهیلات برای طراحی انواع نرمافزار میتواند زمینهساز به توزیع مکانیزه کتاب باشد.
البته صنف باید بهطور مستقیم به جریان تقویت مراکز توزیع ورود کند. اگر این مقوله با دخالت دولت پیگیری شود، مجددا شاهد تقلب و تخلف خواهیم بود. تاکید داریم، نهادهای صنفی و خصوصی باید تقویت شوند و دولت صرفا نظارت بالادستی داشته باشد.
اگر نهادهای صنفی تقویت و توزیع، مکانیزه و بین ناشر، موزع، کتابفروش و البته مخاطب هماهنگی ایجاد شود شاهد تحول خواهیم بود. همه این مولفهها، حلقههای یک زنجیره هستند که تکمیل این زنجیره با سرمایهگذاری ممکن است.
توسعه فرهنگی توسعه همه جانبه است
نظربلند: توسعه فرهنگی، توسعه همهجانبه است که از صدر تا ذیل را باید دربربگیرد. نمیتوان فقط به تقویت کتابفروش و یا ناشر توجه کرد و انتظار داشت تا این چرخه تا انتها روال قابلقبولی را طی کند. معمولا باید از انتهای زنجیره به ابتدای زنجیره رسید و با تقویت حلقههای انتهایی زنجیره است که ارزشهای افزوده آن به حلقههای ابتدایی زنجیره میرسد.
کتابخوانی باید تقویت شود، تاثیر تقویت این فرهنگ به تدریج به تولیدکننده میرسد. دولت باید برای تقویت این حلقه سرمایهگذاری، حمایت و راهکارهایی را ایجاد کند. با اجرای طرحهای فصلی در بازه زمانی کوتاه و با بودجه محدود، میسر نخواهد شد، عادت و فرهنگ مطالعه باید از کودکی ایجاد شود.
شمارگان 200 نسخهای و کشف 150 هزار نسخه کتاب قاچاق!
رئیسدانا: براساس آمارهای به دست آمده از کشف کتابهای قاچاق مشخص شد، قاچاقچیان کتاب، به دور از چشم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بسیار بیشتر از ناشران قدرتمند، کتاب چاپ میکنند. تنها علت بروز این تفاوت در فعالیت قانونی و غیرقانونی، توجیه قاچاقچیان مبنی بر کامل بودن و سانسور نشدن کتابها برای مخاطب است. علاوهبر این درحالیکه ناشران بزرگ گرفتار شمارگان 200 نسخهای هستند، فقط در یک انبار کتابهای قاچاق150هزار نسخه کتاب صادق هدایت کشف شده که بخشی از سه میلیون نسخه کتاب کشف شده است.
بنابراین باید پرسید چرا گفته میشود مردم کتاب نمیخرند؟ درحالیکه آقای قاچاقچی در شهر تهران 900 بساط دستفروشی را تغذیه میکرده است. از یک کتاب پنجهزار نسخه چاپ کرده! کتابی که اگر به هر ناشری سپرده میشد، بعید بود بیشتر از 500 نسخه منتشر کند. این مشکل اصلی دیروز و امروز ماست.
ناشران در حال حفظ خود هستند
رئیس دانا:به دلیل برخی سیاستهای غلط فرهنگی دولت قبل، اعتماد مردم به جریان نشر از بین رفته است و تجدید این اعتماد دشوار است. اگر دولت با سعهصدر، اداره صنعت نشر را به عهده ناشران بگذارد، هرکدام از ناشران کهنهکار بهتر از بسیاری کارمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توانایی مدیریت نشر را دارند.
این بدیهی است که ناشران برخلاف نظام حرکت نمیکنند و کتاب چاپ نمیکنند. بنابراین نظام باید با سعهصدر بیشتر، بسیاری نگاههای سلیقهای را کنار بگذارد.
براساس دیدگاه ارنست مندل، تلاش میکنیم در شرایط فعلی خودمان را حفظ کنیم بهعبارت دیگر به دنبال سود نیستیم. کتاب چاپ میکنیم و منتظریم تا شاید سال بعد وضعیت بهبود پیدا کند.
طرحهای حمایتی از کتابهای زرد حمایت میکند
مرادی: پیش از این نیز گفتهام، طرحهای حمایتی که با عنوان سیاستهای حمایتی تعریف میشود، ناظر بر حمایت از ناشران عمومی است. بخش عمده یارانههای حمایتی، صرف کتابهایی میشود که اصطلاحا به آنها کتابهای زرد میگوییم و عمدتا جزو کتابهای پرفروشاند و قاعدتا نباید از سیاستهای حمایتی برخوردار شوند.
با ادامه وضعیت فعلی، معجزهای اتفاق نخواهد افتاد؛ بنابراین معتقدم این حمایتها، نقض غرض است. تاکید دارم این یارانهها به کتابهای با ارزش معطوف شود تا ناشران قدرتی بگیرند، اما متاسفانه تغییری در این جریان ایجاد نشده و همچنان یارانه به سمت کتابهای زرد هدایت میشود در نتیجه ناشران به انتشار کتابهای سطحی بیشتر گرایش پیدا میکنند. ناشران در شرایط فعلی و با توجه به اینکه برنامههای بلندمدت در حوزه نشر نتیجه نمیدهد، وقتی از فروش تضمین شده کتابهای سطحی اطمینان دارد به سمت انتشار کتابهای زرد تمایل پیدا میکنند.
سرعت ترجمه در ایران حیرتآور است
مرادی: سرعت عجیب ترجمه نیز از دیگر مسائل نشر ماست. بهعنوان مثال، درحالیکه حدود 25 روز از انتشار آخرین اثر موراکامی میگذرد، در نهایت تعجب، ترجمه این اثر به دستم رسیده است. گویا مترجم صفحه-صفحه کتاب را دریافت و ترجمه کرده است.
سرعت ترجمه این اثر با توجه به اینکه آمادهسازی یک کتاب یک سال تا یکسالونیم زمان میبرد، حیرتآور است. این شکل ترجمه، موجب میشود مرتب ازنظر کیفی افت کنیم.
ناشران دولتی رقیب بخش خصوصی شدهاند!
مرادی: مساله بعدی، رقابت دولت با بخش خصوصی است. دورانی بود که در ایران سازمانهایی مانند، بنیاد فرهنگ ایران، انجمن آثار ملی ایران، بنگاه و ترجمه نشر کتاب با بودجههای دولتی فعالیت داشتند و تلاش میکردند، کتابهایی را چاپ کنند که مخاطب کمتری داشت و ناشر خصوصی هم برای انتشار آنها سرمایهگذاری نمیکرد. درحالیکه امروزه ناشران دولتی، رقیب اصلی بخش خصوصی شدهاند و فقط دنبال کتابهای پرفروش هستند تا ناشران خصوصی را از میدان رقابت خارج کنند.
توصیه یک نویسنده؛ با چراغ خاموش حرکت کن!
مرادی: یکی دیگر از مشکلات ما «بزرگ شدن» است. عبدالرحیم جعفری در خاطرات خود به ملاقات خود با جلال آلاحمد اشاره میکند. مرحوم جعفری از جلال آلاحمد دعوت کرد تا برای چاپ کتاب به او مشاوره بدهد. جلال آلاحمد نپذیرفت، اما به مدیر انتشارات امیرکبیر توصیه کرد تند نرو و با چراغ خاموش و به اصطلاح از کناری حرکت کن تا دیده نشوی. اگر در این مملکت دیده بشوی، میزننت. این ترس در دل همه فعالانی که شاید ظرفیت بزرگ شدن در حوزههای عمومی را داشتند ایجاد شد. شاید سرنوشت نشر چشمه، در دورهای که مجوز فعالیتش لغو شد، نمونه قابل توجهی برای این موضوع باشد.
نبود امنیت شغلی در حوزه نشر نیز یکی دیگر از مشکلات نشر است و به تعبیر آقای رئیسدانا، ناشران تلاش میکنند خود را حفظ کنند؛ حفظ خود یعنی زندگی توام با ترس در این شرایط نیز توان برای قدمازقدم برداشتن نیست.
حقالتالیف کتابهای 200 نسخهای
مرادی: خجالتآور است، گاهی در نشر «نگاه» قراردادهای 200 تا 300 نسخه منعقد میشود و جالب اینکه نویسندگان و مترجمان نیز میپذیرند. به خاطر دارم، مرحوم بهآذین تاکید داشت، ناشر هرطور میخواهد درباره شمارگان عمل کند، اما قرارداد را با کمتر از سههزار نسخه امضا نمیکرد. حقالتالیف هم برطبق همان سه هزار نسخه تعیین میشد در حالیکه امروزه پدیدآور و مترجم شرایط فعلی نشر را تحلیل و سریع راضی میشود.
از سوی دیگر با توجه به اینکه حقالتایف 200 نسخه مبلغ قابلتوجهی نیست، مترجم و یا پدیدآور، دنبال این است که از طریق هدیه کتابش به دیگران، اثرش را معرفی کند. این جریان فعالانی را که تلاش میکنند از راه نویسندگی امرار معاش کنند و یا حتی بهعنوان حامی به این درآمد نگاه میکنند، دلزده میشوند. علاوهبر این نویسندگی و مترجمی برخلاف گذشته نام و معروفیتی برای اهل قلم ندارد و باید پرسید، اگر اهل قلم فعال نباشد، چه کسی در مملکت کتاب بنویسد؟
تولید سالانه 90 هزار عنوان کتاب قابل قبول نیست
مرادی: بیشتر تولیدات نشر نگاه براساس آثار نویسندگان درگذشته مثل مرحوم کشاورز، مرحوم حقوقی، مصدق و شاملو است. بنابراین عمده فروش ما از چاپ آثار درگذشتگان است و از تولید نویسندگان زنده اتفاقی نمیافتد. چرا شاهکار ادبی و حداقل همسنگ «شازده کوچولو» عرضه نمیشود؟ چرا شاعران ما شعری همتراز شاعران دهه چهل نمیگویند؟
شاعران دلزدگی ذهنی دارند و آن دلبستگی و عشق را ندارند. خبر شعر جدید شاملو مثل بمب صدا میکرد اما امروزه بهعنوان کسی که حرفه اصلیاش نشر است از چاپ بسیاری کتابها با خبر نمیشوم و اصلا کتابهای جدید را نمیبینم چراکه فضای کافی برای عرضه کتابها وجود ندارد. در کشوری زندگی میکنیم که تعداد کتابهای تولیدی از تعداد مصرفکننده بیشتر است.
مرادی: تولید سالانه 90 هزارعنوان کتاب را نمیپذیریم چراکه آمار کتابهای درسی، آموزشی و تجدید چاپهای مکرر نیز در این آمار محاسبه شده است. با نگاه واقعبینانه آمار واقعی نشر کشور 10 تا 15 هزار عنوان کتاب طی یکسال است. چه کسی توانایی خواندن همه این کتابها را دارد؟ از سوی دیگر چند نفر از مردم ما اهل مطالعه کتاب هستند؟
محمد رمضانی، سال 1310 نوشت جمعیت ایران 10 کرور معادل پنج میلیون نفر است و آمار کتابهای چاپی دو هزار نسخه، که خیلی بد است. حالا کجاست تا ببیند جمعیت ایران 80 میلیون و شمارگان به 200 نسخه رسیده، موضوعی که شگفتآور و بیتناسب با هر معیاری است. شمارگان کتاب، نشان از گویای کاهش مخاطب دارد.
تحلیل آمارها راهگشاست
شتاب افتتاح مغازههای فستفودی در ایران شاید هزار برابر رشد فرهنگی در ایران است، بنابراین خوشحالم، موسسه خانه کتاب به انتشار آمارهای نشر توجه دارد. تاکید دارم باید تحلیلهایی ارائه شود. تحلیل فراز و فرودهای نشر حتی از منظر عملکرد دولتها بهعنوان مثال به این پرسش پاسخ میدهد که چرا، دورهای شاهد انبساط و دورهای شاهد انقباض بودیم و این دست تحلیلها میتواند راهگشا باشد.
برای ارائه راهحل ابتدا باید ابعاد مشکل را پیدا کنیم
بهشتی شیرازی: آمار شمشیر دو دم است و برای پیشگیری از گمراهی باید به درستسنجی آمار توجه کنیم. برای ارائه راهحل ابتدا باید ابعاد مشکل را پیدا کنیم. مساله خیلی بزرگتر از کاهش شمارگان و یا شمارگان تقلبی است.
ویراستاری؛ بخش اعظم فعالیت ناشران بزرگ است
بخش اعظم فعالیت ناشران بزرگ ویراستاری است و وظیفه ویراستار، بررسی صحت نوشتههای نویسنده است. تجربه من بهعنوان ناشر، نشان میدهد کتابهایی که با ویراستاری دقیق منتشر شده حتی با شمارگان بیش از سه هزار نسخهای به فروش رفته است، اما با شمارگان 200 نسخه، کتاب را باید به کدام ویراستار سپرد؟
در این شرایط مولف باید سه برابر حقالتالیف کتاب را به ویراستار بدهد و برای کاهش هزینه، کتابِ خوب تولید نخواهد شد و اگر کتاب با کیفیت منتشر نشود لذتی نیز ایجاد نخواهد شد. تولید کتاب با کیفیت، بهترین فعالیت برای ترویج کتابخوانی است. بنابراین شمارگان 200 نسخه موجب میشود، حتی از ناشران بزرگ خطاهای به اصطلاح ناجور دیده شود چراکه این شمارگان ارزش ویراستاری دقیق را ندارد.
**یکی از وظایف اتحادیهها استانداردسازی و متقاعد کردن اعضا برای ارتقاء کیفی است. بنابراین آیا اصناف میتوانند در این زمینه راهگشا باشند؟
پایدار: در این حوزه فقط بهعنوان فعال نشر و به اندازه فهم خودم درباره سیاستها و برنامههای گذشته تا حال اتحادیه صنفی صحبت میکنم. معتقدم برای بهبود سیاستهای حمایتی، اصلاحاتی طرح و پیشنهاداتی ارائه شود. کتابخوانی در جامعه ما باید از کودکی به عادت تبدیل شود و از سوی دیگر، آگاهی ارج و قرب داشته باشد.
چشمانتظار بند ج ماده 92 برنامه ششم توسعه هستیم
پایدار: سیاستهای حمایتی از چهار دهه گذشته موجب شده تا وضعیت فعلی شمارگان را شاهد باشیم، اما آیا وقت آن نرسیده که خطاهای گذشته را تکرار نکنیم. سیاستهای حمایت مستقیم باید جای خود را به حمایتهای اساسی بدهد.
اتحادیه از دو دهه پیش سیاستهایی ازجمله معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان و همچنین تخصیص کاربری فرهنگی و یا حذف کارفرما از بیمههای تامین اجتماعی را مورد تاکید قرار داده است. همه این برنامهها و شناسایی معایب و مزایا موجب شد فرمول بند ج ماده 92 برنامه ششم توسعه با همکاری اتحادیه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساماندهی شود.
بندج، دولت و شهرداریها را درباره حمایت از کتابفروشان موظف کرده است. آئیننامه اجرای این بند، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تدوین و به هیات دولت ارائه شده است، اما به نظر میرسد با توجه به مسائل و مشکلات دولت و همچنین دو نگاه متفاوت دولت درباره لزوم حمایت از کتابفروشان و یا حذف آن، آئیننامه به این زودیها مصوب نشود. حدود یکسال است که چشمانتظار هستیم. با تصویب این آئیننامه، مسائل مختلف حوزه نشر ازجمله یارانه کاغذ و دیگر مسائل برطرف خواهد شد. درباره مسائل حقوقی نیز اصلاح نگاه دولت به ماده 24 قانون اساسی و اینکه به ناشر و جامعه اعتماد شود تا خودش ممیزی کند مورد تاکید است.
درباره تقویت نهادهای صنفی نیز معتقدم صنف در حال تمرین کردن برای گرفتن برخی امور از دولت است، اما بهنظر میرسد اشکالاتی در عملکرد صنف وجود دارد. برخی رفتارهای عجولانه و پشتیبانی نکردن از همصنفیها موجب شده تا اگر تمایلی از سوی نهادهای دولتی برای واگذاری امور به صنف وجود دارد متوقف شود. دولت باید مدارا کند و برای این دوره انتقالی سعهصدر داشته باشد.
تقویت بنگاههای نشر تجمیع سرمایه را به دنبال دارد
پایدار: رویش بنگاههای کوچک و خرد به بنگاههای متوسط و بزرگ از دیگر رویکردهای ضروری است که باید تقویت شود. تقویت این بنگاهها ناشران را از رقبا به شرکا تبدیل میکند.
میتوانیم از تجربه انتشارات بزرگ دنیا در این زمینه استفاده کنیم. تجمیع سرمایه و ساماندهی ارتباط ناشران با جریان نشر بینالملل از نتایج توجه به بنگاههای کوچک است. همه این مباحث باید در افکار جامعه نشر نهاینه شود.
نظر شما