اسی ادوگیان، نویسنده جوان و موفق کانادایی در این مطلب از آثاری سخن میگوید که در زندگیاش تأثیرگذار بودهاند.
به همین بهانه از او درباره آثاری که میخواند، دوست دارد، هدیه میدهد و ..... سؤال کردیم. خواندن پاسخهای این نویسنده 40 ساله کانادایی خالی از لطف نیست:
کتابی که در حال حاضر میخوانم:
«پناهگاه آسمان» نوشته پل باولز. البته بخشهایی از کتاب را درست نفهمیدم اما دیدگاهش درباره سفر و غنی بودن زندگی در خارج از کشور به ایدههای من خیلی نزدیک است.
کتابی که ای کاش من نوشته بودم:
«دلبند» نوشته تونی موریسون. کتابی بینقص که هر بار میخوانمش پر از امید میشوم.
کتابی که تأثیر زیادی بر من گذاشت:
«آنا کارنینا» نوشته لئو تولستوی. خیلی جوان بودم اما در زمانی مناسب به سراغ این کتاب رفتم. با خواندن این کتاب فهمیدم که یک شخصیت داستانی تا چه حد میتوان در ذهن خواننده زنده باشد. علاقه من به ادبیات قرن نوزدهم با خواندن این کتاب آغاز شد.
کتابی که بیش از حد مورد توجه قرار گرفته است:
همه آثار چارلز بوکفسکی. نمیدانم چرا درکش نمیکنم!
کتابی که نتوانستم تا پایان بخوانم:
چند کتاب را میتوانم نام ببرم. از چارلز دیکنز فقط «خانه متروک» را خواندم و نتوانستم آثار دیگرش را بخوانم. از پروست هم فقط «در جست و جوی زمان از دست رفته» را خواندم و آثار دیگرش را نتوانستم بخوانم.
کتابی که از نخواندنش شرمنده هستید:
«موبی دیک» نوشته هرمان ملویل. همیشه از وقت گذاشتن برای این کتاب اجتناب کردهام اما احساس میکنم هر سال که از عمرم میگذرد به خواندن این کتاب نزدیکتر میشوم.
کتابی که نظرتان را تغییر داد:
«خون در آب» نوشته آن تامپسون. داستانی جذاب درباره جدال با مواد. به نظر من همه باید این کتاب را بخوانند.
دوست دارم با این کتاب من را به خاطر بسپارند:
فکر میکنم همه نویسندهها آخرین اثرشان را بیشتر دوست داشته باشند اما به نظر من همین که سالها در یاد دیگران بمانیم موهبت بزرگی است و البته به ندرت رخ میدهد.
نظر شما