چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۴
روشنگری قلم برای افشای التقاط رفتاری مدرنیته

سنت در ادبیات دینی، همواره به‌عنوان الگوی پویا از ملت‌ها در شکل دادن امت واحده توصیف ‌شده است. بر همین مدار، مذاهب حقه اسلامی همچون شیعه عثنی‌عشری با تکیه ‌بر همین هویت سنت توانسته‌اند پویاترین رفتار فقهی ملت‌های خود را برای نیل به زمینه‌های شکل‌گیری تمدن بزرگ اسلامی تعریف کنند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- محمد جعفری، نویسنده و پژوهشگر حوزه دین: بشریت از روزی که پا بر کره خاکی ‌نهاد، ادامه حیات خویش را منوط به حفظ تراث می‌دانست؛ البته این هویت رفتاری از سوی پروردگاری یکتا در قاب اسماء به او آموخته‌ شده بود؛ اما کشف هویت این رفتار برعهده او و اراده‌ای که در قلبش نهادینه‌شده بود، قرار گرفت و اینچنین بود با گذار مختصر از زمان کتاب در اولین و ساده‌ترین قالب خود پا به عرصه خدمت گذاشت.
 
زمان‌های زیادی بر این نگهبان تاریخ و علم بشری گذشته و حکام و فرمانروایان زیادی را بر روزگار خود درک کرده تا جایی که برخی او را به آتش کشیدند و برخی دیگر با تکیه‌ بر معارف او به هدایت‌گری ملت‌های خود پرداختند و همه این فراز و نشیب‌ها را او به خوبی درک کرده است؛ بر همین اساس حدود باطل را به‌درستی می‌شناسد و حق را در هر شرایطی کشف و مدافع حقوق آن بوده است.
 
امروز بشر دورانی متفاوت را تجربه می‌کند، تجربه‌ای که تلاش دارد به بهانه‌های مختلفی برگ‌های سپید این یادگار تاریخ را در بِیت‌های  دستگاه‌هایی نهادینه کند و ظاهری نوین به این نگهبان ببخشد، اما هویت کتاب همه این تجربه را به‌عنوان هیأت و ظاهر خود نپذیرفته و همواره برای این خواست بشری حدودی را به‌عنوان احکام تعیین کرده است.
 
آنچه باعث شده کتاب حدودی را برای صیانت ازهویت خود به‌عنوان قانون برای مخاطبش تعریف کند، منع تغییر ذائقه و رفتار بشر برای چگونگی برای دسترسی به مبانی آن نیست، بلکه هویت صیانت‌گری کتاب است که به‌عنوان رسانه ماندگار برای تاریخ بشریت به اقامه علم در دوران‌های گوناگون تاریخ آن پرداخته و زمینه تثبیت این احکام بر مخاطبان کتاب را فراهم کرده است.
 
آنچه که از جدال مدرنیته و سنت در دنیای کتاب به‌چشم می‌خورد، التقاط چندین رفتار شبه‌ایدئولوژیک از سوی مدرنیته برای فراهم کردن زمینه‌های افول سنت است؛ بر همین اساس مدرنیته در ادبیات خود همواره سعی کرده که سنت را نوعی عقب‌ماندگی و حرکت کُند علمی برخی از جوامع توصیف کند، این در حالی است که مدرنیته با تکیه‌ بر رفتار بدوی این جوامع، سنت را برای مجامع بزرگ تعریف کرده و این الگوی تعریف متکی بر مغالطات شبه منطقی است.
 
سنت در ادبیات دینی، همواره به‌عنوان الگوی پویا از ملت‌ها در شکل دادن امت واحده توصیف ‌شده است. بر همین مدار، مذاهب حقه اسلامی همچون شیعه عثنی‌عشری با تکیه ‌بر همین هویت سنت توانسته‌اند پویاترین رفتار فقهی ملت‌های خود را برای نیل به زمینه‌های شکل‌گیری تمدن بزرگ اسلامی تعریف کنند.
 
سنت در ادبیات مبین دینی، همواره پایه‌ای برای توسعه علمی بیان ‌شده است، همچنان که در ادبیات تاریخ دینی شاهد آن هستیم، پیامبر اکرم (ص) در ابتدایی‌ترین لحظات دریافت مبانی وحی به‌عنوان اُمی به جهان بشری معرفی می‌شود؛ بر این مدار تأمل در هویت و معنای واژه «اُمی» قلم را به این اعتراف حیاتی وادار می‌کند که این واژه عموماً بر افرادی اطلاق شده که از فهم حکمت برخوردار بوده، در حالی‌که خواندن و نوشتن نیاموخته‌اند.
 
تأملی مختصر در این مفهوم، انسان را به وادی خاصی از سنت سوق می‌دهد، چنانکه این وادی برای تاریخ گواه داده است. اساس سنت همواره با حکمت آمیخته است و حرکت کُند و عقب‌افتادگی رفتارها با حکمت سازگاری ندارد؛ بر این اساس تعریف مدرنیته از سنت التقاطی کذب در تاریخ بشری است؛ چراکه رفتار فاصله گرفته‌شده برخی از ملت‌ها و مذاهب دینی را به‌عنوان اصالت سنت به بشریت معرفی کرده و این در حالی است که سنت اساس پویایی علمی ملت‌ها است.
 
کتاب در چنین جدالی، اخباری از گذشتگان برای ما به ارمغان آورده که روشنگری قلم را برای افشای التقاط رفتاری مدرنیته تثبیت می‌کند؛ بر این اساس، کتاب رسانه‌ای ماندگار برای تاریخ بشر است.
 
آنچه که زمینه نگارش این یادداشت مختصر شد، نقد یکی از رفتارهای نوین مدرنیته برای محو اصالت تاریخی و علمی بشر است؛ چنانکه امروزه مروری مختصر در اثناء علم و تورق کوتاهی در رسانه‌ها می‌توان التقاط گری نوین مدرنیته را با ادبیاتی متفاوت دریافت.
 
«سکولار» واژه‌ای جعل‌شده برای تخصص‌های گوناگون با هویت‌های رفتاری و معنایی متفاوت. چنانکه امروز در رفتارهای دانش‌های گوناگون شاهد هستیم هر واژه‌ای در هر یک از این رفتارها معنا و مفهوم متفاوتی دارد؛ بر این اساس این واژه نیز در عالم سیاست رفتاری متفاوت را با تلفظ در علوم اجتماعی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
 
باید توجه داشت که مدرنیته همواره با  بدل زدن از عناوین به دنبال کوتاه کردن و مختصر کردن حافظه کوتاه‌مدت ملت‌ها است؛ کوتاهی که زمان آن قرار است به یک نیم‌روز کاهش یابد؛ بر این اساس بدل زدن از عناوین و استعمال آن در ادبیات گوناگون رسانه‌ها، زمینه تحقق اختصار حافظه‌های تاریخی ملت‌ها را فراهم خواهد کرد.
 
محو تدریجی هویت و اصالت علمی و تاریخی بشر، اساس رفتاری این پروژه از دنیای ضد بشری است که عنوان مدرنیته را برای خود انتخاب کرده است. بر این اساس باید به این نکته توجه داشت که استعمال یک لفظ در عناوین گوناگون به‌صرف تخصصی‌گرایی، نشان از ضعف معناشناسی زبان و ادبیات حاکم برجهان بشری است.
 
دنیای غرب تلاش خود را معطوف بر این داشته که این ضعف را زمینه‌ای برای به ثمر رساندن پروژه‌های خود کند، چنانکه در جریان تصویب برجام نیز شاهد اختلاف طرفین در معنای استعمال شده در برخی از واژه‌های مفاد مندرج در این تفاهم ‌امه بودیم؛ بر این اساس جریان نفوذ در بالاترین مدل خود با تکیه بر ادبیات ضعیف و استعمال الفاظ خاص در معانی گوناگون تعقیب می‌شود.

باید به این حقیقت تلخ تصریح داشت که امروز مدرنیته پس از شکست قطعی خود در جدال با مفهوم سنت، به دنبال سکولار کردن اندیشه‌ها است و این نتیجه تلخ را می‌خواهد بر بستر تخصص‌گرایی در زبان و علم بر کنش‌های رفتاری دانش‌پژوهان حاکم کند. در چنین جدالی، باید صاحبان قلم پا به عرصه روشنگری گذاشته و از حدود علم به درستی صیانت کنند؛ بر این اساس قلم حقیر معتقد است که عبور از پیچ تاریخی تمدنی در حال وقوع است و برای گذار از این پیچ باید زمینه ورود مبانی دومین حرف از حروف علم را فراهم کرد.
 
علم به‌زودی دورانی نوین را بر خود تجربه خواهد کرد، دورانی که در ادبیات دینی از آن به‌عنوان دومین حرف علم تعبیر شده است؛ بر این مدار حقیر معتقدم که دانشمندان جوان و مومن ایرانی باید با ورود به این مهم، زمینه فراگیر شدن مفاهیم این ساحت را در جوامع امروز فراهم کنند و در این برهه حساس تاریخی در برابر این هجوم از هویت علم و ادبیات صیانت کنند. زمینه‌های ارائه تاریخ نوین علم در هویت قلم قیوم انقلاب فراهم و برای گذار از این پیچ تاریخی لازم است مفاهیم آن با قلم جوان دانشمندان ایران به ملت‌ها آموخته شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط