مولف کتاب«تسلیبخشیهای مولانا» در گفتوگو با ایبنا:
بیشتر کتابهای فلسفه امروز معطوف به معنای زندگی است
مهدی کمپانی زارع، نویسنده و محقق حوزه اندیشه میگوید: اکنون اغلب کتابهایی که در زبان فارسی در فلسفه چاپ میشود معطوف به معنای زندگی است و کتابهای کلاسیک فلسفه مانند دهههای قبل مشتری ندارد چون حال روزگار ما خوش نیست و ما به دنبال تسلیبخشی هستیم.
«تسلی بخشیهای مولانا» جدیدترین کار شماست که عنوانش هم ما را یاد کتاب «تسلیبخشیهای فلسفه» میاندازد. لطفا درباره این کتاب توضیح دهید؟
در این کتاب سعی کردم دیدگاههای مولانا را در حوزههای مختلفی مانند غم، ناامیدی، مرگ و اموری از این قبیل بررسی کنم. عنوان کتاب هم از کتاب معروف «تسلیبخشیهای فلسفه» گرفته شده است بنابراین کتاب به نوعی روی مسایلی تمرکز دارد که انسان امروزی با آن سر و کار دارد.
چرا کتابهای حوزه معنای زندگی و فلسفه این روزها در بین مخاطبان ایرانی به این میزان مورد توجه قرار گرفته و فکر میکنید که استفاده از شخصیتهایی مانند مولانا در مقابل آثار ترجمهای در این حوزه چقدر میتواند مفید باشد؟
من پیش از این هم در سال 92 کتابی با عنوان «مولانا و معنای زندگی» منتشر کردم و در این کتاب بهصورت مفصل درباره معنای زندگی سخن گفتم. بههرحال در 100 سال اخیر علم از جنبه انتزاعی آن خارج شده و جنبه کاربردی به خود گرفته است. فلسفه و عرفان هم از این قاعده استثناء نبوده چون بشر جدید باید حساب و کتاب کند و ببیند چه کتابی را باید بخواند و هزینه کند و آیا چیزی را که قرار است برای آن زمان بگذارد به او از نظر علمی چه چیزی را میدهد. بنابراین عمده توجه بشر غیرحرفهای به مقوله عرفان و ... امروزه یک تلقی عملگراست چرا که میخواهد عرفان را داشته باشد تا بتواند مشکلات علمی زندگیاش را حل کند و این مسایل هم با شعار و اعتقاد صرف حل نمیشود بلکه نیازمند کار علمی است که فرد بتواند براساس آن مسیر زندگیاش را مشخص کند. ویتگنشتاین هم میگوید فلسفه اگر نتواند درمانگری کند باید در موزه تاریخ بماند این ایده را میتوان تعمیم و به عرفان و علوم دیگر هم گسترش داد. بنابراین تمامی دانشها امروز اثربخشیشان در گروه این است که تعالیمشان در راستای مشکلات انضمامی و ملموس بشر باشد و بتواند ترس از تنهایی او و مرگاندیشی و غم و شادی انسان را حل کند.
مخاطب امروزی مانند گذشته علاقه به آثار کلاسیک فلسفی ندارد.
امروز اگر سیل کتابهای حوزه روانشناسی عامهپسند این میزان مخاطب دارد و آثار افرادی چون اسکاول شین به چاپهای بیستم میرسد ناشی از این است که انسان نیازمند القائات مثبت در حوزه روانی است و میخواهد به این توانایی برسد. این در حالی است که عمده عرفانپژوهان امروز فکر میکنند مشکل عدم ارتباط عرفان با مخاطب در عدم بیان جنبههای آن است در حالی که بشر جدید به جنبههای عرفان اعتقادی ندارد بلکه به دنبال درمان دردهای روانی خودش هست. اکنون اغلب کتابهایی که در زبان فارسی در فلسفه چاپ میشود معطوف به فلسفه زندگی است و کتابهای کلاسیک فلسفه مانند دکارت و ... مانند دهههای قبل مشتری ندارد چون حال روزگار ما خوش نیست و ما به دنبال تسلیبخشی هستیم این تسلیها هم اگر سطحی باشد در حد یک قرص مسکن عمل میکند و من معتقدم آثار روانشناسی عامهپسند مانند اسکاول شین مانند یک قرص مسکن است. پس ما نیازمند این هستیم که سراغ متفکران و افرادی برویم که بهصورت ریشهایتر و عمیقتر دردها و تنهایی بشر را آلام بخشیدند و عرفایی چون عرفانی خراسانی و از همه آنها مهمتر مولانا یکی از این افراد است.
گویا کتاب دیگری هم درباره مولانا در دست تالیف دارید. توضیحات بیشتری میدهید؟
کتاب دیگری با عنوان «پیامبر اسلام به روایت مولانا» در دست ویراستاری دارم همانطور که میدانید برجستهترین و محبوبترین افراد در نزد مولانا پیامبر و علی بن ابیطالب است. من در کتاب «ترازوی احدخو» که در سال 93 منتشر کردم به طور مفصل درباره دیدگاه مولانا نسبت به حضرت علی (ع) پرداختم همچنین کتاب دیگری با عنوان مهاجر راه اصلاح از من منتشر شد که در آن نظرات مولانا درباره امام حسین (ع) مطرح شده است. با این وجود باید بگویم که محبوبترین شخصیت نزد مولانا پیامبر اکرم (ص) است و در این کتاب گفتارها و روایتهای مولانا درباره ایشان گردآوری شده چراکه او ارادت عجیب و معرفت عمیقی نسبت به این حضرت دارد.
علاوه بر این کتاب دیگری هم درباره یکی از شاگردان علامه طباطبایی در دست تالیف دارم که ایشان اهل نوشتن نبوده و بیشتر متفکری است که از او گفتارهای شفاهی به جا مانده است علاقهمندی من به علمای اسلام و نیز نزدیکی این فرد به تفکر مولانا موجب شد که نظرات او را در قالب کتابی گردآوری کنم که امیدوارم برای نمایشگاه کتاب سال آینده در دسترس مخاطبان قرار بگیرد.
به غیر از این دو اثر، مشغول تدوین «شرح دیوان شمس تبریزی» هستم که یک شرح تحلیلی است و در آن بررسی لغات و مفردات صورت گرفته است همچنین اشارات تاریخی، روایات و تحلیل ادبی، عرفانی، فلسفی و دینی از دیوان شمس تبریزی شده است که تاکنون چنین کاری صورت نگرفته است.
نظر شما