نگاهی به کتاب «سفری دور و دراز در ایرانِ بزرگ»
ایرانشناسی که عمرش را به سفر و اکتشاف در ایران بزرگ گذراند
«سفری دور و دراز در ایرانِ بزرگ» (خاطرات ریچارد نلسون فرای) با ترجمه شاهرخ باور و ویراسته کاظم فیروزمند از سوی نشر نامک منتشر شد. این کتاب خاطرات این ایرانشناس پیشکسوت است که بخش عمدهای از عمرش صرف گردش و سفر و اکتشاف در سرزمینهای «ایران بزرگ» شد.
او از نخستین دانشورانی بود که پس از مرگ استالین از روسیه و جمهوریهای تحت سیطره آن دیدار کرد و توانست از نزدیک شاهد تحولات و تغییرات بزرگ این ناحیه باشد و با روشنفکران روسیه و استادان شرقشناس اوراسیا، ایران بزرگ (ایران و افغانستان و تاجیکستان) و دیگر کشورهای منطقه ارتباط نزدیک علمی و تحقیقاتی برقرار کند و گزارش او از این تجربهها و مشاهدات، امروز برای شناخت فرهنگی و سیاسی این کشورها دارای ارزش بسیار است.
کتاب «سفری دور و دراز در ایرانِ بزرگ» (خاطرات ریچارد نلسون فرای) در 23 فصل تنظیم شده است. «پست مرزی به پیشاور»، «نخستین نماینده سیاسی در افغانستان»، «در راه کابل»، «رندگی در افغانستان»، «از کابل به قاهره»، «آخرین روزها در کابل»، «جاسوسی در استانبول»، «1945 در واشینگتن»، «هارواردِ پیش از جنگ» «هاروارد پس از جنگ»، «با کمک قشقاییها»، «از میان بیابانهای ایران»، «بازگشت به افغانستان»، «دکتر مصدق و ایراندوست»، «مطالعات ایرانی در ایالات متحده» و «آب شدن یخها در شوروی» بخشی از فصلها را دربرمیگیرد.
«یک سال در آلمان»، «برج راهنمای ارمنی»، «توفان و طغیان»، «اقامتی فرهنگی در اتحاد جماهیر شوروی»، «پیش درآمد تغییر»، «اغتشاش در هامبورگ»، «موفقیتهای شیراز»، «امیدهای برباد رفته»، «زندگی تغییر میکند»، «بهشت ژاپنی»، «زنان و فرزندان»، «انقلاب در ایران و افغانستان»، «افغانستان آزاد و ماورای آن»، «دو سفر به چین غربی»، «بازنشستگی»، «میان پرده تاجیک»، «سرزمین ژیگی تُوکا»، «وفور کنفرانس»، «قلب من به ایران بازمیگردد» و «حادثه در اصفهان» بخشهای کتاب را شامل میشود. پس نوشت، آلبوم تصاویر، پیوست و نمایه پایانبخش کتاب را تشکیل میدهد.
در مقدمه کتاب آمده است: «شکوه ایران همواره فرهنگش بوده است. شعر، موسیقی، هنر و معماری ایران، همه در پهنهای وسیع شکل گرفت، بسی بزرگتر از کشور امروزی که پایتختش تهران است. «ایران بزرگ» در گذشته شامل بخش اعظم قفقاز، افغانستان و آسیای مرکزی بود، با تأثیرات فرهنگی که تا چین و هند و جهانِ سامی میرفت. زندگی من وقف ترسیم و تشریح نقش ایران بزرگ در تاریخ تمدنها شد. در اوت 1953، اندکی پیش از سقوط دکتر مصدق، نخستوزیر ایران، علیاکبر دهخدا، مؤلف و شاعر شهیر ایرانی، به من لقب «ایراندوست» داد. برای من ایران به معنی همه سرزمینها و مردمانی بود که به زبانهای ایرانی سخن میگفتند و میگویند و در آنها فرهنگهای چندگونه ایرانی وجود داشته است.
اتوبیوگرافی (زندگینامه خودنوشت) داستان زندگی خودِ شخص است، حال آنکه، میگویند خاطرات پیچیدهتر از حوادث زندگی، و شامل شنیدهها و دیدههای شخص است که گاهی ارزش تاریخی دارد اما اغلب آن وضعیتهای فردی اوست. داستان یا حکایت، اعمّ از واقعی و خیالی، را نویسنده ممکن است شنیده یا حتی خوانده، و در خاطرات یا زندگینامه خودنوشتش گنجانده، یا حتی به صورت اثری ادبی درآورده باشد.
در صفحاتی که میآید من به خاطر درآمیختن زندگینامه شخصی و خاطرات مقصرم، اما یک عمر نوشتن مطالب تاریخی که بخش اعظم آن در دسترس عامه خوانندگان است، تصوری از کل 3000 سال تاریخ «ایران بزرگ» و همچنین از بعضی بازیگران تاریخ فرهنگی و سیاسی خاورمیانه و آسیای مرکزی به من داده است که در این صفحات آشکار است. راه ما با همه آن سفرهای واقعی و ذهنی درمیآمیخت که من بیش از نیمقرن در این نواحی کردهام و گذار خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز از سدههای میانه تا گامهایی نامطمئن در سیاسی و فرهنگ جهانی را به چشم دیدهام.
من خوشحالم که حکومت بریتانیا (راج) را در هند پیش از تقسیم، و همکاری یهودیان و اعراب را در فلسطین پیش از به قدرت رسیدن متعصبها و تندرویهای هر دو طرف، دیدهام. پایان گرفتن دموکراسی نوپا در ایران با سقوط مصدق، و انقلاب دوم و پیامد آن، آثار عمیقی داشت. من شاهد تحولات تاجیکستان پس از فروپاشی اتحاد شوروی و درگیریهای آستیای جنوبی در اطراف مرکز آن، تسخین ولی بودم. اما این در عین حال اتوبیوگرافی هم هست و بنابراین برخوردهای شخصی هم وارد تصویر میشود.
در سراسر عمرم اصول مشخص راهنمای من به عنوان تاریخنگار، تکیه بر واقعیات و تفسیر بر مبنای منطق، سادگی و عقل سلیم بوده است.
در اینجا هدف من در وهله اول ثبت رویدادها از نظر موضوعی و زمانی، به شیوه نوشتار تاریخی است. در مواردی تفصیل روا داشتهام، مثلاً در شرح سفر بیابانک و بیابانهای مرکزی ایران در دهه 1950، گاهی وقتها که یادداشتهای روزانه یا گزارش سفرهایم، یا حتی مقالاتی را که مدتها پیش نوشتهام میخوانم، حوادثی یادم میآید که کاملاً فراموش کرده بودم. بنابراین، بخصوص در سالهای اولیه کارم در «ایران بزرگ» ثبت وقایع به صورت عادت روزانهنویسی دوران کودکی و ربط دادنش به وقایعی است که خود شاهد بودهام.
سرانجام، گرفتاریهای خانوادگی و کار حرفهای سبب شد که خاطراتنویسی را کنار بگذارم. شروع کردم به نوشتن گزارش کنفرانسها و جلسات مشخص که بعضی منتشر شد اما بخش اعظم آن انتشار نیافت. این گزارشها، به اضافه دفترچههای قدیمی قرار ملاقاتها و تقویمها، که همه را مثل آن موش کلیسا توی جعبه لای پوشه نگاه میداشتم، اینجا به صورت منابع این وقایعنامه که خود شاهدش بودم و به موضوع «ایران بزرگ» ربط دارد، به کار آمدهاند.
گاهی مجبور شدهام در جاهایی از داستان سریعتر پیش بروم و از شرح حوادثی که شاید بعضی خوانندگان علاقه داشته باشند دربارهاش بیشتر بدانند، مثل تأسیس مرکز مطالعات خاورمیانه در هاروارد، توسعه انستیتو آسیایی، گزارشهای مربوط به بررسیهای ملی در مطالعات خاورمیانه در ایالات متحده، یا حتی روابطم با اشخاص گوناگونی در ایران، افغانستان و تاجیکستان، چشم بپوشم. اینگونه خوانندگان میتوانند از اسناد و اطلاعاتی که به آرشیوهای دانشگاه هاروارد سپردهام سود برند. همچنین، از آنجا که بخش اعظم زندگی سفر سفرها و اقامت در خارج شد، بعضی از نشانههای دنیای گذشته که اکنون به سرعت همگن و جهانی میشود، شاید برای خوانندگان جالب باشد.
تمرکز و تعمق در یک موضوع، در عین حال گسترش دادن افق دید و به منظور دیدن همه جنگل و همینطور دیدن خود درخت، پندی بود که همیشه به دانشجویان میدادم. این که کسی نهایتاً بتواند هر دو کار را با هم انجام دهد همیشه مورد بحث و مشاجره بوده است. در همه عمرم تاریخ همچنان موضوع اصلی بود، اما به عکسِ این کلام قصار درباره تاریخ هم اعتقاد دارم. «برای شناخت گذشته باید حال را نیز مطالعه کرد.» اقامت در کشوری خارجی، و نه فقط سفر به آن، تصویری کاملاً متفاوت برای درک اقوام دیگر و فرهنگشان به شخص میدهد. آمریکاییهایی که در استخدام شرکت یا دولت خود در سرزمینهای دورافتاده هستند اغلب نمیخواهند یا نمیتوانند آداب و رسوم امروزی یا گذشته دیگران را درک کنند.
در حالی که اقامت در خارج، به صورت نوعی جلای وطن، اکثراً موجب احترام به جامعه دیگر میشود و آزمایش واقعی هنگامی ظاهر میشود که شخص در استخدام دولت یا موسسهای خارجی باشد. در این صورت انسان در معرض همه ناکامیها و همچنین مواهبی است که بر مردمان محل روی میآورد. زندگی من، خوشبختانه یا شوربختانه، بارها در خدمت موسسات خارجی گذشته است، چنانکه در یک مورد میتوانم به حقیقت بگویم پنج سال به عنوان مدیر مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی شیراز، درباره عصر کورش و داریوش بسی بیش از آنچه در کتابها خوانده بودم، آموختم.
روی میزم علامتی هست که رویش نوشته شده است «به صورت مجتمع نگهش دار، نادان»، که میتوان آن را به حقوقدانان و بانکداران نسبت داد و امیدوارم نه به پژوهشگران و دانشمندان. شاید کسی بخواهد چیزی را بیش از حد ساده کند، یا مسائل پیچیده را به راهحلهای ساده یا کلیشه تقلیل دهد، اما دستکم معمولاً دومی درست است. اگر بخواهیم تاریخ تمدنها جهان را در یک کلام توصیف کنیم، باید گفت «مرگ»، زیرا در میان همه حیوانات تنها انسان است که میداند روزی خواهد مرد و این، نگرش او به حیات و در واقع به همه هستی را تعیین میکند.
انسان یا دنبالهرو جادوگران ماقبل تاریخ است که امیدوار بودند استخوانهای مردگان را برانگیزند که بعدها به رستاخیز جسم انسان در بعضی ادیان تبدیل شد، یا اعتقاد به سفر روح به تنهایی به عالم بالابر اندیشهاش حاکم است. شناخت مرگ دین را به وجود آورد که آن نیز به نوبه خود بر شعر، موسیقی، هنر، معماری و همه جوانب زندگی بشر بر روی کره زمین تأثیر گذاشت. نگرش دیگر به مرگ، یعنی سرکوب نفس در آیین بودایی، با آنکه قابل درک است، مطلوب مردمان غیرشرقی نیست.
در زندگی هر کس از دیرباز سه حادثه اصلی وجود دارد تولد، وصلت زن و مرد یا همتراز آن، و مرگ. از آنجا که اولی و اخری در اختیار بشر نیست، تجربه میانی اهمیت خاصی دارد. از دیگر سو، از آنجا که این تصورات عالمگیر است، فقط چیزی غیرعادی ارزش ضبط شدن دارد مگر آنکه کسی شعر بسراید یا رمان برانگیزانندهای بنویسد. در عین حال تجارب هرکس متفاوت و حتی یگانه است، دست کم در بیان، اگر در خود حوادث نباشد. شاید نقل تجارب شخصی و خصوصی توجه خواننده را برانگیزد یا حتی به او آگاهی بیشتری دهد. اما این دیگر به دیگران بستگی دارد، زیرا کسی که مینویسد نمیتواند واکنشهای خوانندگان داستانش را پیشبینی کند. و اما در آخر، ما با کلام »کتاب جامعه» موافقیم که گفت «غرور و غرور، باطلِ اباطیل.»
کتاب «سفری دور و دراز در ایرانِ بزرگ» (خاطرات ریچارد نلسون فرای) در 392 مصور، شمارگان 880 نسخه و بهای جلد نرم 26 هزار تومان و جلد سخت 32 هزار تومان از سوی نشر نامک منتشر شده است.
نظر شما