فرناز خوشبخت: کتابم را بدون اجازه چاپ و بازچاپ کردند/ مروری بر مشکلات انتشار کتاب تخصصی انیمیشن در ایران
فرناز خوشبخت، مترجم تخصصی آثار انیمیشن که به تازگی «هنر کمیک» از او به فارسی ترجمه شده است، مشکلات و موانع موجود در راه انتشار کتابهای آموزشی در زمینه کمیک را برشمرد.
شما تا امروز کتابهای زیادی را در زمینه انیمیشن، منتشر کردهاید. آخرین آنها مجموعه دوجلدی «هنر کمیک» است. چه چیز شما را به این سمت جذب کرد؟ تحصیلات شما در زمینه انیمیشن بود یا علاقه شخصی داشتید؟
هر دو مورد من طراحی پارچه، مترجمی زبان و انیمیشن خواندم. بعد از سالها همکاری با نشریات مختلف هنری و سینمایی چون فصلنامه فارابی، دنیای تصویر، مجله سینما، پیلبان انیمیشن، نقد سینما و هفتهنامه سینما، عاقبت نوبت به ترجمه کتاب رسید. باید گفت که مسلماً رشته تحصیلیام در جریان ترجمه و تألیف آثار تأثیرگذار بوده است. امروز نزدیک به ۲۰ سال است که ترجمه میکنم و انواع متون را از ادبی و فنی گرفته تا خبری و تخصصی رشتههای مختلف ترجمه کردهام. با گذشت زمان، حوزه اصلی کارم به ترجمه کتابهای تخصصی هنر و پس از مدتی انیمیشن، تبدیل شد.
دلیل مهم و اصلی فعالیت من در عرصه انیمیشن نبود کتابهای کافی در این زمینه بود. منابع ترجمه شده در زمینه انیمیشن تا سالهای ابتدایی دهه ۸۰ بهاندازه انگشتهای دست نبودند. من در آن دوران با خواندن هر کتاب مفید و ارزشمندی، به خودم میگفتم ایکاش همه علاقهمندان به هنر انیمیشن این امکان را داشته باشند تا از آن استفاده کنند. در سالهای بعد، شروع به تدریس در این رشته کردم و همین ماجرا سبب شد تا نیاز به منابع روزآمد را در بین شاگردانم، ببینم. در نتیجه، باوجود همه سختیهای موجود در راه چاپ کتابهای تخصصی انیمیشن، وقت و انرژیام را بهطور جدی بر این کار متمرکز کنم.
تا امروز چه کتابهایی را ترجمه کردهاید؟
«آموزش گامبهگام کاریکاتور»، «استادان پویانمایی»، «بازیگری برای انیماتورها»، «جشنوارههای جهانی»، «دانستنیهای نجاتبخش انیمیشن»، «فرهنگ جامع انیمیشن (A-F)»، «فیلمنامهنویسی انیمیشن» و «همهچیز درباره انیمیشن»، تعدادی از کتابهایی است که پیش از «آموزش هنر کمیک»، ترجمه کرده بودم.
اگر بخواهید بهعنوان یک مدرس و مؤلف، درباره کتابهای موجود در عرصه انیمیشن ایران نظر بدهید، وضع را چه طور ارزیابی میکنید؟
متأسفانه کتابهای دوستان مترجم در ایران را مطالعه نکردهام. البته مطمئنم که تعداد مترجمان مجربتر از من فراواناند اما اطمینان ندارم که همگیشان به ترجمه کتاب در زمینه آموزش انیمیشن حرفهای، علاقهمند باشند. این حرفه، درست مثل هر رشته دیگری، زبان تخصصی دارد و کسی که میخواهد در این حوزه فعالیت کند، برای ترجمه روان و صحیح، باید از دانش حرفهای بهرهمند باشد. از سوی دیگر، باید گفت که متأسفانه بسیاری از استادان و انیماتورهای مجرب که از دانش آکادمیک در رشته انیمیشن برخوردارند، برای ترجمه تجربه و دانش کافی ندارند.
کتاب «آموزش هنر کمیک»، چه ویژگی یا برجستگی داشت که شما را برای ترجمه این اثر، ترغیب کرد؟
نکته مهم و قابل توجه درباره این کتاب نگاه کمیک به آموزش هنر کمیک است. به این معنا که موضوع خاص و پراهمیت آموزش کمیک، بهطور ساده و دوست داشتنی و به صورت کمیک استریپ در این کتاب به علاقهمندان آموزش داده شده است.
مشکلات و موانع موجود بر سر راه مترجمان کتابهای این حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟
داستان مشکلات و موانع در این حوزه مفصل است. به نظر من، مهمترین مانع در این راه، نبود سازوکار مناسب برای حمایت از مؤلف و حقوقی است که باید در مورد اثر رعایت شود؛ برای مثال هرکس میتواند بهراحتی ترجمه شما را بردارد و با عوض کردن اسم مترجم یا مؤلف و تغییر چند جمله، کتاب را به اسم خودش چاپ کند. مشکل بعدی که به گمان من جزو اساسیترین مشکلات این حوزه است، دستمزد بسیار بسیار پایین و بهشدت غیرمنطقی ترجمه در ایران است که از هیچ استاندارد داخلی یا خارجی، پیروی نمیکند.
از نظر شما، نبود استاندارد در بخش مالی برای پرداخت به مترجمان متون تخصصی مثل کتابهای ویژه انیمیشن، چه اثری در کیفیت کتابها، خواهد داشت؟
اغلب ناشران ترجیح میدهند بدون اینکه کمترین حد کیفیت را در نظر بگیرند، با هزینه کردن مبالغی غیرمنطقی و ناچیز، کار ترجمه کتاب را به هرکسی که ادعای انجام ترجمه دارد، بسپارند. متأسفانه این مساله باعث شده که مترجمان متخصص در این رشته، به دلیل نداشتن تأمین مالی، به حاشیه رانده شوند. البته باید بگویم که اصلاً تا چند سال پیش، هیچ ناشری، کتابهای رشتههای خاصی مثل انیمیشن را برای چاپ، قبول نمیکرد. چون معتقد بودند، این کتابها به فروش نمیروند، درنتیجه برای مؤسسات انتشاراتی صرفه مالی ندارند. در آن سالها، اغلب ناشران ترجیح میدادند رمان، کتاب آشپزی و روانشناسی چاپ کنند و برای چاپ کتابهای تخصصی انیمیشن، فقط یکی دو ناشر خاص دولتی بودند که آنها هم با افراد خاص و سفارششده کار میکردند (و متاسفانه هنوز با همانها کار میکنند). با این توضیح، چاپ اثر از طریق آن ناشران به لابیهای خاص احتیاج داشت و البته دارد و اگر هم صورت بگیرد، برای مترجمان بدون لینک خاص و جوان، ازنظر مالی، کاملاً بیدستمزد خواهد بود. چاپ این دسته از کتابها، از مشکلترین کارهایی است که تابهحال انجام دادهام. به چاپ رسیدن اولین کتابم بیشتر از ۵ سال طول کشید و در تمام این مدت ترجمه را به تمام ناشرانی که فکر میکردم ممکن است علاقهمند باشند، ارائه دادم اما جواب رد شنیدم.
برای انتشار کتابهایتان با مشکلات دیگری نیز روبهرو شدید؟
بله. کتاب اولم، بدون اجازه و بازخوانی نهایی، بعد از 4 سال ماندن در دفتر ناشر، از نسخه چرکنویسی که برای عقد قرارداد، تحویل داده بودم، با جرح و تعدیل فراوان چاپ شد. ترجمه این کتاب، برای خود من بهعنوان مترجم اثر، قابل تشخیص نبود اما متأسفانه آن کتاب اسم مرا روی جلد داشت. پس از این اتفاق، ناچار شدم برائت خودم را از کتاب و محتویاتش در همه جا اعلام کنم. ناگفته نماند که اعتراضات من به ناشر، تا امروز در این مورد جوابی به دنبال نداشته و حتی کتاب به چاپ دوم هم رسیده است.
مشکل دیگری که همه ما از آن مطلعیم، ممیزی و ایراداتی هست که به تصاویر کتابها گرفته میشود که گاهی جای حیرت و تأسف دارد. نمیدانم چرا باید یک کتاب آموزشی هنری برای بیضررترین و سادهترین تصاویر و طراحیها، بارها و بارها زیر چاقوی جراحی برود. به نظر من، همین نکته، ناشران را برای چاپ کتابهای تخصصی بیانگیزه میکند. من همیشه سعی میکنم بهعنوان مترجم کارم را تا حد ممکن با متن اصلی منطبق نگه دارم اما هر اتفاقی قرار باشد بیفتد پس از تحویل نسخه ترجمه شده از جانب من اتفاق خواهد افتاد. در این مرحله، ناشر متن را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میبرد و آنها مشخص میکنند که چه چیزهایی باید حذف شود یا تغییر کند.
نظر شما