گزارش ایبنا از نشست نقد و بررسی کتاب «جامعهشناسی سیاسی؛ شناخت دولت»
توسلی: موضوع جامعهشناسی سیاسی، محیط اجتماعی دولت است/ اثری در چارچوب سوسیالیزم رمانتیک ایرانگرا
مجید توسلی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات در نقد کتاب «جامعهشناسی سیاسی؛ شناخت دولت» گفت: شناخت دولت به خودی خود موضوع علم سیاست است اما در جامعهشناسیسیاسی محیط اجتماعی دولت مدنظر است. در این اثر چندان مشخص نیست که از منظر کدام روش و نگرش به جامعهشناسی سیاسی پرداخته شده است.
دولت، موضوع اصلی جامعهشناسی سیاسی نیست
توسلی گفت: این اثر مانند هر کتابی در چاپ دارای اشکالاتی است؛ مثلا در صفحه 25 کتاب آمده است: «بعدها جامعهشناسان پیشتاز قرن بیستم مانند مارکس، وبر، رومر و دورکیم ...» در این جمله دورکیم در جامعهشناسان قرن بیستم جای گرفته است که وی متعلق به این قرن نیست. همچنین در صفحه 29 میخوانیم: «در صورتی که جامعهشناسی سیاسی زمینههای زیستشناسی، رفتارشناسی، روانشناسی سیاسی را در برمیگیرد.» در این جمله پس از زمینه باید صفت قرار بگیرد و به جای زیستشناسی میتوان از زیستشناختی استفاده کرد.
وی افزود: همچنین در صفحه 79 با وجود اینکه مولف در پاورقی به منبع ارجاع داده، اما در متن نیز یک بار دیگر همین منابع مشخص شده است. در این رابطه میتوانست نظم بهتری را در ذکر منابع برقرار کرد. با وجود این مواردی که نام بردم شامل نقد شکلی اثر است و به آسانی در چاپهای بعدی کتاب قابل برطرف کردن است، اما به نظر بنده از لحاظ نقد محتوایی، مولف چند سطری را به بیان روش پرداخته و از آن گذر کرده است. در حالی که در جامعهشناسیسیاسی سه روش پوزیتیویستی، اثباتی یا تفهمی و روش مارکسیستی که دیالیتکی است و از هگل گرفته شده، مطرح است. بنابراین در این اثر چندان مشخص نیست که از منظر کدام روش و نگرش به جامعهشناسی سیاسی پرداخته شده و به عبارتی جای تنقیح روش در آن خالی است.
توسلی پس از انتقاد بر مشخص نشدن نوع روش در کتاب شیخاوندی عنوان کرد: اصولا در تعریف جامعهشناسی سیاسی گفته میشود این حوزه چندان به دولت کار ندارد؛ اینکه شناخت دولت را در جامعهشناسی سیاسی بگذاریم حداقل در شناخت مدرن آن چندان شناخت دولت موضوعیت ندارد زیرا جامعهشناسی سیاسی عبارت است از بررسی محیط اجتماعی دولت و نه خود دولت. به همین دلیل تا چند دهه گذشته در دانشگاههای فرانسه علم سیاست و جامعهشناسی سیاسی در سنت قدیم آن با هم و در هم تنیده مورد بررسی قرار میگرفت اما در سنت مارکسی، دولت یک امر روبنایی است و دولت آلت دست صاحبان عوامل تولید است. از طرفی در سنت وبری نیز خود دولت موضوعیت ندارد، بلکه اقتدار موضوعیت دارد.
وی ادامه داد: به همین دلیل شناخت دولت به خودی خود موضوع علم سیاست است، اما در جامعهشناسیسیاسی محیط اجتماعی دولت مدنظر است که چه گروهها و نیروهایی بر دولت اثر میگذارند؟ اساسا در دوره جدید جامعهشناسی سیاسی چیزی جز بررسی روند دموکراسیسازی در سنت لیبرالی مطرح نیست. ضمن اینکه مواردی مانند چه چیزهایی مانع دموکراسی است و دموکراسی چگونه تعمیم پیدا میکند و زمینههای اجتماعی گسترش آن چیست؟ طرح و دنبال میشود.
این عضو هیات علمی دانشگاه اظهار کرد: شاید از نظر استاد، زمانی که شناخت دولت را در مرکز یک کار جامعهشناسی سیاسی قرار داده، توجیحی برای آن داشته باشد، اما در سنت جامعهشناسی سیاسی خود دولت دیگر موضوع اصلی تحقیق به شمار نمیآید، بلکه نیروهای اجتماعی، احزاب، گروههای نفوذ و فشار موضوع اصلی بحث هستند. به همین تعبیر میگوییم در علم سیاست نگرش از بالا به پایین و تاثیرات دولت در جامعه است اما در جامعهشناسی سیاسی تاثیرات از پایین به بالا مورد بررسی قرار میگیرد.
نیش قلم استاد با کنایه به روایات تاریخی فراموش نشدنی است!
مقصودی نیز به عنوان ناقد اثر با اشاره به ویژگیهای قلم مولف گفت: فارسیگردانی، ریزبینی و دقتنظر استاد شیخاوندی مثالزدنی است. برای نمونه زمانی که مطالعه کتاب را آغاز میکنیم در صفحات نخست به جای واژه مرسوم پیشگفتار از پیش نوشتار استفاده کرده، زیرا در واقع گفتاری در کار نیست و ما با نوشتار سر و کار داریم. البته با این موارد در این اثر بسیار روبهرو خواهید شد. باید به این نکته نیز اشاره کرد که نثر متفاوت، ملاحظات دستوری و واژگانی نویسنده جای تامل دارد و باید بر آنها بحث بیشتری صورت بگیرد.
وی ادامه داد: همچنین در متن کتاب دقتنظر در یافتن معادلیابیها مشاهده میشود؛ مثلا زمانی که از کتاب «پرنس» که همین معادل در فارسی برای آن به کار رفته یا «شهریار» که برخی صاحبنظران به کار بردند، استاد برای این واژه معادل درستی وارد میکند و میگوید واژه «امیر» درستتر است. زیرا ما در آن زمان نظام شاهی و پرنس و امثال آن نداریم و برای معادل آن دوران امیر مناسبتر است. از طرفی در جا به جای کتاب از تاریخ معاصر ایران فکتهایی برای مخاطب آورده میشود تا فهم مطالب آسانتر شود. اگرچه من توقع دارم که آوردن این مثالها در ادامه اثر افزایش یابد اما در همین اندازه نیز به جذابیت آن میافزاید.
این عضو هیات علمی دانشگاه اظهار کرد: گاهی وقتها در لابهلای همین ادبیات نیش قلم استاد، فراموش نشدنی است و با توجه به اینکه شاید شرایط بیان برخی مطالب به صورت آشکار ممکن نباشد، به صورت کنایه یا در قالب شرح حالی در گذشته بیان میشود. برای مثال زمانی که مولف در صفحههای 46 و47 از دوران ابنخلدون یاد میکند، خواننده کم و بیش درمییابد که به شرح مسالهای در دوران نزدیکتری مواجه هستیم، اما استاد از زمان ابنخلدون برای بیان مقصود خود بهره برده و تلاش کرده است تا با معادلسازی زمانی یک رویداد به مخاطب درک بهتری از مسائل ارائه دهد.
مقصودی عنوان کرد: اگر بخواهم از کل اثر یک دستهبندی ارائه دهم، باید بگویم این کتاب در چارچوب جامعهشناسی کلاسیک با سنت فرانسوی میگنجد. سنت فرانسوی از آن لحاظ که کتاب به گفته خود استاد تحت تاثیر یکی از صاحبنظران جامعهشناسی فرانسه است که اگر شما چهار جلد از کتابهای لوفر را مطالعه کنید، در خواهید یافت که مولف به ویژه از یکی از مجلدهای آن بیشتر بهره گرفته است. از طرفی بنده در ارزیابی این اثر یک ادعا میکنم و آن ادعا این است که کتاب استاد شیخاوندی را در چارچوب سوسیالیزم رمانتیک ایرانگرا (انسانگرا) میبینم.
وی بیان کرد: به عبارتی سوسیالیزم انسانگرا با سوسیالیزم زمخت نوع استالینی و تروتسکی بسیار متفاوت است. سوسیالیزم انسانگرا، ادبیات متاخر و روانتری دارد و انسان و مناسبات انسانی در محور آن هست. بنابراین بنده این کتاب را در چارچوب سوسیالیزم رمانتیک ایرانگرا و انسانگرا دستهبندی میکنم؛ ایرانگرا به لحاظ ذائقه مولف است که این روحیه ایرانگرایی در جای جای کتاب قابل مشاهده است.
اثری برای بیستمین سالگرد درگذشت لوفر فرانسوی
شیخاوندی با اشاره به جمعآوری مطالب کتاب در چهل سال پیش گفت: یکی از استادان فرانسوی من، هانری لوفر که چهار کتاب درباره ملت نوشته بود، باعث شد، بنده سراغ این بروم که آیا ملت ما به معنای سیاسی کلمه ملت هست یا خیر؟ از طرفی آیا دولت ما، دولت است و این دولت چگونه دولتی است؟ بنابراین در تالیف اثر بیشتر تحت تاثیر استادم بودم که شروع به گردآوری مطالب آن کردم و کتاب را نیز به مناسبت بیستمین سال درگذشت لوفر، یکی از جامعهشناسان بزرگ قرن بیستم منتشر و به وی تقدیم کردم.
وی افزود: این اثر 15 فصل دارد که سه فصل نخست آن مقدمهای سادهانگارانه برای ورود به بحث است تا برای مخاطبی که تازه به بحثهای جامعهشناسی سیاسی ورود پیدا کرده، قابل فهم باشد. اما زمانی که به وادی لوفر میرویم در آن از تشریح و چیستی دولت سخن گفته و متن آن تقریبا قلمی ادیبانه پیدا میکند. در شرح دولت به پیروی از سبک استادم لغاتی با ساخت جدید استفاده شده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: به عبارتی سه فصل نخست کتاب به عنوان درآمد اثر است و از فصل چهارم و پنجم به بعد ساختار دولت در حوزههای مختلف مورد آنالیز قرار گرفته است. از طرفی در مقدمه کتاب به خواننده توصیه شده که برای درک بهتر محتوای این کتاب، نخست سراغ لغات جدید آن بروند. لغاتی که خواننده را برای درک آنها به تکاپو وامیدارد.
در پایان این نشست سخنرانان به پرسشهای حاضران در جلسه پاسخ گفتند.
برای دریافت اطلاعات بیشتر به نشانی زیر مراجعه کنید:
نظر شما