«مصطفی الموتینیا» از مجموعه «رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک»
واکاوی زندگی سیاسی مصطفی الموتینیا در یک کتاب/ سیاستمداری که قلمش در رکاب پهلوی دوم بود
مرکز بررسی اسناد تاریخی بیست و هفتمین کتاب «رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک» را به «مصطفی الموتینیا» اختصاص داد. این کتاب به واکاوی در زندگی سیاسی وی بر اساس اسناد به جای مانده پرداخته است.
در مقدمه کتاب درباره برخی رجال سیاسی میخوانیم: «در میان رجال عصر پهلوی، افرادی وجود دارند که اگرچه چندان شناخته شده نیستند، اما در طول سلطنت پهلوی دوم همواره در بطن بسیاری از رویداده و جریانها حضور پررنگی داشته و تا پایان عمر رژیم به آن وفادار ماندهاند. رشد و ترقی این افراد هرگز بر اساس اصول و ضوابط قانونی مشخص نبوده، بلکه وابستگی به بیگانگان، نزدیکی به دربار و عضویت در تشکیلات فراماسونری بود که موقعیت آنها را در سلسله مراتب قدرت مشخص میکرد. مصطفی الموتینیا از جمله این افراد است. وی در حوادث مهمی چون کودتای 28 مرداد 1332 در کنار کسانی چون فضلالله زاهدی و دیگر کودتاچیان قرار داشت و پس از آن نیز با عضویت در مجلس شورای ملی تا معاونت نخستوزیری پیش رفت.» (ص 5)
پیشینه خانوادگی سیاستمدار دوره پهلوی
در این قسمت کتاب درباره نقش برخی آشناهایی در تغییر وضعیت الموتینیا و تاثیر آن در زندگی سیاسی وی آمده است: «مصطفی الموتی در کودکی و نوجوانی بهخاطر مشکلات اقتصادی مدتی را بهعنوان کارگر ساده در «مؤسسه دخانیات ایران» مشغول به کار شد. آشنایی با «ابوالحسن عمیدی نوری» (نماینده مجلس و مدیر روزنامه «داد») سرآغاز یک تحول اساسی در زندگی الموتی به حساب میآید. این دوستی به تدریج به رفت و آمدهای خانوادگی و نهایتا ازدواج الموتی با «عفت عمیدی نوری» خواهر وی انجامید. در یکی از اسناد ساواک در این مورد آمده است: «قبل از آنکه خواهر عمید نوری نماینده سابق مجلس و مدیر روزنامه داد او را به همسری انتخاب کند با مشارالیه نسبت داشته و قبل از سال 1320 در مؤسسه دخانیات ایران با سمت کارگر عادی و ساده به خدمت اشتغال داشته و پس از آنکه عمیدی نوری اقدام به انتشار روزنامه داد کرده مصطفی الموتینیا در روزنامه مزبور مشغول به کار شد.» (ص 8)
مشارکت در کودتای 28 مرداد 1332
الموتینیا در کودتای 28 مرداد نیز نقش داشته در برخی از اسناد درباره ملاقات وی با آمریکائیها آمده است: «ملاقات الموتی با متحصنین مجلس، پس از بازگشت از آمریکا بیانگر این است که وی حامل راهنماییها و پیامهایی برای آنها از سوی مقامات آمریکایی بوده است. وی در جریان کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 ارتباط بسیار نزدیکی با عوامل ایرانی کودتا از جمله «سرلشکر فضلالله زاهدی»، «اردشیر زاهدی» و «پرویز خسروانی» داشت و در اشغال رادیو تهران نقش فعالی ایفاء کرد. الموتی حتی نطقهای اولیه پس از کودتا را از رادیو تهران قرائت کرده بود. در سندی از ساواک راجع به نقش وی در جریان کودتا آمده است: «در قیام ملی 28 مرداد، در رأس گروهی از جوانان در اشغال رادیو تهران شرکت داشتم و نطقهای اولیه را ایراد کردم و فرمان نخستوزیری مرحوم سپهبد زاهدی را که توسط آقای اردشر زاهدی برای من فرستاده شده بود در روزنامه خود چاپ کردم و در تمام دوران حکومت مصدق به شهادت مقالات مندرج در روزنامه داد با آن حکومت دار و دستهاش مخالفت و مبارزه کردهام...» (ص 12)
جایگاه و مناصب الموتینیا در رژیم پهلوی
الموتینیا در گفتوگویی که با ساواک داشته به برخی قلمفرساییهای خود در مطبوعات اشاره کرده است. وی با اشاره به نوع نگاهی که درباره رژیم پهلوی با مقالههای خود در روزنامهها انعکاس داده، مینویسد: «مقالات قبلی من در روزنامه داد و روزنامههای دیگر قبل از مرداد 32 بهخوبی روش سیاسی مرا نشان میدهد به همین جهت خوشبختانه همواره مورد عنایت شخص شاهنشاه آریامهر بوده و انتصاب به مقام معاونت نخستوزیری در سن 32 سالگی و انجام وظیفه نمایندگی مجلس نیز ناشی از توجهات خاص شاهنشاه به ارادتمند است و خوشبختانه رهبر ملت ایران مبارزات افرادی را که در روزهای نخست با عناصر ضد ملی و خرابکار و عوامفریب انجام شد همواره به خاطر دارد و این بهترین پاداش برای افراد خدمتگزار است و همچنین افتخار داشتهام که در التزام رکاب شاهنشاه آریامهر به کشورهای رومانیـ یوگسلاویـ مراکش سفر کرده و از نزدیک مورد عنایت شاهنشاه باشم و در دوره نمایندگی مجلس و کارهای اداری من تصور میکنم کارم همواره مورد عنایت و رضایت بوده است و کتاب بنده نیز به نام (دکترین آریامهر) یادگار درخشان سفر در التزام رکاب شاهنشاه است که سال قبل انتشار یافته است و مقالات زیاد من قبل از مرداد 1332 و بعد از مرداد 32 که همه در راه ترویج اندیشهها و افکار شاهنشاه آریامهر میباشد وجود دارد.» (ص 14)
فعالیتهای حزبی الموتینیا
درباره پیشینه سیاسی الموتی و جنبوجوش این رجال عهد پهلوی دوم میخوانیم: «الموتی در حزب ایران نوین جایگاه بالایی داشت، بهطوری که در سال 1351 برای خود دار و دستهای در درون این حزب تشکیل داده بود. وی برای مدتها در کنار کسانی چون امیرعباس هویدا، منوچهر کلالی، امیرقاسم معینی و... یکی از اعضای دفتر سیاسی حزب ایران نوین و رئیس فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین در مجلس شورای ملی بود. الموتی از ارتباطات زیادی برخوردار بود و از این موقعیت برای منافع شخصی استفاده میکرد.» (ص 17)
عضویت در جمعیت یاران
درباره تملق گوییهای الموتینیا و تضاد آن با واقعیت در برخی منابع آمده است: «الموتی در هر فرصتی از اقدامات اقبال تعریف و تمجید میکرد، بهطوری که در بهمن 1343 در یکی از نطقهای خود در مجلس شورای ملی به مدت سه ساعت از اقدامات وی در شرکت نفت تقدیر و از ایشان سپاسگزاری نمود. این در حالی است که اسدالله علم در یادداشتهایش به کرات اشاره میکند که منوچهر اقبال در هیچکدام از مسائل اصلی مربوط به خرید و فروش و قراردادهای نفت از سوی محمدرضا پهلوی در جریان امور قرار نمیگرفته است.» (ص 19)
فعالیت اقتصادی و مالی الموتینیا
ساواک از الموتینیا پروندههایی درباره سوء استفادههای مالی دارد. در بخشی از این سند میخوانیم: «در سندی از ساواک راجع به دیگر اقدامات غیر قانونی الموتی آمده است: «پس از چندی با محمدعلی مسعودی و عده دیگر شرکتی به نام شرکت علم تأسیس چندی نگذشته شرکت مزبور با اختلاف و اختلاس برخورد و عموئی احد از اعضای شرکت از شرکت مورد بحث خارج شد بعدا شرکتی به نام شرکت کرومیت با سرمایه مصطفی الموتینیا و محمدعلی مسعودی و موسوی و عده دیگر به نام برادر مصطفی الموتینیا و خانمی تأسیس که بالفعل مشغول بهرهبرداری میباشند پرونده قطوری در این باب در دیوان کیفر و صنایع و معادن وجود دارد که (ناخوانا) شدهاند. مصطفی الموتینیا در دیوان کیفر نزد بازپرس به نام یکانی پرونده دزدی دارد پس از چندی معاون نخستوزیری شد سوءاستفادههای کلان با همراهی دکتر کاسمی نموده است که هیچ اوصاف انسانی برای او قائل نیست مصطفی الموتینیا در زمان نخستوزیری اقبال خود را کاندیدای الموت نموده و با سر نیزه اقبال وکیل شد. در زمان معاونت نخستوزیری دکتر اقبال قرار داد لولهکشی شهرداری قزوین را (ناخوانا) تحقق بخشید و در این جریان مبالغ قابل ملاحظه سوء استفاده کرد و کاری برای قزوینیها انجام نشد موضوع به دادگاه کشیده که (ناخوانا) محکومیت پیدا کرد پرونده کار در دیوان عالی کشور موجود است محاسبه زندگی مصطفی الموتینیا با توجه به سن او میرساند که مردی دزد و شیاد است و عفاف اخلاقی ندارد و در این قسمت نیز متهم به بدنامی است.»(ص 23)
فعالیت ژورنالیستی و تالیفات الموتینیا
الموتینیا در کنار فعالیت سیاسی، در مطبوعات نیز حضور پررنگی داشت. درباره برخی فعالیتهای وی با توجه به نفوذ سیاسی که داشت آمده است: «الموتی در نوجوانی فعالیت در عرصه مطبوعات را آغاز کرد، وی ابتدا بهعنوان خبرنگار روزنامه داد مشغول به فعالیت شد. مشی فکری وی در روزنامه داد ثابت نبود، ابتدا از حزب توده و مصدق جانبداری میکرد، اما بعدا تغییر موضع داد و علیه تودهایها و مصدق جبههگیری کرد. الموتی پس از راهیابی به مجلس به دلیل موقعیتش امتیاز چندین نشریه را بهدست آورد که از جمله آنها میتوان به مجله «صبح امروز» و «ماهنامه دانشمند» اشاره کرد. مجله صبح امروز بهصورت روزانه و هفتگی در قالب اجتماعی توسط وی و به همکاری همسرش و به سردبیری نجفقلی پسیان و ناصر محمدی از 1333 تا 1353 انتشار مییافت. مجله صبح امروز و ماهنامه دانشمند چندان مقبولیتی نداشته و به دلیل ماهیت غیرسیاسی سالها به انتشار خود ادامه دادند.» (ص 24)
فهرست اعلام و اسناد ضمایم پایان بخش کتاب هستند. همچنین صفحات انتهایی کتاب به تعدادی از عکسهای مصطفی الموتی در عرصه سیاست اختصاص دارد.
کتاب «رجال عصر پهلوی به رویات اسناد ساواک مصطفی الموتینیا» در 396 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای 15 هزار تومان از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات منتشر شده است.
نظر شما