کتاب «یکی بود، یکی نبود- مرتضی پاشایی...» رونمایی شد
محسنیانراد: در مفهوم وحدت کلمه دچار سوءتفاهم شدهایم/ کوثری: اسطوره مرگ سیاوش درباره پاشایی موفق عمل کرد
محدی محسنیانراد در مراسم رونمایی از کتاب «یکی بود، یکی نبود- مرتضی پاشایی، یک تحلیل اجتماعی- ارتباطی» گفت: رخ دادن پدیده مرتضی پاشایی کاملاً طبیعی بود اگرچه گفته میشود امر طبیعی نیست. متاسفانه ما دچار سوءتفاهم وحدت کلمه شدهایم و میخواهیم همه آدمها را مانند شیشههای نوشابه یکسان درست کنیم. به گفته کوثری نیز اسطوره مرگ سیاوش درباره مرگ پاشایی موفق عمل کرد.
محسنیانراد در این نشست ضمن قدردانی از مولف کتاب و نگاه ژورنالیستیاش در پرداختن به این موضوع گفت: در کشورهای پیشرفته درباره رویدادهایی که جامعه را تحریک میکند و جامعه به آن توجه نشان میدهد پس از پخش خبر از رادیو و تلویزیون به سرعت کتابی منتشر میشود و گاهی فاصله انتشار کتاب آنقدر با رسانههای دیگر کمتر است که انسان تعجب میکند اما در کشور ایران اینگونه نیست با وجود این چاپ این کتاب تا حد زیادی این خلا را پر کرده است.
وی با تاکید بر اهمیت جمعآوری دادههای اتفاقاتی مانند درگذشت مرتضی پاشایی گفت: به طور مثال پیش از انقلاب ساعت 12 شب در تلویزیون ارتش آمریکا مردی به شوخی اعلام کرد که قرار است در تهران زلزله بیاید و به همین دلیل شهر تا حدی زیادی به هم ریخت. بعدها زمانی که دانشگاه کلمبیا از من خواست که تاریخ تلویزیون را بنویسم ذکر چنین اتفاقی برایشان بسیار جالب بود و من میدانم که حتی جاناف کندی بابت این موضوع از ایران معذرت خواهی کرد اما در ایران هیچ کس این اطلاعات را جمعآوری نکرده است بنابراین نوشتن اتفاقات چنین پدیدههایی میتواند برای آیندگان موثر باشد.
محسنیانراد در ادامه با اشاره به پدیده سرایت روانی گفت: پدیدهای در جهان به نام سرایت روانی وجود دارد بدین معنی که محرکی یک جمع را تحریک میکند و بعد این جمع که میتواند کوچک باشد، محرک جمع دیگری میشود. درباره مرگ پاشایی هم یک جمع کوچک نسبت به مرگ او واکنش نشان دادند و بعد این واکنش به سایر اجتماعات هم سرایت کرد و در نهایت به خود آن جمع رسید.
پدیده پاشایی کاملا طبیعی بود
وی تاکید کرد: با وجود این من معتقدم رخ دادن چنین اتفاقی کاملاً طبیعی بود اگر چه گفته میشود امر طبیعی نیست. رمضانی در کتابش گفته که فاصله عمیقی بین نخبگان و نسل جدید درباره پدیده مرتضی پاشایی اتفاق افتاده است اما من خلاف این را معتقدم چون ما باید در ابتدا نخبگان را تعریف کنیم. نخبه کسی است که نسل جدید را هم جزو مردم حساب میکند و میان اقشار جامعه خطکشی نمیکند. بنابراین اینکه عدهای از افراد مختلف جامعه در خیابانها برای یک خواننده سوگواری کردند کار معمولی بوده و کار خلافی انجام نشده است.
این استاد دانشگاه ضمن انتقاد از بهکاربردن واژههایی چون مهندسی اجتماعی گفت: در شکلگیری انقلابها یک نظریه ارائه شده است این نظریه میگوید که همه انقلابها در بدو شکلگیری درباره اینکه چه چیزی بد است توافق میکنند اما وقتی آن چیز بد از بین رفت این سوال مطرح میشود که چه چیزی خوب است. پس از انقلاب اسلامی نیز چنین اتفاقی دقیقاً رخ داد اما متاسفانه ما دچار سوء تفاهم وحدت کلمه شدهایم و میخواهیم همه آدمها را مانند شیشههای نوشابه یکسان درست کنیم.
محسنیانراد در بخش دیگری از سخنانش به اشکالات کتاب اشاره کرد و گفت: در صفحه 23 کتاب رسانه به عنوان یک نظریه تزریقی دانسته شده اما این کاملاً اشتباه است چون امروز این نظریه به هیچ وجه پاسخگو نیست چون اگر بود، اکنون 71 درصد مردم علیرغم تلاشهای حکومت برای جلوگیری از تماشای ماهواره، این رسانه را نداشتند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در تحلیل پدیده مرتضی پاشایی سه متغیر دخیل است، گفت: نخستین متغیر خود این هنرمند بود بدین معنی که عدهای این خواننده را میشناختند و دوستش داشتند. یادتان باشد که امکلثوم خواننده عربی بود که به سمبل جامعه عرب تبدیل شد و بوسه زدن سفیر مراکش به پای او در مراسمی به چه میزان خبرساز شد.
وی اظهار کرد: متغیر دوم زمینه اجتماعی است شما در نظر بگیرید که قبل از مرگ پاشایی چندین کنسرت ممنوع شده بود شما با چنین جامعهای چه کاری میتوانید بکنید؟ مساله دیگر دادن پیام با شرکتکردن در این مراسم است بدین معنی که عدهای میخواستند با شرکت در مراسم پاشایی پیامهایی را نسبت به وحدت کلمه و سوء استفاده از آن بیان کنند. متغیر سوم نیز در این پدیده شرایط خاص روحی آدمها در آن بود که روی پدیده مرگ مرتضی پاشایی تاثیرگذار بود.
ما از پدیدهها تکنگاری و مونوگراف نداریم
کوثری نیز با بیان اینکه نگارش این کتاب از نابودی اطلاعات مرتبط به پدیده درگذشت مرتضی پاشایی جلوگیری میکند، گفت: ما از چنین پدیدههایی تکنگاری و مونوگراف نداریم در حالی که باید از اتفاقاتی مانند سقوط هواپیمای خبرنگاران مونوگراف داشته باشیم چرا که زمینه مناسبی را برای پردازش بعدی به این حوادث فراهم میکند.
وی تاکید کرد: در نبود سیستمهای گردآوری دادهها و آرشیوسازی نگارش این کتاب کار قابل قدردانی است چرا که حداقل دادههای اولیه را برای پژوهشهای محققان و استادان دانشگاهی و تجزیه و تحلیل آن فراهم میکند.
به گفته این استاد دانشگاه ما باید در ایران از چنین کارهایی شروع کنیم و دادهها را جمعآوری کرده و در اختیار استادان قرار دهیم تا زمینه تجزیه و تحلیل پدیدهها فراهم شود.
کوثری در همین باره اشاره کرد: هرکس باید کار خودش را انجام دهد. ژورنالیست و استادان دانشگاه باید کار خودشان را بکنند. این کتاب اگر در غرب منتشر میشد یک معنا داشت و در ایران معنای دیگری دارد. شما میبینید که در غرب پس از مرگ افرادی چون مرلین مونرو کتابهای بسیاری نوشته شده اما در ایران کمتر چنین اتفاقی میافتد.
نظام ضد شهرت در ایران عمل میکند
رئیس انتشارات علمی و فرهنگی نظام شهرت و ضد شهرت را در ایران یکی از مشکلات موجود دانست و گفت: در ایران نمیتوانید کسی را سلبریتی (ستاره) کنید چون اصولا نظام ضد شهرت عمل میکند و نمیتوان چیزی تولید کرد که به شهرت افراد کمک کند بنابراین وجود چنین کتابی در این فضا یک استثناست و شاید اگر در زمان مرگ مرتضی پاشایی تولید میشد حتی مجوز چاپ هم نمیگرفت.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در کتاب لایه عمیقتری دیده نشده است، گفت: این لایه عمیق این است که مردم ما از عرصه سیاسی به عرصه اجتماعی میرسد و در واقع از امر سیاسی دور شده و به امر اجتماعی نزدیک میشوند. امر اجتماعی نیز به زندگی روزمره ما مرتبط است و ممکن است برای ما ارزشمند یا غیرارزشمند باشد.
وی تاکید کرد: امروزه از امر سیاسی در بین مردم دلزدگی وجود دارد و مردم برای کندن از شنیدن اخبار روزمره از این حوزه به حوزههای اجتماعی مانند پدیده مرتضی پاشایی حرکت کردند. پدیده مرتضی پاشایی در چنین فضایی مطرح شد که انتقاد از امر سیاسی وجود داشت بنابراین در آینده هم باید انتظار پدیدههای مشابه را داشته باشیم.
پدیده مرتضی پاشایی لحظهای بود
این استاد دانشگاه چنین پدیدههایی را پدیدههای لحظهای خواند و یادآور شد: پاشایی دیگر آن اوج را تجربه نمیکند و ما موجهای دیگری در این باره خواهیم داشت اما هرگز مانند بار اول نخواهد بود. مساله دیگر موضوع به هم خوردن نظامهای سابق اجتماعی است. امروزه رابطه مردم دیگر در قالب طبقات اجتماعی مطرح نیست و دیگر آنگونه که مارکسیستها میگفتند کارگران جهان متحد شوید تعامل روزمره افراد با یکدیگر معنا نمییابد.
امروزه ما براساس موضوع با هم وفاق میکنیم
وی تاکید کرد: امروزه ما براساس موضوع با هم وفاق میکنیم. این که کدام موضوع میتواند موجب یکی شدن ما شود متفاوت است گاهی میتواند تراشیدن سر یک معلم در کردستان باشد و گاهی یک سطل آب یخ. بنابراین این موضوعات هستند که در لحظههایی در شبکههای اجتماعی میتوانند موجب یکی شدن افراد شوند.
کوثری با بیان اینکه امروز اجتماعات لحظهای پیرامون زندگی روزمره احتمال ظهور دارند، گفت: این مانند حرکت مواج پرستوهاست که گاهی یک جا جمع شده و بعد پراکنده میشوند چون امروزه به نوعی مردم جهان از تقسیمبندیهای طبقاتی گذشته خسته شدهاند و به دنبال لایههای آرامتری از زندگی اجتماعی هستند و این اتفاق در ایران هم با توجه به زندگی پرچالش مردم افتاده است.
رئیس انتشارات علمی و فرهنگی در بخش دیگری از سخنانش اسطوره مرگ سیاوش را یکی دیگر از دلایل حضور گسترده مردم در مراسم درگذشت مرتضی پاشایی عنوان کرد و گفت: در این پدیده اسطوره مرگ سیاوش فعال شد و بسیار موفق عمل کرد بدین معنی که مرتضی پاشایی یک جوان عزیز، برومند و ناکام بود. این اسطوره سوگ سیاوش در بسیاری منابع ما همچون سووشون هم وجود دارد. در تاریخ نیز این اسطوره به تعزیه هم رسیده است، بنابراین در مرگ پاشایی این اسطوره بسیار خوب عمل کرد و پاشایی تبدیل به سیاوش ایرانی شد. جوانی که میتوانست به اوج برسد اما یک سرطان نابههنگام او را از پای درآورد بنابراین در بین بسیاری از مردم حس همدردی به وجود آمد.
جامعهشناسی عواطف اجتماعی را نادیده گرفته است
کوثری در ادامه با بیان اینکه جامعهشناسی در عمر نزدیک به صدسال خود عواطف اجتماعی را نادیده گرفته است، گفت: جامعهشناسی بیشتر به دنبال نظم اجتماعی بوده تا عواطف اجتماعی. در جامعه ایران نیز باید تنفسگاههایی وجود داشته باشد که عواطف مردم هرازگاهی تخلیه شود چون ما در جامعه جدید همواره در معرض این مسایل هستیم و از صبح تا شب در مکانهای مختلف با تعارضات اجتماعی روبهرو هستیم که باید به نوعی تخلیه و رفع شود گاهی این تعارضات از راه خشونت تخلیه میشود و گاهی به شکل اجتماعی موثر مانند شادی کردن در پیروزیهای تیمهای ملی بروز مییابد.
وی تاکید کرد: نیروی انتظامی باید بداند در شهرهای بزرگ ممکن است هر سال چندین بار چنین اتفاقی رخ بدهد بنابراین باید بستری فراهم شود تا مردم در امنیت و آرامش بتوانند عواطف خود را تخلیه کنند.
بستر شکلگیری حوادث مرگ پاشایی را نباید فراموش کرد
رمضانی، مولف کتاب در این نشست با بیان اینکه به عنوان یک روزنامهنگار این کتاب را نوشته است، گفت: من از نگاه روزنامهنگاری به این مساله نگریستهام و در واقع در تحلیل این پدیده صاحب فکر به عنوان یک استاد دانشگاه و یا یک شخصیت علمی نیستم به عبارت دیگر به عنوان ژورنالیست این کتاب را نوشتم و در واقع پا در کفش بزرگان کردم.
وی ادامه داد: شاید افراد بسیار شایستهتر و آکادمیکتری از من هستند که میتوانند این پدیده را تحلیل کنند. اما به نظر میآید که محافل آکادمیک ما از پرداختن به چنین سوژههایی پرهیز میکنند و در واقع ما برای بررسی این موضوع پایاننامههای کارشناسی ارشد و یا دکترا نداریم.
وی با بیان اینکه مرتضی پاشایی در ذهن مردم برجسته شد، افزود: با این وجود به مرور زمان این هیجان اجتماعی کاهش پیدا میکند گرچه هیچ وقت نمیتوان این پدیده را کتمان کرد چون به هر حال پاشایی تبدیل به سوژه اجتماعی شد اما متاسفانه ما از پرداخته به آن پرهیز میکنیم.
رمضانی با تاکید بر اینکه در جامعه نسبت به اینگونه سوژهها حساسیت لازم را به خرج نمیدهیم یادآور شد: لازم است تا درباره چنین سوژههای کتاب و مقالات بیشتری نگارش شود.
وی در ادامه با بیان اینکه بستر شکلگیری حوادث رخ داده در مرگ مرتضی پاشایی را نباید فراموش کرد، گفت: لحظه مرگ هنری پاشایی با مرگ طبیعی آن بسیار کم بود که من آن را فاصله فراموشی میدانم. از آنجایی که پاشایی با نسل جوان در ارتباط بود نیروی جوان آن را ماندگار کرد.
رمضانی تاکید کرد: ما باید توجه داشته باشیم که در چنین پدیدههایی ارزشگذاری میان هنجارهای نسل جوان و نسلهای گذشته نکنیم.
چقدر رسانهها در برجستگی این پدیده نقش داشتهاند؟
امیر لعلی، مدیر اجرایی انتشارات سیمای شرق (ناشر این کتاب)، در بخشی از این نشست درباره روند تدوین کتاب توضیحاتی ارائه کرد و گفت: نگارش کتاب پیش از نوروز امسال به پایان رسید و در ابتدای سال کتاب برای اخذ مجوز فرستاده شد و پس از طی یک فرایند کوتاهمدت برای کسب مجوز آماده چاپ شد. با این وجود ما برای زمان بروز کتاب به بازار نشر ارزیابیهای لازم را به عمل آوردیم چون طی 10 ماه گذشته شاهد هیجانات بسیاری نسبت به پدیده درگذشت مرتضی پاشایی در جامعه بودیم.
وی ادامه داد: از آنجایی که این کتاب یک نگاه علمی، ارتباطی و تحلیلی و فارغ از هیجانات به این پدیده دارد بعد از تولد مرتضی پاشایی و پیش از سالروز مرگ او رونمایی شده است. به عبارت دیگر ما بهترین زمان را برای انتشار کتاب یعنی زمانی که کمترین هیجانات نسبت به این پدیده وجود داشته باشد انتخاب کردیم تا این اثر فارغ از مسایل حاشیهای نفع منصفانهای شود.
وی با بیان اینکه پدیده مرتضی پاشایی از ابعاد مختلف قابل بررسی است، گفت: مولف این کتاب مرگ مرتضی پاشایی را با مرگ مهوش مشابه دانسته است. پدیده مرتضی پاشایی تحلیلهای متفاوت را از یک واقعیت ارائه میدهد و آن حضور صدها هزار نفر برای مراسم سوگواری یک هنرمند است اما اینکه این واقعیت چقدر حقیقت دارد و یا اینکه برساختگی واقعیت است خود سوال دیگری است. همچنین باید پرسید که چقدر رسانهها در برجستگی این پدیده نقش داشتهاند.
لعلی پدیده مرتضی پاشایی را معلول رسانه ـ اجتماع در مواجهه با درگذشت یک هنرمند دانست و افزود: در اطلاعرسانی این پدیده رسانههای غیررسمی در نبود رسانههای رسمی نقش موثری را ایفا کردند؛ به عبارت دیگر بدون تحلیل ارتباط اجتماعی از نقش شبکههای پیامرسان فوری مانند شبکههای اجتماعی امکان تحلیل درست از این پدیده وجود ندارد اما سوال دیگر این است که آیا این پدیده تکرارشدنی است یا خیر.
سردبیر ماهنامه مدیریت ارتباطات در بخش پایانی سخنانش یادآور شد: شاید وقت آن رسیده که در نقش رسانههای غیررسمی تجدید نظر کنیم و ببینیم که این رسانهها در مقابل قدرت رسانههای رسمی چه چیزی برای ارائه دارند.
در پایان این مراسم با حضور مهدی محسنیانراد، مولف کتاب و رئیس فرهنگسرای رسانه از کتاب «یکی بود، یکی نبود- مرتضی پاشایی، یک تحلیل اجتماعی- ارتباطی» رونمایی شد.
نظر شما